به گزارش ایران اکونومیست، نشریه روسی پراودا در گزارشی نوشت: سربازان کشورهای اسکاندیناوی و حوزه بالتیک به عنوان کشورهایی که در این نیرو حضور دارند و به عنوان یک «گوشت دم توپ» عمل میکنند، شناسایی شدهاند اما به نظر میرسد لهستان موفق شده تا خود را از این مرحله خلاص کند.
ترامپ تحت فشار است
وال استریت ژورنال از قول منابع مطلع نوشت، دونالد ترامپ، رئیس جمهور منتخب پیشنهاد استقرار سربازان اروپایی در اوکراین را پس از دستیابی به توافق آتش بس با هدف نظارت بر اجرای آن ارائه کرده است. اما ترامپ خودش به طور رسمی در این باره صحبتی نکرده است.
او احتمالا به امانوئل ماکرون و ولودیمیر زلنسکی، روسای جمهور فرانسه و اوکراین در دیدار اخیرش در پاریس این را اطلاع داده و همچنین به طور علنی در این نشست گفته که از الحاق اوکراین به ناتو حمایت نمیکند.
ترامپ همچنین گفته است که اروپا باید نقش مهمی در حفاظت و حمایت از اوکراین ایفا کند و از نیروهای اروپایی حاضر در اوکراین میخواهد بر آتشبس نظارت کنند.
به گفته همان «منابع»، اگرچه رئیس جمهور منتخب حمایت آمریکا از این توافق را رد نکرد اما نیروهای آمریکایی در این توافق مشارکت نخواهند داشت.
چه اتفاقی دارد میافتد؟
این رویدادها به کجا میرسد؟ کاملا مشخص است که دولت جدید در واشنگتن مایل است تا از درگیری اوکراین دور بماند و مدیریت آن را به دست اروپاییها بسپارد. این تصمیم تا چه اندازه منافع ترامپ را تامین میکند؟ دقیقا به اندازهای که تضمین کند ایالات متحده از هزینههای واقعی بیشتر برای اوکراین دور شود.
پراودا نوشته است: به نظر میرسد که ترامپ واقعا به آنچه در کییف میافتد، اهمیتی نمیدهد، چون هم دولت اوکراین از این وضعیت خسته شده و هم وضعیت کنونی در این کشور مورد علاقه دولت جدید در کاخ سفید نخواهد بود. مساله اصلی این است که آمریکا نباید در این جنگ شرکت کند و نباید در یک درگیری بزرگ با روسیه که تهدیدی علیه امنیت ملی آمریکا تلقی میشود، درگیر شود.
اما کاملا مشخص است که نیروهایی در اروپایی هستند که میخواهند به درگیری با روسیه ادامه دهند و برای همین، یک جنگ بزرگ با روسیه برای همه اعضای ناتو از جمله ایالات متحده اجتناب ناپذیر خواهد بود.
بیانگر این ایده، امانوئل ماکرون و زلنسکی هستند که چندین ماه درباره ضرورت اعزام واحدهای نظامی غربی به جنگ اوکراین صحبت کردهاند که هدفش بازدارندگی روسیه از پیشرویهای بیشتر به سمت غرب بوده یا خدمت کردن به عنوان نیروهای حافظ صلح پس از امضای توافق احتمالی صلح با مسکو است.
نقش این واحدهای نظامی دقیقا چیست؟ نخست اینکه اگر ما تصور کنیم که کرملین با این ایده موافق خواهد بود، که البته شدنی نیست، تضمین حاصل میشود که غرب قلمرو قابل توجهی از اوکراین امروزی را حفظ میکند که این امر باعث ایجاد نگرانی روسیه در آینده میشود.
دوما، در صورت ورود رسمی نیروهای غربی به اوکراین و بدون رضایت روسیه و تنها به درخواست کییف، این گروههای نظامی به یک هدف قانونی برای ارتش روسیه تبدیل خواهند شد.
به این معنا که مرحله بعدی این تحریکات به درگیری مستقیم بین روسیه و کشورهای عضو ناتو بدل خواهد شد و این دقیقا چیزی است که آن کشورهای اروپایی میخواهند جنگ اوکراین را به جنگی بین روسیه و تمامی بلوک ناتو تبدیل کنند که ترامپ خواهانش نیست. اما ماکرون، به عنوان یک دست نشانده و عروسک دست نشانده چنین طرحهای خطرناکی را بیان میکند.
تصادفی نیست که ماکرون، به عنوان نفر سوم در دیدار زلنسکی و ترامپ در پاریس بود. در آنجا، این زلنسکی نبود که ایده حضور نیروهای خارجی را به اوکراین ارائه کرد بلکه خود ماکرون بود. حال اینجا یکسری سوالات در این باره مطرح میشود که کدام کشورها آمادهاند تا سربازان خود را برای کشته شدن به اوکراین بفرستند؟
کشورهای خوابآلود اسکاندیناوی از خواب برخاستهاند
به نوشته نشریه روسی، حالا زمان آن رسیده که نشست کشورهای بالتیک، نوردیک به همراه لهستان در سوئد را که چند هفته قبل و بدون اطلاع روسیه برگزار شد، یادآور شویم.
از گفتمان سران کشورهای دانمارک، نروژ، سوئد، فنلاند، لهستان، استونی و لتونی مشخص شد که آنها اراده کسی را برآورده میکردند که قصد دارد بار جنگ غرب با روسیه را به اروپا بسپارد.
