دوشنبه ۱۵ بهمن ۱۴۰۳ - 2025 February 03 - ۳ شعبان ۱۴۴۶
۱۵ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۳:۳۹

بزرگ‌ترین جزیره جهان متری چند؟

پافشاری ترامپ بر الحاق گرینلند به قلمرو آمریکا برای بسیاری این پرسش را به وجود آورده که در این زمانه مگر می‌شود قلمرویی به این وسعت را تصاحب یا آن را خرید و فروش کرد؟
کد خبر: ۷۷۹۵۱۲

همزمان با تکرار اظهارات «دونالد ترامپ» که «کانادا ایالت پنجاه و یکم آمریکا شود!» حالا وزیر امور خارجه‌اش پیگیر دیگر خواسته رئیس‌جمهور جدید آمریکا شده و اظهار داشته الحاق گرینلند به ایالات متحده اصلا شوخی نیست.

این در حالی است که علاقه رئیس‌جمهوری آمریکا به خرید بزرگترین جزیره جهان، ممکن است کار را به جاهای باریک بکشاند. مقام‌های اروپایی مکالمه تلفنی حدود ۱۰ روز پیشِ ترامپ با «مته فردریکسن» نخست وزیر دانمارک با موضوع خرید گرینلند را «تهاجمی و تقابلی» ارزیابی کرده‌اند. حتی وزیر امور خارجه فرانسه گفته کشورش آماده اعزام نیرو به گرینلند در صورت درخواست دانمارک است.

به گزارش ایران اکونومیست به نقل از گاردین، یک نظرسنجی جدید نشان می‌دهد که ۸۵ درصد از مردم گرینلند علاقه‌ای به پیوستن به کشور آمریکا ندارند.

ترامپ تهدید کرده در صورت رد این پیشنهاد، دانمارک را با تعرفه‌های سنگین تجاری مواجه خواهد کرد. وی در استفاده از تعرفه‌ها به عنوان ابزار قدرت‌ و مجازات کشورها سابقه‌ای عملی دارد.

این مساله در شرایطی اهمیت بیشتری می‌یابد که بدانیم دانمارک بخش مهمی از رشد اقتصادی سال‌های اخیر خود را مدیون صادرات به آمریکا است؛ صادرات محصولاتی مانند داروهای «وگووی» و «اوزمپیک» که توانسته انقلابی در درمان دیابت ایجاد کند.

از سوی دیگر، «موته اگده» نخست وزیر گرینلند که به تازگی تلاش برای استقلال این جزیره در شمال اقیانوس آرام را افزایش داده، بارها اعلام کرده است که گرینلند فروشی نیست و این مردم هستند که در مورد آینده سرزمین خود تصمیم‌گیری می‌کنند.

ترامپ در حالی انگیزه خود از خرید گرینلند را مساله «دفاع ملی» اعلام می‌کند که ارتش ایالات متحده در پایگاه هوایی «پیتوفیک» در شمال غربی گرینلند حضوری دائمی دارد

چرا گرینلند؟

سابقه درخواست آمریکا برای تسلط بر گرینلند به چند دهه قبل بازمی‌گردد؛ وقتی که در سال ۱۹۴۶، «هری ترومن» رئیس جمهور وقت، پیشنهاد خرید گرینلند را به مبلغ ۱۰۰ میلیون دلار به دانمارک ارائه کرد. سابقه اخیر این درخواست هم مربوط به نخستین دور ریاست جمهوری ترامپ است. در سال ۲۰۱۹ بود که ترامپ برای اولین بار این خواسته را مطرح کرد. به نوشته «نیویورک تایمز»، وزارت خزانه‌داری و کاخ سفید در آخرین سال ریاست‌جمهوری ترامپ، بررسی دقیقی درباره خریداری این جزیره انجام داده و حتی منابع مالی مرحله اولیه و برنامه دیپلماتیک پیشبرد آن را مشخص کرده بودند، ولی با روی کار آمدن «جو بایدن»، این تلاش متوقف شد.

ترامپ در حالی انگیزه خود از خرید گرینلند را مساله «دفاع ملی» اعلام می‌کند که ارتش ایالات متحده در پایگاه هوایی «پیتوفیک» در شمال غربی گرینلند حضوری دائمی دارد.

از نگاه برخی کارشناسان، علاقه به گرینلند بخشی از یک رقابت بزرگ‌تر بین کشورهای قدرتمند است. از این منظر، گرینلندخواهی ترامپ را باید در چارچوب رقابت‌های آمریکا، روسیه و چین بر سر دسترسی به قطب شمال ارزیابی کرد.

