به گزارش ایران اکونومیست، تأثیر ویلیام شکسپیر بر ادبیات انگلیسی را نمیتوان نادیده گرفت، او یکی از بزرگترین شاعران و نمایشنامهنویسانی است که جهان تا به حال دیده و در ادبیات انگلیسی آثار او کمنظیر است.
آثار این نویسنده به هر زبانی که ترجمه شده، این درک نادرست را نیز به وجود آورده که خواندن آثار او ناممکن است اما این درست نیست، هر کسی میتواند شکسپیر را بخواند و از آن لذت ببرد.
شکسپیر نمایشنامههایش را مینوشت تا برای همه اجرا شود و مردم فارغ از اینکه چه پیشزمینه آموزشی داشتند از این داستانها لذت میبردند، البته که این نمایشنامهها ۴۰۰ سال پیش نوشته شدهاند و زبان شکسپیر، در گذر زمان، کهن شده و درک آن برای مخاطب دشوار است اما مطالعه این گزارش کمک می کند که بتوانید از دنیای شگفتانگیز شکسپیر لذت ببرید و مفاهیم غنی آثار او را بهتر درک کنید.
چگونه شکسپیر را بخوانیم؟
با گشودن آثار شکسپیر با زبانی مواجه می شویم که از همان ابتدا چالش برانگیز است اما از آثار سادهتر شروع کنید، مطالعه و درک شکسپیر این روند صبورانه را از ما نیز میطلبد، میتوانید قبل از خواندن همه نمایشنامهها، با تکههای متنی یک صفحهای شروع کنید.
تکگویی (مونولوگ): بخش مناسبی برای شروع این روند است. برخی از معروفترین بخشهای آثار شکسپیر، تکگویی شخصیتها هستند، با انتخاب یک تکگویی برای خواندن و تمرین درک خود، میتوانید خیالتان راحت باشد و بدانید که این فرآیند ارزش فوقالعادهای دارد.
فرآیند انتخاب تکگویی یک شخصیت را ساده کنید، نمایشنامهای را انتخاب کنید که درباره آن شنیدهاید و به طور بالقوه چیزهایی درباره آن میدانید. شخصیتی را از آن نمایشنامه انتخاب کنید که برای شما آشنا به نظر میرسد یا به این دلیل که پیشتر نام آنها را شنیدهاید یا به این دلیل که آنها شخصیتی هستند که میتوانید با آنها ارتباط برقرار کنید.
نکته دیگری که باید هنگام انتخاب نخستین نمایشنامه، صحنه یا شخصیت در آثار شکسپیر به خاطر بسپارید این است که نمایشنامههای خاصی وجود دارند که آسانتر به نظر میآیند و برای شروع سادهتر مناسب خواهند بود. محبوبترین نمایشنامههای شکسپیر، «رومئو و ژولیت»، «مکبث»، «هملت»، «اتللو»، و غیره به وضوح از برخی دیگر از نمایشنامهها قابل خواندن هستند.
در همه نمایشنامههای شکسپیر پیوندهایی وجود دارد که آنها را به بقیه آثار او متصل میکند، هر چه بیشتر از شکسپیر بخوانید، بیشتر میتوانید بخوانید و بفهمید، تنها چیزی که شما لازم دارید، آغاز مطالعه است.
متن را با صدای بلند بخوانید: نمایشنامه های شکسپیر هرگز برای مطالعه نوشته نشدهاند بلکه برای اجرا روی صحنه به رشته تحریر درآمدهاند، این بدان معنی است که کلمات او باید با صدای بلند بیان شوند.
مخاطب شکسپیر بیشتر یک فرهنگ شنیداری بود، در حالی که ما اکنون در درجه اول دارای یک فرهنگ دیداری هستیم. گوش سپردن به کلماتی که در نمایشنامهها و اشعار او گفته میشود شکل اولیه سرگرمی به شمار میآید و حتی اگر بیشتر مردم بیسواد بودند، گوشهایشان بسیار بیشتر از امروز با ساختارهای شعری موجود در نمایشنامههای شکسپیر هماهنگ بود.
بنابراین وقتی بخش مورد نظرتان را انتخاب کردید، با صدای بلند خواندن متن را شروع کنید. آهسته و آرام بخوانید، خواندن با صدای بلند بیشتر یک فرآیند فعال برای ساده کردن متن خواهد بود تا شما اطمینان حاصل کنید که تمرکزتان کاملاً روی کلمات است. علاوه بر این، خواندن به شما این امکان را می دهد که متوجه ریتم ها و ساختارهای مرتبط با کلمات شوید و توانایی خود را برای درک آنچه گفته میشود افزایش دهید.
