شنبه ۱۵ دی ۱۴۰۳ - 2025 January 04 - ۳ رجب ۱۴۴۶
۱۲ دی ۱۴۰۳ - ۱۱:۲۲

مفهوم‌شناسی برای تحقق وفاق و جذب ۵۰درصدی که رای ندادند

«وفاق ملی» مورد نظر رئیس‌جمهوری برای عبور از وضعیت انباشت بحران‌های داخلی و خارجی، ابهام‌زدایی و مفهوم‌‎شناسی را می‌طلبد که چهره‌های دانشگاهی در نشستی علمی به آن پرداختند؛ از دید برخی، اکنون به جای وفاق در مرحله مدیریت منازعه به سر می‌بریم و از منظر گروهی دیگر، با چالش‌های ساختاری برای اجماع بر سر وفاق روبه‌رو هستیم.
کد خبر: ۷۷۱۸۱۷

«ابهام‌زدایی از یک مفهوم» عنوان یکی از سلسله نشست‌های «وفاق و مسائل امروز و آینده ایران» بود که بعد از ظهر روز سه‌شنبه یازدهم دی‌ماه در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.

دکتر «هادی خانیکی» استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی، دکتر «مصطفی معین» وزیر علوم دولت اصلاحات، دکتر «حسین سراج زاده» جامعه‌شناس و استاد دانشگاه، دکتر «ابوالفضل دلاوری» استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی و دکتر «حمید بهلولی» مدرس سیاستگذاری عمومی در دانشگاه تهران سخنرانان این نشست بودند که در ادامه گزیده‌ای از مباحث مطرح شده در آن را می‌خوانید:

خانیکی: اینکه نوعی ائتلاف در میان سیاستمداران صورت بگیرد و به برخی همفکران سیاسی سهم‌هایی هم داده شود، تصوری از وفاق است. وفاق واقعی یعنی باید بر سر جدی بودن مسائل ایران به صورت رسمی و غیررسمی با یگدیگر توافق کنیم

 

خانیکی: ابهام‌زدایی از مساله اصلی سران کشور خودش یک مساله است

خانیکی در ابتدای این نشست با اشاره به مواجهه ایران با مجموعه‌ای از مسائل و چالش‌ها از اقتصاد، فرهنگ، آموزش و دین گرفته تا روابط بین‌الملل، محیط زیست، تحولات جمعیتی و ... بیان داشت: هر کسی دغدغه ایران را دارد از منظرهای مختلف این مسائل و چالش‌ها را در سطوح مختلف بررسی می‌کند و از نگاه علمی و تخصصی به آن می پردازد. اینکه شدت و ضعف مساله وفاق چیست و چگونه‌ است قطعا روی آن توافقی وجود ندارد اما چگونگی پیدا کردن مساله و وفاق خودش وسیله‌ای است که ابتدا باید دید وضعیت ابعاد زمینه‌ها و آینده‌اش به چه چیزی برمی‌گردد.

این استاد صاحب‌نام عرصه رسانه با بیان اینکه ابهام‌زدایی از مفهومی که حس می‌شود مساله اصلی سران کشور است خودش یک مساله است، گفت: وفاق پیش از روی کار آمدن دولت آقای پزشکیان در سطح ایران از نظر اخلاقی و اجتماعی و سیاسی مطرح بود و به گونه‌ای یک توافق کلی و ضمنی درباره آن وجود داشت که ایران در معرض مخاطرات جدی اخلاقی است. وفاقی که امروز مطرح می‌شود اما مساله همبستگی در سطوح مختلف است و در واقع جلوگیری از فرسایش به این معنی که از آن به عنوان یک فرصت باید یاد کرد.

وی با طرح این پرسش که آیا وفاق را فقط در سطح سیاسی می‌توان دید؟ بیان داشت: اینکه نوعی ائتلاف در میان سیاستمداران صورت بگیرد و به برخی همفکران سیاسی سهم‌هایی هم داده شود تصوری از وفاق است و البته حتما معنی وفاق ملی آن نیست. وفاق یعنی باید بر سر جدی بودن مسائل ایران به صورت رسمی و غیررسمی با یگدیگر توافق کنیم.

خانیکی با تاکید بر اینکه توسعه علمی رمز بقا در ایران است، افزود: اینکه در هر جای دولت، در میان مردم و هر جایی درباره وفاق صحبت شود امر درستی است و ما نیز بنا داریم نشست‌های منظم با درونمایه اخلاقی، اجتماعی، مدنی و جنسیتی درباره وفاق برگزار کنیم.