برخی تحلیل‌گران استراتژیک آمریکایی توصیه می‌کنند که ایالات متحده به دلیل اهمیت ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک گرینلند باید سیاست فعالی را در این منطقه مجاور قطب شمال دنبال کرده و از محاصره شدن قاره آمریکا از شرق توسط بازیگران رقیب جلوگیری کند.

رقابت نظامی قدرت‌ها البته همه مساله نیست. گرینلند از ذخایر معدنی و انرژی بزرگی برخوردار است. وجود منابع عظیم نفت و گاز طبیعی و همچنین منابع غنی معدنی چون مس و لیتیوم با کاربرد گسترده در ساخت باتری، گوشی‌های هوشمند و وسایل نقلیه الکترونیکی، این جزیره را از نظر برخورداری از ذخایر استراتژیک ارزشمند کرده است. این سرزمین همچنین غنی از منابع طبیعی، از جمله عناصر خاکی نادر است که برای فناوری و صنایع دفاعی حیاتی به شمار می‌آیند.

بزرگ‌ترین جزیره جهان متری چند؟

از نگاه کارشناسان، آمریکا می‌تواند علاوه بر بهره‌برداری از این منابع غنی، با فروش حقوق حفاری معادن به شرکت‌هایی که در این زمینه فعالند، برای خود مزیت‌های قابل توجهی ایجاد کند.

خرید و فروش سرزمین چندان هم عجیب نیست

خرید و فروش سرزمین میان کشورها امری بدیع نیست و از صدها سال پیش تاکنون بارها انجام گرفته است.

خود ایالات متحده تاکنون بارها از طریق خرید سرزمین‌ از دیگر کشورها قلمرو خود را وسعت داده است. این کشور با خرید لوئیزیانا، آلاسکا و جزایر ویرجین مرزهای جغرافیایی و سیاسی خود را گسترش داده است.

آمریکا در سال ۱۸۰۳ با خرید لوئیزیانا از فرانسه به قیمت ۱۵ میلیون دلار، عملا توانست مساحت خود را افزایش دهد. این کشور در سال ۱۸۶۷، آلاسکا را از روسیه به قیمت حدود نصف لوئیزیانا خریداری کرد. در مورد منطقی و به صرفه بودن خرید آلاسکا در همان دوره شک و تردیدهای بسیاری ایجاد شده بود ولی بعدها منابع گسترده و اهمیت استراتژیک آلاسکا این تردیدها را از بین برد.

سال ۱۹۱۷، جزایر ویرجین با خرید از دانمارک به آمریکا الحاق شد. منافع نظامی استراتژیک در طول جنگ جهانی اول از توجیه‌های این معامله بود.

سابقه خرید سرزمین، تنها به ایالات متحده مربوط نمی‌شود. نمونه‌های تاریخی بسیاری از معامله سرزمین میان کشورها وجود دارد. برخی از این معاملات را می‌توان در زمره توافق‌های استعماری و تجاری گنجاند.

به عنوان نمونه، فرانسه در سال ۱۶۶۴ جزیره سوما در اقیانوس هند را از پادشاهی پرتغال خرید و آن را به عنوان یکی از مستعمرات خود در اقیانوس هند به کار گرفت. فرانسه در ۱۸۸۴ هم جیبوتی را از سلاطین محلی آن خریداری کرد و آن را به عنوان یکی از پایگاه‌های استعماری خود در آفریقا به کار گرفت. بریتانیا در ۱۸۹۵ موزامبیک را از پرتغال خرید. در سال ۱۸۹۰، انگلستان و آلمان توافق کردند که جزایر زنگبار و هلگولند را معاوضه کنند. به این ترتیب، زنگبار به آلمان و هلگولند به انگلستان تعلق گرفت.

این موارد نشان می‌دهد که خرید و فروش مناطق بین کشورها از دیرباز مرسوم بوده است. با این حال خرید و فروش سرزمین همواره با چالش‌های مختلف حقوقی و اجتماعی مواجه بوده است از جمله این که حق تعیین سرنوشت ساکنان بومی یک سرزمین، از انتقال مالکیت آن تاثیر خواهد پذیرفت.

قیمت‌های متفاوتی برای خرید گرینلند مطرح شده است؛ از ۱۲.۵ تا ۷۷ میلیارد دلار. به این ترتیب با در نظر گرفتن بالاترین قیمت مطرح شده و وسعت گرینلند، بهای هر کیلومتر مربع این سرزمین یخی حدود ۴۰ هزار دلار برآورد می‌شود

به نوشته «نیویورک تایمز» قیمت‌های متفاوتی برای خرید گرینلند مطرح شده است؛ از ۱۲.۵ تا ۷۷ میلیارد دلار. به این ترتیب با در نظر گرفتن بالاترین قیمت مطرح شده و وسعت گرینلند، بهای هر کیلومتر مربع این سرزمین یخی حدود ۴۰ هزار دلار برآورد می‌شود.

