در سالهای اخیر، بحث ناترازی انرژی سبب شده تا مردم در فصل تابستان، شاهد اعلانهای قطع برق باشند و این روند در فصلهای دیگر نیز شرایط خاصی پیدا کرده است. اینکه در هر فصلی به ویژه تابستان بهدلیل کمبود برق، با قطعی برق خانگی و واحدهای تولیدی و صنایع و همچنین در فصل پاییز و زمستان با آلودگی هوا و کمبود گاز و سوخت مواجه میشویم، هشداری است که اگر در این مسیر، اقدامات اثرگذار بلندمدتی انجام نشود و این جریان قطعی برق ادامه یابد، آثار و پیامدهای آن در جریان اقتصادی کشور خود را آشکار خواهد ساخت.
براساس گزارشها، در فصل تابستان بهدلیل قطعی برق در برخی از مناطق کشور بخش کشاورزی خسارتها و زیانهای جبرانناپذیری را متحمل شد. همچنین صنایعی که به دلیل قطعیهای مکرر برق و گاز، چرخه تولید آنها متوقف شده و ضمن زیان به این واحدها، در چرخه تولید، نقدینگی، صادرات و ارزآوری آنها نیز آثار بدی برجا گذاشته است. بخش زیادی از این خسارتها ناشی از کمبود سرمایهگذاری در تولید انرژی در کنار فرسوده بودن نیروگاههاست که این روزها به شدت مورد توجه رسانهها و اذهان عمومی قرار گرفته است. در این گزارش به دنبال واکاوی نقش فرسودگی نیروگاهها در کمبود برق در کشور هستیم.
نخستین نیروگاه برق ایران در چه سالی راهاندازی شد؟
نخستین مولد برق در سال ۱۲۶۴ خورشیدی یعنی ۶ سال پس از اینکه «توماس الوا ادیسون» نخستین لامپ برق را اختراع کرد، وارد ایران شد که کاخ گلستان را روشن کرد و دو سال بعد در سال ۱۲۶۶ خورشیدی در تکیه دولت، مراسم عزاداری و تعزیهگردانی را با نور خود رونق داد. این مولد را «محمدحسین امینالضرب» به دستور ناصرالدینشاه قاجار به ایران وارد کرد.
اما به صورت رسمی در سال ۱۳۱۶ نخستین نیروگاه برق دولتی به قدرت ۶۴۰۰ کیلووات از نوع بخار، توسط بلدیه تهران (شهرداری) در شمال شرقی بیرون دروازه دوشان تپه (میدان شهدا) راهاندازی و بعدها مولدهای دیزلی و توربین بخار به قدرت تولید برق نیروگاه مذکور اضافه شد.
این نیروگاهها تا سال ۱۳۴۷ برای تولید و عرضه نیروی برق مورد بهرهبرداری قرار گرفت اما با راهاندازی نیروگاههای سد امیرکبیر، طرشت و بعثت تا سال ۱۳۴۸ و تولید نیروی برق کافی در آن زمان، نیروگاههای برق نصب شده در میدان شهدا خاموش و برای همیشه از مدار خارج شد. اما با پایان دهه ۱۳۴۰ و افزایش قیمت نفت و سرازیرشدن پولهای زیاد به کشور و روند فزاینده رشد صنایع، تعداد زیادی از نیروگاههای کشور ساخته شد و از آن سال به بعد تعداد آنها رو به فزونی داشت.
ایران چند نیروگاه تولید برق دارد؟
بیشترین میزان تولید برق از نیروگاههای فسیلی در دهه ۱۳۸۰ به میزان ۲۲ هزار و ۶۸۶ مگاوات و بعد از آن دهه ۹۰ شمسی ۲۱ هزار و ۱۶۳ مگاوات بوده استتولید برق در ایران با چند روش مختلف انجام میشود و بر همین اساس چند نوع نیروگاه هم وجود دارد. براساس تعداد و فراوانی میتوان آن را به نیروگاههای سوخت فسیلی، برقآبی، خورشیدی، بادی، هیدروژنی، هستهای و زیستسوختی تقسیم کرد. تعداد و سال ساخت هریک از این نیروگاهها در جدول زیر قابل ملاحظه است.
