چهارشنبه ۱۹ دی ۱۴۰۳ - 2025 January 08 - ۷ رجب ۱۴۴۶
۱۷ دی ۱۴۰۳ - ۲۲:۰۹

برنامه‌های چین در دولت دوم ترامپ

عضو سابق شورای امنیت ملی ایالات متحده تحلیل کرد چین در مواجهه با چشم انداز دومین دولت دونالد ترامپ نیروهای خود را برای رقابتی بلند مدت با یک کشور آمریکایی اختلاف‌زده و رو به افول آماده کرده است.
برنامه‌های چین در دولت دوم ترامپ
کد خبر: ۷۷۴۰۸۹

به گزارش ایران اکونومیست، «ایوان مدیروس»، استاد دانشگاه جورج تاون آمریکا و یک مشاور ارشد اندیشکده «گروه آسیا» که در بازه زمانی ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۵ به عنوان کارمند شورای امنیت ملی ایالات متحده خدمت کرده، در تحلیلی در نشریه «فایننشال تایمز» تصریح کرد: «شی جین‌پینگ»، رئیس جمهور چین برنامه‌های گسترده‌ای را برای ریاست جمهوری دوم دونالد ترامپ و مقابله با سیاست‌های او و بهره‌برداری از ضعف‌های آن تدارک دیده است.

مدیروس در این تحلیل نوشته است: «اگر سیاست دونالد ترامپ در قبال چین را با بی‌اطمینانی و تناقض تعریف کنیم، استراتژی شی جین‌پینگ با مصمم بودن و شفافیت تعریف می‌شود. رویکرد این رئیس جمهور چین در قبال رئیس جمهور منتخب ایالات متحده یک امر پنهانی نیست. پکن از زمان برگزاری انتخابات ایالات متحده نسبتا شفاف دیدگاه‌ها و پاسخ‌های ممکن خود را مطرح کرده است.

شی جین‌پینگ نه فقط برای پاسخ دادن به اقدامات ترامپ بلکه همچنین برای بهره‌برداری از آنها به نفع خود برنامه‌ریزی کرده است. پکن در جریان اولین دور ریاست جمهوری دونالد ترامپ واکنش‌های فوری به اقدامات او نشان می‌داد. اما این بار شی جین‌پینگ مصمم است که دیگر آن رویکرد را در قبال دولت دوم ترامپ تکرار نکند. شی جین‌پینگ تمرکز بالایی روی آماده‌سازی خود قرار داده و از این بابت نیز سیگنال فرستاده است.

اکثر تحلیلگران چینی از پیروزی ترامپ در انتخابات چندان غافلگیر نشده و بازگشت دوباره او به کاخ سفید را با رواج جریان جهانی پوپولیسم و ملی گرایی مرتبط دانستند. پکن اکنون بر این باور است که حالا ترفندهای ترامپ را شناخته و درک می‌کند و می‌تواند دولت او را تحت تاثیر قرار دهد. اطمینان چین برآمده از این نتیجه‌گیری - چه درست یا چه غلط - است که چین در سال ۲۰۲۵ با چین سال ۲۰۱۷ متفاوت است، همانطور که آمریکا و دنیا نیز حالا متفاوت با آن زمان هستند.»

بسیاری از چینی‌ها استدلال می‌کنند که شی جین‌پینگ اکنون به لحاظ سیاسی جایگاه قدرتمندتری پیدا کرده و اقتصاد چین نیز به رغم چالش‌های اخیری که تجربه کرده خودکفاتر و انعطاف‌پذیرتر شده است. تحلیلگران چینی بر این باورند اقتصاد آمریکا وضعیت شکننده‌تری پیدا کرده و عرصه سیاست آمریکا نیز دچار شکاف‌هایی عمیق است. پکن همچنین از جنبه ژئوپلتیکی نیز شاهد است که نفوذ آمریکا در سراسر حوزه جنوب جهانی و آسیا رو به افول رفته در حالی که پشتیبانی از دیدگاه چین در حال تقویت شدن است.

در ادامه این تحلیل نوشته شده است: «شی جین‌پینگ این سیگنال را قبلا داده که با رویکردی صرفا بده بستانی اما به شیوه دون کارلئونه (شخصیت اول مجموعه فیلم‌های پدرخوانده) با روابطش با ترامپ برخورد خواهد کرد. او قرار نیست شخصا ترامپ را در آغوش بگیرد و دست به تلافی‌جویی سریع و سخت به منظور برگرداندن ورق به نفع خود خواهد زد. پکن عملا دعوت ترامپ از شی جین‌پینگ برای شرکت او در مراسم تحلیفش را رد کرد.