چالش‌های خرید گرینلند برای آمریکا

خرید گرینلند از سوی آمریکا با اما و اگرهای بسیاری رو به رو است. مخالفت‌های بسیاری در این مسیر پیش روی آمریکا است؛ از مقام‌های گرینلند و دانمارک گرفته تا مقام‌های کشورهای اروپایی.

گرینلند که از حدود ۶۰۰ سال پیش تحت کنترل دانمارک قرار دارد، با اعمال تغییرات سیاسی قابل توجه در چندین دهه اخیر، از یک مستعمره به یک قلمرو خودمختار نسبی در داخل پادشاهی دانمارک تبدیل شده و با اینکه از سال ۲۰۰۹ از حق اعلام استقلال برخوردار است، ولی ترجیح داده زیر چتر دانمارک بماند.

این سرزمین با مساحتی بیش از ۲ میلیون کیلومتر مربع و جمعیتی برابر با ۵۷ هزار نفر، با اینکه بخشی از اتحادیه اروپا نیست، ولی از طریق پیوندهایش با دانمارک، عضو ناتو محسوب می‌شود.

در همین ارتباط، رهبران اروپا به این پیشنهاد ترامپ روی خوش نشان نمی‌دهند. وزیر امور خارجه فرانسه تاکید کرده که اتحادیه اروپا اجازه نخواهد داد کشورهای دیگر به مرزهای مستقل آن حمله کنند. صدراعظم آلمان هم ضمن تاکید بر لزوم محترم شمردن مرزها گفته که رهبران اتحادیه اروپا درک کمی از اظهارات دونالد ترامپ درباره گرینلند و کانادا دارند.

مقام‌های گرینلند و دانمارک هم با جدیت موضع خود را در خصوص پیشنهاد ترامپ اعلام کرده‌اند. نخست‌وزیر گرینلند بارها به صراحت اعلام کرده که گرینلند فروشی نیست. وزیر خارجه دانمارک هم تاکید کرده که «ما خواسته گرینلند برای استقلال را به رسمیت می‌شناسیم اما بعید است پیوستن آن به آمریکا را بپذیریم.»

دولت دانمارک در واکنش به تهدیدهای ترامپ برای کنترل بر گرینلند، طرح تقویت حضور نظامی خود در این جزیره را در دستور کار قرار داده است.

«لارس لوکه راسموسن» وزیر خارجه دانمارک ضمن به رسمیت شناختن نگرانی‌های امنیتی آمریکا در قطب شمال، طرح الحاق گرینلند به خاک آمریکا را غیر قابل قبول دانسته است و با این حال، از آمادگی کشورش برای گفت‌وگو با واشنگتن در مورد تقویت امنیت گرینلند یا افزایش حضور نظامی ایالات متحده در این جزیره خبر داده است.

همچنان که اشاره شد، به نوشته «گاردین» در کنار مقام‌های گرینلند، ساکنان این جزیره هم با تبدیل شدن به بخشی از ایالات متحده مخالفند. از نگاه تحلیلگران، خودمختاری این جزیره، مساله خرید و تصاحب آن از سوی ایالات متحده آمریکا را به مساله‌ای پیچیده تبدیل می‌کند. مساله احترام به حقوق و آزادی جمعیت اینوئیت این جزیره برای استقلال، هرگونه تصاحب آن را با موانع سیاسی و حقوقی مواجه می‌کند.

به گزارش «ساندی تایمز» از نظر حقوقدانان، عقیده غالب این است که خرید زمین یک رویه دیرینه است که در تاریخ تثبیت و در حقوق بین الملل به خوبی تثبیت شده است اما این رویه ممکن است برخلاف اراده ساکنان زمین‌های فروخته یا خریداری شده باشد.

با این حال به نظر می‌رسد منافع ژئوپلیتیک ابرقدرت‌ها در قطب شمال در سال‌های پیش رو به افزایش فشار بر گرینلند منجر شود و به طور بالقوه بر مساله خودمختاری آن تاثیری منفی بگذارد. این تنش بین منافع خارجی و حکومت محلی همچنان مساله‌ای حساس در بحث‌های آینده گرینلند خواهد بود.

آخرین اخبار