 

۱۲ اصل برای شکل‌گیری وفاق ملی از دید وزیر علوم دوره اصلاحات

وزیر علوم دولت اصلاحات دیگر سخنران این نشست بود که به موضوع اخلاق در وفاق ملی پرداخت و با اشاره به اینکه در تاریخ ما به صورت سنتی وفاق وجود داشته بیان داشت: نهادهای صنفی ما همه نقش وفاق دارند؛ آن طور که بین همدیگر دوستی ایجاد می‌کنند. در یکی دو دهه اخیر یعنی از دهه ٨٠ به این طرف نابرابری و بی‌عدالتی، تحمل مردم را کم کرده و شرایط ویژه‌ای به وجود آمده که مساله وفاق اهمیت بیشتری پیدا کرده و در واقع این طور نیست که بحث وفاق اولین بار توسط دکتر پزشکیان مطرح شده باشد چرا که مساله وفاق در میان گروه‌های مختلف فکری همواره مطرح بوده و امروز هم اهمیت آن دو چندان شده است.

معین: برای شکل‌گیری وفاق ملی ١٢ اصل را می‌توان مطرح کرد؛ اصل اول احترام به کرامت انسانی است، یعنی به رسمیت‌ شناختن حقوق مردم و حق تعیین سرنوشت خود به همراه همزیستی مسالمت‌آمیز با مردم جهان، صرف نظر از پیشینه دیدگاه‌ها و باورهای سیاسی یک فرد

معین با تاکید بر اینکه وفاق تنها مساله‌ای سیاسی نیست بلکه در همه شئون وجود دارد، گفت: اینکه اخلاق وفاق چه مبانی دارد در واقع حافظ پاسخ این سوال را داده است این گونه که «آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است/ با دوستان مروت با دشمنان مدارا» فلسفه اساسی وفاق و اهمیت آن در همین بین است. مروت و جوانمردی با دوستان مدارا با دشمنان.

وی ادامه داد: وفاق یک رابطه دوطرفه است یعنی توافق و همکاری و سازگاری دو طرف باید باشد. مبنای اخلاقی وفاق همکاری و اجماع آگاهانه افراد با پایندی بر اصول و اخلاق استکه خود لازمه یک زندگی اجتماعی است. برای شکل‌گیری وفاق ملی ١٢ اصل را می‌توان مطرح کرد؛ اصل اول احترام به کرامت انسانی است، یعنی به رسمیت شناختن حقوق مردم و حق تعیین سرنوشت خود به همراه همزیستی مسالمت‌آمیز با مردم جهان، صرف نظر از پیشینه دیدگاه‌ها و باورهای سیاسی یک فرد. اصل دوم برابری و عدالت است یعنی صرف نظر از گرایش‌های سیاسی، شهروندان باید از حقوق و فرصت‌های برابر برخوردار باشند. عدالت سنگ بنای رفع مشکلات یک جامعه است و بی‌عدالتی منشأ سوءتفاهم و درگیری در کشورها می‌شود.

همدلی و دلسوزی برای ایجاد دوستی بین افراد، اصل سومی بود که معین به آن اشاره کرد و توضیح داد: همدلی و اظهار محبت برای میل به سازش و همکاری برای هدف مشترک و عزت عمومی نیز در وفاق ملی اهمیت فراوانی دارد. پرهیز از خشونت، ضرورت احترام متقابل و تسامح، تاکید بر خیر عمومی و نیز تشویق به منافع مشترک به جای منافع فردی هم اصول چهارم، پنجم و ششم وفاق ملی مورد تاکید وزیر پیشین علوم، تحقیقات و فناوری بود که در این نشست به آن اشاره شد.

بنیانگذار جبهه دموکراسی‌خواهی و حقوق بشر در این نشست افزود: اصل هفتم در وفاق ملی صداقت و شفافیت است به این معنی که انگیزه، حرف و هدف ما همه در یک راستا باشد. ظاهر و باطن با هم فرق نداشته باشد و در مقابلِ شفافیت نفاق است. یکی از آفت‌های مهم دین ما هم نفاق است.

