به گزارش ایران اکونومیست، در ابتدای کتاب «ریوِرس» آمده است که ریورس مترادف با مرحلهٔ اتمام عمل در بیهوشی است؛ زمانی که بیمار باید به زندگی و حالت عادی بازگردد. این کتاب نوشته ایثار شریفی یک رمان معاصر با درونمایههای عاشقانه است.
داستان از شبی آغاز می شود که قرار است فردایش نتایج کنکور اعلام شود و ایثار شخصیت اصلی داستان از استرس و نگرانی لحظه دیدن نتیجه کنکور خوابش نمی برد.
«هر کاری می کردم خوابم نمی برد، همه ش استرس فردا رو داشتم. نتیجه تمام بیخوابی ها، خونه موندن ها و استرس ها قرار بود فردا معلوم بشه؛ نتایج کنکور. فکر و خیال داشت دیوونهم میکرد، دم دمای صبح بود که خوابم برد و طرفای ساعت هشت بیدار شدم، سریع آماده شدم که برم بازار و روزنامه ای که نتایج رو اعلام می کرد بخرم، شهر ما اون روزها فقط به روزنامه فروشی داشت، کم کم داشتم راه می افتادم که داداشم به تلفن خونه زنگ زد تو یه عکاسی نزدیک دکه روزنامه فروشی کار میکرد جواب که دادم، سلام نکرده گفت: «تبریک».
با این جمله کوتاه ته دلم قرص شد با خوشحالی گفتم قبول شدم؟ گفت آره زمین شناسی بهبهان و زیست شناسی اهواز، داشتم از خوشحالی بال در می آوردم، بعد از سرخوردگی تو نتایج اولیه کنکور دولتی به این قبولی خیلی نیاز داشتم؛ هم جلو خانواده م که تو این سال ها خیلی واسم زحمت کشیدن و از خودشون گذشتن و هم واسه خاطر خودم، از طرفی به یه محیط جدید با چالش ها و آدم های جدید واقعا نیاز داشتم تا از این یکنواختی و درجا زدن در بیام، از شلوغ بازی هام پشت تلفن، مادر و پدر هم متوجه موضوع شدن و چقد بابت من خوشحال شدن...
«ریورس» ویراستهٔ فرشته قاسمزاده نرگسی پنج فصل دارد. که هر فصل داستان چند سال زندگی ایثار را از ۱۸ سالگی تا ورود به دانشگاه و عشق هم کلاسی اش باران و داستان جدایی و سپس رسیدن به عشق از دست رفته پس از ۱۵ سال را روایت می کنند.
بخشی از کتاب؛ ص ۲۳۶
چرا آدم ها وقتی که بهشون وابسته شدی، وقتی که میدونن همه زندگیت شدن، وقتی که تو بدون اون ها حتی نفس کشیدن واست سخته، زمانی که تنها دلیل روزها و شب هات میشن، یه دفع میذارن و میرن.
کافیه بفهمن وابسته شون شدی، جوری میرن و غیب میشن، انگاری که اصلا وجود خارجی نداشتن و تو سال ها و سال ها باید با غم نبودن شون، با این عذاب تنها شدن سر کنی، هزاران آزمون و خطا رو بری تا شاید اثر کنه و فراموشش کنی، فراموش که به عادت کنی به نبودن شون به این که قراره تا آخر عمر تنها باشی با شاید هم با کسی که هیچ وقت اون شخص نخواهد شد. و بعد که عادت کردی، وقتی که یاد گرفتی که دیگه شبها توی رختخواب خودت مثل بچه ها گریه نکنی، زمانی که کمی فقط کمی دور شدی از اون خود ضعیف و تنها و بی امیدت یک دفعه سر و کله شون پیدا می شه.
بی مقدمه از ناکجا آبادی که بودن میپرن درست وسط زندگیت، انگار نه انگار که سال ها نبودن و تو باید تصمیم بگیری برگردی به کسی که تمام این سالها به خاطر نبودنش گریه کردی و از قضا همون فرد دلیل گریه هات بود یا زندگی پر از غم و اندوهی که پیش عادت کردی رو دست نخورده ادامه بدی...
«ریورس» در ۳۰۰ صفحه توسط نشرآذرفر وارد بازار کتاب شده است.
کتاب «ریورس» نوشتهٔ ایثار شریفی است. انتشارات آذرفر این رمان معاصر ایرانی را در سال ۱۴۰۳ منتشر کرده است.