برنامه‌های چین در دولت دوم ترامپدونالد ترامپ و شی جین‌پینگ

اما پکن همچنین در حال ارسال این سیگنال است که خواستار گفتگو و پذیرای معامله با هدف اجتناب از وضع تعرفه‌های تجاری جدید است. با این حال چینی‌ها که استفاده از مجاری پشتی را ترجیح می‌دهند تلاش می‌کنند مجاری درستی برای درک این که ترامپ "واقعا" چه می‌خواهد، پیدا کنند. فرضیه اساسی پکن این است که واشنگتن و متحدانش در آینده پیش رو با چین متخاصم باقی خواهند ماند. به این ترتیب شی جین‌پینگ از مذاکرات استقبال می‌کند چون می‌خواهد که در جبهه اقتصاد فضایی برای تنفس ایجاد کرده تا پکن بتواند نیروهایش را برای یک رقابت بلند مدت بسیج کند. پکن نگران است تیم ترامپ بر قطع عمیق‌تر پیوندهای اقتصادی، تغییر حکومت در چین و پشتیبانی از استقلال تایوان به عنوان ابزارهایی با هدف مهار کردن و بی ثبات ساختن چین تمرکز خواهد کرد. به این ترتیب چهار خط قرمزی که شی جین‌پینگ در نشست ماه نوامبر خود با جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا در پرو مطرح ساخت یک پیام روشن برای دولت جدید آمریکا است.»

به باور ایوان مدیروس، پکن با سه رویکرد شامل «تلافی کردن»، «انطباق پذیری» و «متنوع سازی» برای پاسخ دادن به دونالد ترامپ برنامه‌ریزی کرده است. چین در سال‌های اخیر در مواجهه با سیاست‌های ایالات متحده یک سری تدابیر کنترل صادرات، محدودیت‌های سرمایه‌گذاری و تحقیقات قانونی که می‌توانند به شرکت‌های آمریکایی آسیب وارد کنند را ایجاد کرده است. پکن قادر نیست که تعرفه‌های اعمال شده از سوی واشنگتن را عین به عین تلافی کند بنابراین به سراغ تحمیل هزینه‌ به آمریکا از راه‌های دیگر که حداکثر درد را وارد کند، می‌رود. از نظر چین شکست در تلافی کردن اقدامات آمریکا به معنی ارسال سیگنال ضعف داخلی بوده و تنها باعث تشویق ترامپ می‌شود.

مدیروس در ادامه این تحلیل نوشته است: «چنین رویه‌ای هم‌اکنون شروع شده است. پکن در اواخر سال ۲۰۲۴ صادرات مواد معدنی کمیاب مورد استفاده در ساخت پردازنده‌های رایانه به آمریکا را مسدود کرده، زنجیره تامین چین برای پهپادهای ساخت آمریکا را محدود ساخت، تهدید کرد یک شرکت سرشناس پوشاک ایالات متحده را در فهرست سیاه تحریم قرار خواهد داد و تحقیقاتی علیه شرکت انویدیا (Nvidia) آمریکا به جریان انداخت. چین با دست زدن به این قبیل اقدامات، توانمندی‌های خود را بررسی مجدد کرده و اهرمی برای چانه‌زنی در آینده ایجاد می‌کند.

استراتژی دوم چین انطباق‌پذیری است. پکن از پاییز ۲۰۲۳ یک برنامه اعطای مشوق‌های پولی و مالی قدرتمند را با هدف کمک به شرکت‌های تجاری و مصرف‌کنندگان کنونی آغاز کرد. این تغییر سیاست موجب ایجاد برخی تاثیرات مثبت اما ناهمگون شد. مطمئنا نیاز شدیدی به آن وجود داشت اما پکن ابعاد و ماهیت آن را با در نظر گرفتن احتمال جنگ تجاری در ذهنش، توسعه داد.

برنامه‌های چین در دولت دوم ترامپحضور کشتی آمریکایی در تنگه تایوان

سومین استراتژی پکن گسترش دادن روابط اقتصادی خود است. این کشور در حال بحث بر سر کاستن یکجانبه تعرفه‌ها بر واردات از برخی کشورهایی که شریک ایالات متحده نیستند، است. شی جین‌‍‌پینگ در سفر چند وقت پیش خود به پرو یک بندر مخصوص آبهای عمیق را افتتاح کرد که می‌تواند شکل جدیدی به تجارت چین با آمریکای لاتین، یکی از منابع مهم تامین غذا، انرژی و مواد معدنی که شریک ایالات متحده نیست، بدهد. شی در اواخر ۲۰۲۴ نیز برای نخستین بار در نشست‌هایی با سران ۱۰ سازمان اقتصادی بین‌المللی بزرگ شرکت کرد. پیام او واضح بود: چین نیروی هدایتگری برای ثبات اقتصادی، موفقیت و فضای باز اقتصادی خواهد شد که با تمامی اشکال محافظه‌کاری مخالف است.»

در خاتمه این تحلیل نتیجه گرفته شده است: «خیلی چیزها ممکن است اشتباه به پیش بروند. تیم ترامپ نیز با این اعتماد به نفس پکن رقابت می‌کند. دو طرف معتقدند دست بالا را داشته، می‌توانند هزینه‌های بیشتری را تحمیل کرده و بیشتر درد را تحمل کنند. اما صحنه برای تحولات پیچیده‌ بی ثبات کننده‌ای فراهم شده که می‌تواند در بهترین حال منجر به یک آتش‌بس شود؛ آتش‌بسی که تنها شامل حال مسائل اقتصادی خواهد شد نه شامل حال تایوان، مساله دریای چین جنوبی، رقابت بر سر فن‌آوری یا نوسازی تسلیحات هسته‌ای.»