جدول شماره(۱) تعداد نیروگاههای سوخت فسیلی فعال
دهه ساخت | تعداد نیروگاهها | ظرفیت تولید(مگاوات) | میزان تولید برق(انباشتی) | جمعیت در همان دهه |
۳۰و۴۰ | ۶ | ۱۶۰۹.۵ | ۱۶۰۹.۵ | ۴۴۷۴۳۴۲۶ |
۵۰ | ۱۴ | ۱۰۹۲۹.۲ | ۱۲۵۳۸.۷ | ۲۵۷۸۸۷۲۲ |
۶۰ | ۸ | ۶۱۶۲.۸ | ۱۸۷۰۱.۵ | ۴۹۴۴۵۰۱۰ |
۷۰ | ۱۰ | ۷۹۷۴.۲ | ۲۶۶۷۵.۷ | ۶۰۰۵۵۴۸۸ |
۸۰ | ۲۳ | ۲۲۶۸۶ | ۴۹۳۶۱.۷ | ۷۰۴۷۲۸۴۶ |
۹۰ | ۲۸ | ۲۱۱۶۳ | ۷۰۵۲۴.۷ | ۸۷۵۰۰۰۰۰ |
۱۴۰۰ | ۱ | ۴۸۴ | ۷۱۰۰۸.۷ | ۸۸۹۱۵۴۴۰ |
نامشخص | ۳ | ۶۵۰ | ۷۱۶۵۸.۷ | --- |
جمع کل | ۹۳ | ۷۱۶۵۸.۷ | ۷۱۶۵۸.۷ | ۸۸۹۱۵۴۴۰ |
نکته قابل توجه در رابطه با جدول شماره ۱ و ۲ آن است که متاسفانه آمار دقیقی از تعداد نیروگاههای برق وجود ندارد و بنابراین اطلاعات جدول یادشده که همه آنها از آمارهای خام منتشر شده در فضای مجازی و از وبسایتهای مختلف (بیش از ۹۰ وبسایت) بهدست آمده نشان میدهد بیشترین میزان تولید برق از نیروگاههای فسیلی در دهه ۱۳۸۰ به میزان ۲۲ هزار و ۶۸۶ مگاوات و بعد از آن دهه ۱۳۹۰ شمسی ۲۱ هزار و ۱۶۳ مگاوات بوده است.
رتبه سوم نیز مربوط به دهه ۱۳۵۰ شمسی به میزان ۱۰ هزار و ۹۲۹ مگاوات است. نکته دیگری که از این جدول میتوان استنباط کرد مربوط به سرانه تولید برق به ازای هر نفر ۰.۰۰۰۸۰۵ مگاوات در یکسال است اما این، همه میزان تولید برق در ایران نیست، زیرا میزان تولید از نیروگاههای زیستسوخت، برقآبی، هستهای، خورشیدی، بادی و سایر موارد هم در این میزان تولید جای دارند. براساس آمارها، روند تاسیس و ساخت نیروگاههای تولید برق در ایران در مدت ۷ دهه فقط در سه دهه ۱۳۵۰، ۱۳۸۰ و ۱۳۹۰ رو به افزایش بوده و در دهه ۱۳۶۰ به دلیل شرایط جنگ تحمیلی چندان تغییری نداشته است.