وی اصل هشتم را مسئولیت‌پذیری و پاسخگویی، اصل نهم را همبستگی و مشارکت و اصل دهم را استقلال و اراده آزاد عنوان کرد و گفت: آشتی و مصالحه برای التیام زخم‌های گذشته و کدورت‌های قدیمی یکی دیگر از اصول وفاق ملی است. دکتر معین درباره اصل دوازدهم و آخرین اصل توضیح داد: تنوع به عنوان یک فرصت به حساب می‌آید و به همبستگی کمک می‌کند البته باید بر اساس چارچوب اصول اخلاقی باشد.

نامزد انتخابات سال ۱۳۸۴ با اشاره به اینکه دامنه وفاق تنها به علوم انسانی محدود نمی‌شود و فراتر از مرزبندی‌های نژادی و قومی است، گفت: وفاق امکان توسعه و پیشرفت کشور را ایجاد می‌کند بنابراین جامعه اخلاقی در پنج معیار دسته‌بندی می‌شود. وی پنج معیار جامعه اخلاقی را نیز به ترتیب، داشتن صداقت و راستی، عمل به اصل طلایی اخلاق، حقیقت‌طلبی، عدالت‌خواهی و نوع‌دوستی برشمرد.

 

دشواری‌های ساختاری ایجاد وفاق و مساله ۵۰ درصدی که رای ندادند

حسین سراج‌زاده نیز در این نشست به مساله ابهام‌زدایی از مفهوم وفاق ملی از شعار تا عمل پرداخت و گفت: مفهوم وفاق ملی توسط آقای پزشکیان در جریان انتخابات ریاست‌جمهوری مطرح شد و معمولا در جریان انتخابات نامزدها شعارهایی را مطرح می‌کنند که مورد مقبول عامه مردم واقع شود. این شعار بعد از سخنان آقای رئیس‌جمهور در جریان‌های مختلف تعبیر و تفسیرهای مختلفی شد و بعضا تفسیرهایی می‌شد به نحوی که انگار این مفهوم تنها ناظر به همه شهروندان این سرزمین است. این در حالی است که وفاق تفاسیر بسیاری دارد و نمی‌دانم آقای پزشکیان وقتی این شعار را مطرح کردند چه در نظرشان بود اما حتما این مفهوم برای پیشرفت کشور بسیار تاثیرگذار است.

سراج‌زاده: آزادی‌های هر شهروند و به رسمیت شناخته شدن همه حقوق شهروندان، بهبود معیشت و تامین رفاه مردم، حفظ تمامیت ارضی و جلوگیری از روندهای تخریب و فرسایش سرزمین و محیط زیست، چهار محور مورد توجه جامعه است و در صورت فراهم شدن این شرایط، مفهوم واقعی وفاق ملی شکل می‌گیرد

این استاد دانشگاه و جامعه‌شناس با بیان این که «با شناختی که از دکتر پزشکیان داریم و با توجه به شواهد و شخصیت ایشان، این یک شعار برای مردم‌فریبی برای انتخابات نبوده است»، گفت: بنابراین اگر این فرض را بپذیریم حالا باید بگوییم منظور ایشان از وفاق چیست و راه‌های تحقق آن کدام است و برداشت‌هایی که از مفهوم وفاق می‌شود کدام بیشتر به برداشت رئیس جمهور نزدیک است.

سراج‌زاده با طرح این سوال که در شرایط امروز ایران چطور می‌شود به سمت شعار وفاق ملی حرکت کرد، بیان داشت: وقتی به دو مفهوم وفاق و ملی اشاره می‌کنیم یعنی داریم به همدلی و همراهی و همسویی همه افراد جامعه اشاره می‌کنیم. کلمه وفاق در جامعه‌شناسی یک سازه مفهومی است و در مقابل این کلمه، نفاق وجود دارد. در یک گفت‌وگوی مجادله‌آمیز در دو رویکرد جامعه‌شناسی که معروف هستند به رویکرد و نظریه وفاق و نفاق، نظریه‌های وفاقی یک جامعه مجموعی است از گروه های مختلف اجتماعی که اینها هدف و ارزش‌های مشترکی را دنبال می‌کنند و برای رسیدن به این ارزش های مشترک کوشش می‌کنند. البته گاهی این هماهنگی و وفاق و اتحاد نظر به می‌خورد که می‌شود حالت‌های آسیب‌زا که باید به سرعت آن را درمان کرد چرا که این حالت منجر به تضعیف وفاق شده و به تداوم حیات جامعه لطمه می‌زند.