آنها در این نشست گفتند: ما حمایت خود از اوکراین را تقویت میکنیم. کشورهای ما بزرگترین تامین کنندگان کمکهای نظامی به اوکراین هستند و حمایت ما نباید تضعیف شود. اوکراین باید بتواند در مقابل حملات روسیه مقاومت کند تا به صلحی جامع و با دوام دست پیدا کند.
این مساله به گونهای ارائه شد که انگار انتخاب ترامپ برای دومین دوره ریاست جمهوری آمریکا «تعهد ایالات متحده برای حمایت از اوکراین در جنگ علیه روسیه را زیر سوال برده و نقش واشنگتن در ناتو نیز مورد تردید است.» برای همین هم آنها گفتند، کشورهای اروپای شمالی، کشورهای بالتیک و لهستان باید مسئولیت اوکراین را برعهده بگیرند.
به چالش کشیدن روسیه
روزنامه آفتونبلادت چاپ سوئد با اشاره به جنگ روسیه در اوکراین نوشت، ۹ کشور شامل سوئد وعده دادند که حملات روسیه را به چالش بکشند و دفع کنند.
این روزنامه سوئدی نوشت، در مجموع در نشست »هارپسوند» سوئد کشورهای بالتیک، نوردیک و لهستان، کشورهای نوردیک نخستین کشورهایی خواهند بود که وارد جبهه نبرد با روسیه میشوند چنانکه چنین حملهای از قبل برنامه ریزی شده است. از اینجا مشخص میشود که این کشورهای اروپای شمالی و لهستان هستند که نقش گوشت دم توپ در جنگ برنامهریزی شده «دولت پنهان» آمریکا با روسیه را برعهده دارند.
پس از نشست سه گانه بین ترامپ، ماکرون و زلنسکی در پاریس و پس از گزارش وال استریت ژورنال، این پازل در نهایت شکل گرفته است. کشورهای حوزه بالتیک و اسکاندیناوی بدشانسترین کشورهایی هستند که مجبورند به درخواستهای ماکرون برای قربانی کردن سربازان خود در جنگ اوکراین پاسخ دهند.
غرور به حماقت تبدیل میشود
پراودا میافزاید: کافیست که فقط روزنامههای شهر کوچک «هارپسوند» را بخوانیم تا متوجه شویم که تصمیم برای کشورهای اسکاندیناوی و بالتیک قبلا گرفته شده است. آنها دارند آماده میشوند تا سربازان خود را برای آزادی اوکراین و دفاع از اروپا در برابر روسیه به میدان نبرد بفرستند.
چنین است که هماهنگی نظامی سربازان این کشورها نیز در جریان است. روزنامه چاپ شهر Ystad در جنوب سوئد گزارش داده که ۵۵۰ سرباز از هنگ هفتم این شهر قرار است ظرف چند هفته آتی برای پیوستن به یگان نیروهای مشترک ناتو به لتونی بروند.
این مساله غرور است اما میدانیم که خانواده این سربازان احساسهای متفاوتی دارند.
مردان جوان شور و شعف زیادی دارند و برای داشتن فرصتی به منظور شرکت در ماموریتی با هدف بازدارندگی حمله روسیه به کشورهای عضو بالتیک بسیار غرور دارند. خانوادههای آنها اما نگرانند اما خود را آماده میکنند و امیدوارند که تانکهای آنها بتوانند حملات را دفع کنند.
حداقل آمادگی اسکاندیناوی برای جنگ با روسیه، از جمله این واقعیت است که جزوههایی به صورت کاغذی یا الکترونیکی برای مردم در همه کشورهای منطقه در مورد قوانین «بقا در جنگ یا بحران» ارسال شده است.
درحالیکه برای نروژ، به عنوان یکی از اعضای قدیمی ناتو که نشریات مشابهی داشته، این امر عادی است، اما برای سوئد و فنلاند هم که پس از سالها بی طرفی به ناتو ملحق شدند، این یک اقدام عجیب است چون شهرداران محلی را به شدت ترسانده است.
لهستان چطور؟
دونالد تاسک، نخست وزیر لهستان هم در نشست هارپسوند سوئد شرکت کرده و به نظر میرسید که بیانیه پایانی را با عصبانیت امضا کرد چون اصلا موافق اعزام رسمی سربازان لهستانی به اوکراین یا هر جای دیگر نیست. به همین دلیل است که ماکرون خیلی سریع به ورشو رفت تا او را متقاعد کند که اسکاندیناویها و اعضای بالتیک را تنها نگذارد. اما لهستان نظر آخر را گفت. لهستانیها نمیخواهند بمیرند.
تاسک پس از دیدار با ماکرون گفته بود، رئیس جمهور فرانسه میدانست که ما هنوز برنامهای برای اعزام نیرو نداریم.
نتیجه چیست؟
با این حال طرحهای ماکرون شکست میخورند. اما به این معنا نیست که کشورهای حوزه بالتیک و اسکاندیناوی به عقب بازگردند و لحن خود را تغییر دهند چون به طرز موفقیت آمیزی شهروندان خود را شستشوی مغزی میدهند.
لهستان از قفس کسانی که «دولت پنهان» آمریکا دوست دارد قربانی کند، خارج شده است. اما فنلاند که مرز طولانی با روسیه دارد، همچنان در این قفسی است که اکنون در حال انباشت نیرو و منابع است و به همراه سوئدیها آماده است خود و مردمش را به خاطر کسانی که در آن سوی اقیانوس آرام هستند و چیزی را از دست نمیدهند، قربانی کند.