در جدول شماره ۲، این اطلاعات به تفکیک آورده شده است
نوع نیروگاه | ظرفیت(مگاوات) |
زیست سوخت | ۳.۱ |
برقآبی | ۲۶۷۱۰.۹۱۷ |
هستهای | ۱۴۰۰ |
خورشیدی | ۱۷۵.۳۸۶۴ |
بادی | ۳۵۲.۲۲ |
سایر | ۳۴.۶ |
جمع کل | ۲۸۶۷۶.۲۲۳۴ |
نیروگاههای فسیلی | ۷۱۶۵۸.۷ |
جمع کل به همراه نیروگاههای فسیلی | ۱۰۰۳۳۴.۹۲۳۴ |
اگر این اعداد و ارقام را یکبار دیگر با تعداد جمعیت کشور در سال ۱۴۰۰ مقایسه کنیم، درخواهیم یافت که به ازای هر فرد در ایران ۰.۰۰۱۱۲۸ مگاوات در سال برق تولید میشود.
میزان تولید برق(مگاوات) | جمعیت ایران(میلیون نفر) | میزان مصرف برق به ازای هر نفر(مگاوات) |
۱۰۰۳۳۴.۹۲۳۴ | ۸۸۹۱۵۴۴۰ | ۰.۰۰۱۱۲۸ |
میزان مصرف برق در ایران چقدر است؟
اکنون با توجه به میزان برق تولیدی در کشور باید یک مقایسه دیگر با میزان برق مصرفی در کشور داشته باشیم تا دریابیم به راستی در هر ماه چه اندازه برق در کشور مصرف میشود. با توجه به آمارهای ماه پایانی سال ۱۴۰۲ امکان تحلیل عملکردی صنعت برق در سال ۱۴۰۲ فراهم است و همچنین میتوان با تقریب مناسب؛ ترسیمی از نیازها و شاخصهای سال ۱۴۰۳ صنعت برق را نیز ارائه کرد.
ظرفیت نیروگاهی در سال ۱۴۰۲ به ۹۲ هزار و ۳۵۰ هزار مگاوات(۱) و قدرت عملی تولید برق به ۶۱ هزار و ۴۰۰ مگاوات با تولید ۸ هزار مگاواتی برق آبی رسید. با توجه به نیاز مصرف ۷۳ هزار و ۵۰۰ مگاواتی، در عمل در پیک بار، صنعت برق با ۱۲ هزار و ۱۰۰ مگاوات کمبود تامین روبهرو بوده است.
با توجه به نیاز مصرف کشور که (در رسانههای مختلف نیز مطرح شده) ۷۳ هزار و ۵۰۰ مگاوات اعلامشده، در عمل فقط باید ۲ هزار مگاوات کمبود برق در ایران وجود میداشت؛ اما رقم اعلامی کمبود برق در کشور چیزی بیش از ۱۲ هزار مگاوات استنیروگاهها فرسودهاند؟
اما این اعداد و ارقام در حالی منتشر شده که با توجه به آمارهای بهدست آمده توسط پژوهشگر ایران اکونومیست، تفاوت معناداری را نشان میدهد. بر اساس آمار و ارقام به دست آمده (مطابق با جدولهای بالا) بیش از ۷۱ درصد از برق تولیدی ایران توسط نیروگاههای سوخت فسیلی تامین میشود که رقمی بیش از ۷۱ هزار و ۶۵۸.۷ مگاوات است.
با توجه به نیاز مصرف کشور که(در رسانههای مختلف نیز مطرح شده) ۷۳ هزار و ۵۰۰ مگاوات بیان شده، در عمل فقط باید ۲ هزار مگاوات کمبود برق در ایران وجود میداشت؛ اما رقم اعلامی کمبود برق در کشور چیزی بیش از ۱۲ هزار مگاوات است.
اما نکته مهم دیگری که در این بین وجود دارد وجود تعداد زیادی نیروگاههای تولید برق از جنس زیست سوخت، برقآبی(سدها)، هستهای، خورشیدی و ... است که در مجموع و بنابر اطلاعات اظهارشده در گزارشهای رسانهای، ۲۸ هزار و ۶۷۶.۲۲۳۴ مگاوات از این طریق نیز به شبکه برق کشور اضافه میشود. با این حساب میتوان گفت در کشور در اوج شرایط مصرف که مصرف برق به بیش از ۷۳ هزار مگاوات رسیده، ظرفیت تولید بیش از ۱۰۰ هزار مگاوات برق وجود دارد.