این استاد دانشگاه و جامعه‌شناس بیان داشت: در دوران انتخابات احساس می‌شد جامعه در یک شرایط بحرانی است که طرح وفاق ملی در آن ضرورت داشت؛ گویی جامعه ما را در معرض خطر قرار داشت و با این مبنا وفاق ملی مورد توجه قرار گرفت. وفاقی که از طرف آقای پزشکیان مطرح شد وفاق ملی بود یعنی می‌توانست هر مفهوم دیگری مثل وفاق حکومتی یا هر چیز دیگری باشد. بنابراین وقتی وفاق ملی مطرح می‌شود یعنی آحاد مردم را که در یک قلمرو زندگی می‌کنند در برمی‌گیرد پس نباید وفاق ملی را به برخی تفسیرهایی سطحی تقلیل داد.

وی مهم‌ترین عوامل و ارزش‌های مشترک آحاد ملت را چهار مورد ذکر کرد و توضیح داد: آزادی‌های هر شهروند و به رسمیت شناخته شدن همه حقوق آنها، بهبود معیشت و تامین رفاه مردم، حفظ تمامیت ارضی یا یکپارچگی سرزمینی و جلوگیری از روندهای تخریب و فرسایش سرزمین و محیط زیست چهار محور، هدف یا ارزش مشترک مورد توجه جامعه است و در صورت فراهم شدن این شرایط مفهوم واقعی وفاق ملی شکل می‌گیرد. اگر غیر از این باشد هر چیزی می‌شود اسم آن را گذاشت جز وفاق ملی.

این استاد دانشگاه با طرح این سوال که پرداختن و رسیدن به وفاق ملی آیا شدنی است؟ گفت: با توجه به ساختارها، تحقق آن بسیار دشوار است اما دولت آقای پزشکیان می‌خواهد وفادار به شعارهای خود باشد و گام‌هایی را برداشته که نشان داده دارد در این جهت حرکت می‌کند. اگر در این جهت حرکت کند آن ۵٠ درصدی که رای ندادند هم به سمت خود او خواهد آمد ولی اگر حرکت نکند چه بسا همان ۵۰ درصدی که رای دادند از این تفکر جدا خواهند شد.

مفهوم‌شناسی برای تحقق وفاق و جذب ۵۰درصدی که رای ندادند

دلاوری: به نظر بنده آنچه اتفاق افتاده وفاق یا توافق نیست به این معنی که دو طرف بر سر چیزی که اختلاف دارند دور یک میز می ‌نشینند و هر کدام از برخی مواضع خود کوتاه می‌آیند و توافق حاصل می‌شود؛ یعنی حل اختلاف با نوعی توافق که هر طرف از بخشی از حق خود می‌گذرند و توافق حاصل می‌شود

دلاوری: در مسیر وفاق وارد مرحله مدیریت منازعه شده‌ایم

دلاوری در این نشست سخنانش را این‌گونه آغاز کرد: وفاق این طور نیست که طی این چند ماه اخیر مطرح شده باشد بلکه این مفهوم چندین سال قبل از سوی برخی دوستان به عنوان یک ضرورت در کشورمان مطرح شده بود. این مساله در دهه ۶٠ و ٧٠ دغدغه بود و شاید آن زمان وقتی این مفهوم مطرح می‌شد خیلی‌ها توجهی نکردند ولی گذشت و گذشت تا به امروز که به عنوان یک ضرورت برای همه افراد جامعه مطرح شد.

وی با اشاره به اینکه ‌ابهام‌زدایی از وفاق خوب است اما رسیدن به یک درک مشترک تقریبا سخت و محال است، افزود: از اولین روزهای مطرح شدن این مفهوم شروع کردم به توضیح و تبیین آن، چرا که وفاق تجربه زیسته من بوده است. ابتدای انقلاب مدت مدیدی از سیاست فاصله گرفتم. بعد از بازگشت به دانشگاه به مفهومی توجه‌ام جلب شد؛ تنازعی شدن سیاست و این موضوع که چه فرصت‌هایی را از ما گرفت و چه بلاهایی بر سر ما آورد. در واقع دغدغه چند دهه بنده این سیاست تنازعی است به این معنی که نیروهای کشور به جای اینکه به دنبال سامان‌دهی امور باشند به دنبال حذف و تخریب دیگرانند که به نوعی بلوکه کردن سیاست‌ها و برنامه‌های دیگران است.

