به گزارش ایران اکونومیست، امیر عابدینی از جمله کاندیداهای ریاست فدراسیون فوتبال است؛ انتخاباتی که اسفندماه برگزار میشود و از حالا با حساسیتها و چالشهایی نیز مواجه شده است. عابدینی با سابقه سالها ریاست بر باشگاه پرسپولیس و همچنین فدراسیون فوتبال، دلیل نامنویسی خود را حفاظت از فوتبال، هوادارانش و همچنین بازگرداندن امید به این رشته میداند. از نظر او، فوتبال روزهای سختی را در دو سال آینده پیش رو دارد و باید به جایگاهی برگردد که حقاش است. او در گفتوگو با خبرنگار ایران اکونومیست، به نکات قابل توجهی اشاره میکند. این مصاحبه پیش رویتان است.
******
چه شد تصمیم گرفتید برای حضور در انتخابات فدراسیون فوتبال نامنویسی کنید؟
واقعیت مطلب، من اهل نمایش نیستم و هرگز نمیگویم آمدهاند دنبالم تا ثبتنام کنم و وارد انتخابات شوم. با این حال، جامعه فوتبال و بخصوص افرادی که دغدغهاش را دارند، مدتهاست که اصرار دارند چرا نمیآیی و وارد گود نمیشوی تا از این رشته پر طرفدار محافظت کنی. فوتبال رنگ و بوی خود را از دست داده و من هم همیشه اعتقاد داشتم که میشود تحول ایجاد کرد و البته هنوز هم به این مسأله معتقد هستم.
منظور شما از تحول چیست؟
دگرگونی در برنامهها و ایجاد راهکار برای حل مشکلات فوتبال. از نظر من، این دگرگونی را شاید خیلیها بتوانند به وجود بیاورند. در یکی دو سال آینده، فوتبال ایران روزهای سختی را پیشرو دارد. باید به جایگاهی برگردیم که حق فوتبالمان، هوادارانش و تیم ملی است. برای کوبیدن این و آن، همیشه وقت هست. میگویم اگر هم کسی را نقد میکنیم، باید صداقت داشته باشیم. نقد باید چهارچوب داشته باشد و مردم ببینند و احساس کنند که به آنها راست میگویند.
این صحبتها، کنایه به کاندیدای خاصی است؟
حرفهایم را کلی میزنم. من بررسی کردم و به این نتیجه رسیدم که افرادی که برای ریاست ثبت نام کردهاند، همگی برای فوتبال زحمت کشیدهاند. از علی کفاشیان انتقاد کردم اما هرگز نگفتم برای فوتبال کار نکرده است. او غریبهای بود که آمد و خودش را با فوتبال آشنا کرد. با این حال نتوانست طی ۱۲ سال فعالیت، کارنامه قابل قبولی از خود به جا بگذارد. حالا شاید خودش بگوید نمره قبولی میگیرد اما من معتقدم تطابق برنامه با کارنامه بسیار مهم است. ایشان در دوران فعالیتش، اغلب به روزمرگی میرسید؛ در نتیجه کارنامه محکمی ندارد. الان هم اگر از او بپرسید، میگوید آمدهام تا حق فوتبال را بگیرم اما در دوره فعالیتش هرگز نتوانست این کار را انجام بدهد.
برای صحبتهایتان مثالی هم میزنید؟
به عنوان مثال، کفاشیان میخواست حق فوتبال را از صدا و سیما بگیرد. حتی یک هفته دوربینها را به ورزشگاه راه نداد. آخرش چه شد؟ هفته بعد دوربینها را راه داد و البته یک ریال هم به حساب فوتبال نیامد. ما باید امید را به فوتبال برگردانیم و من برای رسیدن به این هدف برنامههای بسیاری دارم.
این امید را چگونه میتوانیم به فوتبال برگردانیم؟
امید وقتی برمیگردد که یک تحول و رنسانس عظیم شکل بگیرد. باید برنامه داشت، تولید برنامه کرد تا بعدها مردم قضاوت کنند و به آن نمره بدهند. وقتی میگوییم مردم ولی نعمت فوتبال هستند، چه جایگاهی برایشان در نظر گرفتهایم؟ نمیشود که آنها همیشه حامی فوتبال باشند اما با دلخوری. حالا باید چه کار کنیم؟ باید کاری کنیم که امید به فوتبال برگردد. به باشگاهها، بازیکنان و البته هواداران.
از راهکارها بگویید. چه کاری میتوان انجام داد؟ آیا دست رئیس بعدی برای تغییرات باز است؟
بگذارید از همدیگر سوال کنیم. مثلاً اینکه آیا من یا تاج میتوانیم این کار را انجام بدهیم؟ هرگز ندیدهایم که تاج از کارنامه خودش دفاع کند و در مورد فعالیتهایش مقابل اذهان عمومی قرار نمیگیرد. اگر چه در بخش عمدهای از کارها موفق بوده و قسمت دیگرش را هم باید تکمیل کند. اگر او از عملکرد خود دفاع نمیکند، قرار نیست عدهای مدام به او حمله کنند و حتی موفقیتهایش را هم زیر سئوال ببرند.
اما در همین کارنامه به قول شما موفق، نقاط تاریکی هم وجود دارد. از جمله ماجرای مارک ویلموتس.
این داستان ویلموتس را مدتهاست به سر تاج میکوبند. آیا شما مدیری در فوتبال میشناسید که اشتباه نکرده باشد؟ حتی در پیشحکم تاج نوشته بودند فقط در یک بخش دقت نکرده است. او سالهاست چوب این موضوع را هم خورده و هنوز هم میخورد. خوب نیست که از حربهای تکراری برای کوبیدن یک نفر استفاده کرد.
تاج، رقیب شما است یا در گروه شما؟
تاج، فردا رقیب من است اما هرگز نمیتوانم بگویم او برای فوتبال کاری نکرده، همانطور که نمیتوانم این حرف را درباره نبی و عزیزی خادم بزنم. ما باید به خرد جمعی بها بدهیم، به مجمع و آرای آن احترام بگذاریم. قبول کنیم که کار و نظر آنها خیلی مهم است.
در این مدت، برخی از کاندیداها وعدههای مهمی هم دادهاند.
( حرفمان را قطع میکند ) دقیقاً. شنیدم برخی دوستان گفتهاند پول بلوکه شده فدراسیون در فیفا را برمیگردانند. این پول که اول و آخر برمیگردد.اگر بنده رئیس شوم، ظرف یکی دو ماه نه اما در طول شش ماه میتوانم تمام این پول را برگردانم و خرج زیرساختهای فوتبال کنم. این پول باید برگردد تا مشکلات فوتبال حل شود. آنوقت میتوانیم با قدرت به جام جهانی ۲۰۲۶ که خیلی هم اهمیت دارد، برویم.
در پایان، اگر صحبتی دارید بفرمایید. این گوی و این میدان.
ای کاش به جای تخریب یکیدیگر، میتوانستیم با کمک هم از فوتبال و زیباییهایش محافظت کنیم. بهخصوص برای نسل جوان که وظیفه ما است. کسی از رئیس فدراسیون فوتبال توقع ندارد مشکلات معیشتی را حل کند اما از او انتظار دارند که حق فوتبال را بگیرد و شادابی و طراوت را به این رشته برگرداند. دومی وظیفه ما است و امیدوارم هر کسی انتخاب میشود بتواند از حقانیت فوتبال دفاع کند.