اگر بر مبنای همین محاسبات ساده فرض را بر این بگیریم که ۲۰ درصد از توان نیروگاهها قابل استفاده نیست، با این وجود رقم تولیدی برق در ایران چیزی نزدیک به ۸۰ هزار مگاوات خواهد بود که با این وجود هم میتوان گفت نسبت به میزان برق مصرفی در اوج مصرف (۷۳ هزار مگاوات)، چیزی بیش از ۷ هزار مگاوات برق اضافه هم در کشور تولید خواهد شد.
این موارد در حالی رخ میدهد که «محمدرضا صباغیان» نماینده بافق و مهریز اواخر تابستان امسال خواستار پرداخت خسارت به کشاورزان به دلیل زیانهای گسترده به فعالان این قشر در حوزه انتخابیه خود شده بود. به گفته وی، زیان صنایع در حوزه انتخابیه وی در تابستان امسال به دلیل قطعی برق که سبب تعطیلی نزدیک به ۳۰ روزه این واحدها شده، رقم قابل توجهی است.
نکته مهم دیگر آنکه، این نماینده مجلس در حالی خواستار پرداخت خسارت برای کشاورزان استان یزد _ که از نظر شرایط اقلیمی، منطقهای با زمینه کشاورزی محسوب نمیشود _ شده بود که در استانهای دیگر مانند اصفهان، خراسان، فارس، کرمان و ... که به نوعی قطب تولیدات کشاورزی هستند، این خسارات فقط در بخش کشاورزی بسیار قابل ملاحظه است. باید در نظر داشت که همین استانها از نظر صنایع، بخش عمده صنعت کشور را در خود جای دادهاند و قطعی برق شهرکهای صنعتی در فصل تابستان و زمستان نیز خسارات قابل ملاحظهای را به آنان وارد کرده است.
اکنون با توجه به موارد یاد شده این پرسش مطرح است که «چرا با وجود ظرفیت بالای تولید برق در کشور از نیروگاههای مختلف، با این قطعی برق بسیار زیاد مواجه بودیم که موجب خسارات گسترده شد؟»
پاسخ آن نیز از دو حالت بیشتر خارج نیست: یا میزان اعلام برق تولیدشده در سایتهای مختلف مستند نیست که در این صورت این پرسش مطرح میشود که چرا با وجود این تعداد نیروگاه، برق لازم در کشور تولید نمیشود؟ و دوم اینکه اگر میزان ظرفیت تولید برق در کشور بر مبنای آمار به دست آمده درست است، چرا میزان تولیدی با میزان نیاز کشور هماهنگ نیست؟ اگر نیروگاههای ما فرسودهاند چرا برنامهای برای بهروزرسانی آن تاکنون اعلام نشده است؟
در هر دو صورت لازم است مسئولان مربوطه در این زمینه پاسخگویی لازم را داشته باشند و برای جبران خسارات وارده بهدلیل قطعی برق، برنامههای مدونی را اعلام کنند. امروزه صنعت برق بخش جداییناپذیر زندگی است و بیارتباط نیست اگر بگوییم صنعت برق زیربنای اصلی توسعه در همه ابعاد یک کشور است.
البته باید در نظر داشت صنعت برق تا همین مرحله نیز مرهون تلاش قابل تقدیر صنعتگران است اما با این وجود نمیتوان اثرات اقتصادی کمبود تامین برق را در ساختار مالی بخش تولید صنعتی کشور نادیده گرفت. پیشبینیها نشان میدهد، روند یادشده برای سالهای بعد نیز قابل تصور است و بدیهی است آثار منفی این شیوه مدیریت، در توسعه اقتصادی کشور اجتنابناپذیر و تقریبا غیرقابل سنجش اما بسیار اثرگذار خواهد بود.