توجه به موقعیت داستانی: مانند هر متنی، اگر شرایط خاص داستان را درک نکنیم، درک آنچه در جریان است سخت خواهد بود. موقعیت داستانی به زبان ساده به معنای «چه کسی، چه، کی، کجا و چرا» در داستان است. شخصیتها و روابط چه کسانی هستند؟ تا این لحظه بین آنها چه اتفاقی افتاده است؟ چه میخواهند؟ چه میگویند؟ چه زمانی در صحنه در حال وقوع است؟ (دوره زمانی و شب یا روز)، کجا هستند؟ و چرا هستند؟ اینجا پاسخ دادن به تمام این سؤالات مربوط به لحظهای است که سعی در درک آن دارید و توانایی شما را برای انجام این کار بسیار افزایش میدهد.
اکنون، بسیاری از این اطلاعات با خواندن نمایشنامه برای شما آشکار میشود اما ممکن است بخواهید منابع تکمیلی را نیز بخوانید تا به شما در این روند کمک کند. خواندن خلاصه صحنهها، بازیسازیها و نمایشنامهها ابزاری است که به عقیده پژوهشگران دانشگاه آکسفورد برای درک آنچه در حین مطالعه در جریان است، مفید خواهد بود.
برخی این انتظار را دارند که شکسپیر را در نخستین مطالعه کاملاً درک کنند اما شکسپیر واقعا دشوار است، اگر استفاده از متون کمکی روند خواندن شکسپیر را برای شما آسانتر و لذتبخشتر میکند، از هر کمکی که دوست دارید استفاده کنید!
یک اثر نمایشی را تماشا کنید: تماشای اجرای یکی از نمایشنامههای شکسپیر روی صحنه نیز برای درک آثار او مفید است. ما کلماتی را که با صدای بلند گفته میشود میشنویم و نمایشنامه به وضوح در شرایط خاص کتاب اجرا میشود، ما میتوانیم شخصیتهایی را ببینیم که زنده میشوند و این کلمات را در سراسر فضای هنری به یکدیگر میگویند. اگرچه ممکن است بخشی از معنای زبانی را از دست بدهیم زیرا برخی از آثار به دلیل طولانی بودن، خلاصه شدهاند اما آن را در سکوت برای خود میخوانیم و بیشتر از آنچه ممکن است حس داستان را درک میکنیم. آثار شکسپیر هنوز در فرهنگ امروز جهان زنده است و هیچ چیز مانع از تماشای آثار او، چه زنده و چه ضبط شده، نیست!
شعر یا متن: شکسپیر بسته به عوامل مختلف، شخصیتهایش را با شعر یا متن بیان میکند. این عوامل شامل وضعیت، قصد و حالات روحی شخصیت در یک لحظه خاص است. برای مثال، هملت، تکخوانیها را به صورت شعر بیان میکند در حالی که با دیگر اعضای دربار دانمارک در قالب متن صحبت میکند. به نحوه بازی شکسپیر با فرم دقت کنید، شخصیتهای او چه زمانی شعر میگویند و چه زمانی در قالب متن صحبت میکنند؟ تشخیص اینکه آیا شخصیت به طور معمول صحبت میکند یا شاعرانه ممکن است درک شما را از آنچه در صحنه میگذرد را افزایش دهد.
از پاورقیها چشمپوشی کنید: اگر نسخه شما دارای پاورقی است، به آنها توجه نکنید، آنها حواس شما را از خواندن پرت میکنند و مهارت شما را از بین میبرند، به طوری که شما شروع به بررسی همه چیز میکنید، حتی وقتی واقعاً معنی آن را میدانید. یادآوری این نکته مفید است که هیچ کس هرگز همه این چیزها را نفهمیده است! به راه خود ادامه دهید و اصل مطلب را دریافت کنید، به یاد داشته باشید، وقتی شکسپیر از کلمات بسیار طولانی یا جملات بسیار درگیر کننده استفاده میکند، اغلب نشانه عمدی این است که شخصیت سعی دارد خود یا دیگران را فریب دهد.
مانند یک کارگردان فکر کنید: اندیشیدن به نحوه عملکرد این نمایشنامهها روی صحنه میتواند برای برخی از خوانندگان جذاب و خلاقانه باشد. نمایشنامههای شکسپیر کمترین جهتهای صحنهای دارند، بنابراین بیشتر نشانههای کنش در نسخههای مدرن نمایشنامهها توسط ویراستاران اضافه شده است. بیشتر کارگردانان نمایشها کار خود را با دور انداختن تمام این دستورالعملها و اجرای مجدد آنها با پرسیدن سؤالاتی در مورد آنچه اتفاق میافتد شروع میکنند. دستورالعملهای صحنهای، چه اصلی و چه ویرایشی، به ندرت توصیفی هستند و اضافه کردن قیدها یا صفتهای انتخابی برای بیان آنچه در صحنه کاغذی شما اتفاق میافتد میتواند به شفافسازی تفسیر شما از شخصیت و رفتار او کمک کند.