به گفته دلاوری، «این وفاق که در همین تجربه زیسته چند ماه اخیر ما اتفاق افتاده است، باید دید چه معنای میدانی و عملیاتی پیدا کرده و اسمش را چه می‌توانیم بگذاریم. به نظر بنده آنچه اتفاق افتاد وفاق یا توافق نیست به این معنی که دو طرف بر سر چیزی که اختلاف دارند دور یک میز می ‌نشینند و هر کدام از برخی مواضع خود کوتاه می‌آیند و توافق حاصل می‌شود؛ یعنی حل اختلاف با نوعی توافق که هر طرف از بخشی از حق خود می‌گذرند و توافق حاصل می‌شود.»

این استاد دانشگاه ادامه داد: آنچه طی چند ماه گذشته اتفاق افتاده یعنی هیچ توافقی صورت نگرفته است که من اسمش را می‌گذارم کاهش سطح منازعه. البته این هم روشی است در حل منازعه و رسیدن به وفاق. یعنی طرفین هنوز به این نتیجه نرسیده‌اند که توافق کنند. بنابراین معتقدم هنوز به وفاق ملی نرسیده‌ایم اما به سطح کاهش منازعات وارد شده‌ایم. کانون اصلی قدرت چند سالی است که متوجه شده راه اشتباهی را رفته است. با این حال، یک وضعیت بسیار عجیب وابستگی به مسیر طی شده وجود دارد که مانع تغییر و اصلاح شده است. در مقابل، در هیچ دوره ای از تاریخ به این مرحله انباشت بحران‌های داخلی و خارجی نرسیده بودیم. وفاق در این وضعیت به معنای این است که دعوا نکنیم؛ یعنی سطح تنش را پایین بیاوریم. پس به سطح مدیریت منازعه برای اولین بار بعد از انقلاب وارد شده‌ایم.

این استاد دانشگاه گفت: ملزومات گذر از حل منازعه و هدف اصلی کاهش سطح تنش ۶ مرحله دارد که به ترتیب به معنی این است که یک طرف دعوا باید پیش‌قدم شود یعنی خیلی از موضوعات و توقعات خود را کنار بگذارد. دومین مرحله این که اهداف، مشخص، محدود و کوچک شود و سر آنها بحث شود و در این مرحله روی ارزش‌های اساسی نباید رفت. مرحله سوم گذار از مرحله موجود است. در ادامه باید گفت ما بحران‌هایمان بیشتر از این حرف‌ها است که روی آن بمانیم. باید سریع از آن عبور کنیم چرا که کجدار و مریز نمی‌شود با آن رو به رو شد.

بهلولی: وقتی در انتخابات فلان تفکر سیاسی رای می‌آورد، در روزنامه‌های ما مطرح می‌شود که چرا یک نفر از تفکر مقابل در فلان پست قرار دارد و مشکلات از همین جا شروع می‌شود

 

بهلولی: برای پایداری وفاق زیرساخت‌های اجماع باید در کشور شکل بگیرد

حمید بهلولی به عنوان آخرین سخنران این نشست بیان داشت: هر اقدامی نیازمند یک نظریه است و هر اقدامی بدون نظریه اقدامی کور به حساب می‌آید. بنابراین وقتی ما سراغ اجماع می‌رویم و فرض را می‌گیریم که دولت هدفش جامع است ولی برای اجماع از کلمه وفاق استفاده می‌کند یعنی کاهش تضاد و افزایش منافع.

وی افزود: تقسیم منافع بین جناح‌های سیاسی در کشور ما اگر قرار است اتفاق بیافتد، منظومه‌هایی دارد که این منظومه‌ها در کشور ما با مشکلات فراوانی همراه است؛ مثلا وقتی در انتخابات فلان تفکر سیاسی رای می‌آورد، در روزنامه‌های ما مطرح می‌شود که چرا یک نفر از تفکر مقابل در فلان پست قرار دارد و مشکلات از همین جا شروع می‌شود؛ یعنی یک جور قرارداد بین رئیس‌جمهوری که رای آورده و مردم بسته شده است که باید از تفکر همسو با حزب خود استفاده کند.

به گفته این مدرس دانشگاه، «در این شرایط است که باید پست‌های فنی از پست‌های سیاسی جدا شود چرا که در این شرایط تجربه انباشت ملی به فنا می‌رود.»

بهلولی در پایان با طرح این پرسش که آیا وفاق ملی در همین سطحی که مطرح شده در کشور ما پایدار خواهد ماند یا خیر گفت: ابتدا باید دعا کنیم ولی پایداری آن به زمانی برمی‌گردد که زیرساخت‌های اجماع در کشور شکل بگیرد.

آخرین اخبار