نگران نباشید: بزرگترین مانع برای لذت بردن از شکسپیر این است که درک آثار نوعی تست هوش ادبی است. اما درک شکسپیر به معنای پذیرفتن اقیانوس بیپایان خلاقیت و ابهام در آثار اوست.
در پایان...
شما سفر خود را به دنیای ویلیام شکسپیر آغاز کرده اید. فوقالعاده است، ممکن است در ابتدا چالش برانگیز باشد اما همه چیزهای ارزشمند در زندگی نیز همینطور هستند.
از این شش مرحله استفاده کنید: از بخشهای کوچک شروع کنید، کلمات را با صدای بلند بخوانید، متن را ترجمه کنید، شرایط را درک کنید، یک نمایشنامه را تماشا کنید و سپس شروع به توجه به سبک نوشتن کنید.
با دنبال کردن این مسیر، احتمالاً به خواندن نمایشنامه ادامه میدهید و از آن لذت میبرید، این مسیر شما را به سطح عمیقتری از اعتماد به نفس و مهارت در برخورد با آثار شکسپیر هدایت میکند.
ویلیام شکسپیر که بود؟
ویلیام شکسپیر (William Shakespeare) در ۲۶ آوریل ۱۵۶۴ در شهر استراتفورد-آپون-آون، انگلستان به دنیا آمد. او سومین فرزند از هشت فرزند جان شکسپیر و مری آردن بود. خانواده او در طبقه متوسط قرار داشتند و پدرش یک تاجر موفق بود که بعدها به عنوان شهردار شهر فعالیت کرد. ویلیام شکسپیر تحصیلات اولیه خود را در مدرسه محلی گذراند، جایی که به احتمال زیاد با لاتین و ادبیات کلاسیک آشنا شد.
او در ۱۸ سالگی، با آن هاتاوی که هشت سال از او بزرگتر بود، ازدواج کرد. آنها سه فرزند به نامهای سوزانا و دوقلوهای جودیت و همنت داشتند. با وجود مسئولیتهای خانوادگی، شکسپیر به لندن نقل مکان کرد و در دهه ۱۵۸۰ به عنوان بازیگر و نمایشنامهنویس به یکی از تئاترهای مهم لندن پیوست.
شکسپیر از اواخر دهه ۱۵۸۰ تا اوایل دهه ۱۶۱۰ بیش از ۳۰ نمایشنامه نوشت. آثار او به سه دسته اصلی تقسیم میشوند: تراژدیها، کمدیها و نمایشنامههای تاریخی. او آثار بینظیری خلق کرده است که شامل تراژدیهای معروفی همچون «هملت»، «مکبث»، «اتللو»، «شاه لیر»، «رومئو و ژولیت»، «ژولیوس سزار»، «آنتونی و کلئوپاترا»، «تیتوس آندرونیکوس»، «کوریولانوس» و «تیمون آتنی» میشود. او نمایشنامههای کمدی پرطرفداری همچون «رویای شب نیمه تابستان»، «تاجر ونیزی»، «دوازدهمین شب»، «بیجهت رنج کشیدن»، «رام کردن زن سرکش»، «شب بدین سان پایان میپذیرد»، «دو نجیبزاده ورونایی»، «کمدی اشتباهات»، «طوفان» و «حکایت زمستان» را نوشته است. علاوه بر این، نمایشنامههای تاریخی او مانند «هنری چهارم», «هنری پنجم»، «ریچارد سوم»، «هنری ششم», «ریچارد دوم»، «شاه جان» و «هنری هشتم» نیز از آثار مهم ادبیات انگلیسی هستند.
شکسپیر علاوه بر نمایشنامهنویسی، ۱۵۴ سونات و چندین شعر بلند نیز سرود. سوناتهای او به دلیل عمق احساسی و بیان هنری بالایشان مورد تحسین قرار گرفتهاند. او همچنین یکی از مالکان تئاتر گلوب در لندن بود، جایی که بسیاری از آثارش برای اولین بار اجرا شدند.
شکسپیر پس از بازنشستگی از تئاتر،به استراتفورد بازگشت و در آنجا به زندگی آرامی پرداخت. او در ۲۳ آوریل ۱۶۱۶ در سن ۵۲ سالگی درگذشت و در کلیسای جامع ترینیتی در استراتفورد به خاک سپرده شد.
آثار شکسپیر تا به امروز الهامبخش نویسندگان، بازیگران و کارگردانان بسیاری بوده است. نوشتههای او به بیش از ۸۰ زبان دنیا ترجمه شده و همچنان در تئاترها و سینماهای سراسر جهان اجرا میشوند. میراث ادبی او همچنان زنده است و نقشی بینظیر در تاریخ ادبیات جهان دارد.