به گزارش ایران اکونومیست، سعید نفیسی را میتوان یکی از روشنفکران شاخص یک قرن اخیر ایران دانست. پیمان طالبی که پیشتر کتاب «پنج پرتره» را برای «کشف انسانهایی که برای خیلی از ما فقط یک اسماند» نگاشته است، در کتاب قبلی خود اطلاعاتی در مورد سعید نفیسی گردآوری میکند که نوشتن از او را بیش از یک جستار ۳۰-۴۰ صفحهای میطلبد.
طالبی آنگونه که در مقدمه کتاب خود آورده، تلاش کرده است که تصویری ملموس و نزدیک از سعید نفیسی ارائه دهد. «اراده من بر انتشار مدح نامه نبوده و نیست. هم از این روست که بزرگترین شبههها و اتهاماتی را که حول نام نفیسی وجود داشته بی کم و کاست در این کتاب نقل کرده ام. در طرح این ادعاها صرفاً نقل قول کرده و از بیان نظر شخصی خودم جداً امتناع کرده ام، چرا که دوست داشتم خواننده - حتی آن شیفته ترین خواننده در نسبت با نفیسی- یک بار هم که شده ادعاهای مختلف درباره او را بشنود و منبع دقیق آنها را بشناسد. در نهایت خود خواننده است که قضاوت میکند کدام یک از این ادعاها درست و کدامین آنها پوچ و بی اساس است».
نویسنده معتقد است که کتاب حاضر، زندگی نامه به معنای مرسوم آن نیست و نویسنده اش عمداً نخواسته زندگی نامه بنویسد شاهد اصلی این مدعا پیکربندی کتاب و بر هم خوردن توالی زمانی در آن است.
سوژههای جستارها پیکربندی زبان و شیوه روایت در این اثر به گونهای انتخاب شده تا خواننده با نزدیکترین و ملموس ترین تصویر ممکن از سعید نفیسی مواجه شود. مؤلف با بررسی بالغ بر ۳۰۰ منبع اطلاعات این کتاب را گرد آورده و علاوه بر این برای بررسی برخی جزئیات ناگفته در زندگی نفیسی به بازماندگان او نیز مراجعه کرده و اسناد خانوادگی بسیاری را از نظر گذرانده است. فصلهای مختلف این کتاب با تصاویری همراه شده که بسیاری از آنها نخستین بار است در تاریخ مکتوب ما منتشر میشوند.
در بخشی از ششمین جستار این اثر با عنوان «خرانیزه» میخوانیم:
«یکی از مقالات خواندنی نفیسی که از جمله یادگارهای فراموش شده او به شمار میآید مقالهای است با عنوان آیین فارسی نویسی که پیوسته در شماره یک تا پنج مجله ای به نام مهرگان در سال ۱۳۱۴ ش منتشر شده. نفیسی در این مقاله به کسانی که در همان روزگار دعوی بهبود زبان را داشتند و معتقد بودند که عرصه زبان فارسی برای بیان برخی از امور علوم جدید تنگ است تاخته. قلم او در این مقاله صریحتر از همیشه است. تا جایی که یک جا میگوید اگر کسی دویست کتابی را که من در پایان مقالهام معرفی میکنم نخوانده و در آنها غور نکرده باشد، در نظر من سزاوار آن نیست که از بهبود زبان سخن بگوید. البته او در انتهای مقاله از هفده کتاب نام میبرد و فرازهایی از آنها را نقل میکند و خبری از آن فهرست دویست تایی نیست. پیداست که خیلی عصبانی بوده، خدا کند زمان نوشتن مقاله کسی از اهل خانه دور و برش نبوده باشد! » صفحات ۱۴۲ و ۱۴۳
در بخش دیگری از این جستار نویسنده با اشاره به تاکید نفیسی بر اینکه در نمونههایی از سخنان گویندگان دربار سامانی مشخص است که «هرگز به میل خود و به صورت بی رویه از واژگان تازی استفاده نکرده اند»، به نقل از وی مینویسد: در همه آن نظم و نثرها از آغاز تا انجام هرگز جمع تازی نخواهید یافت و یک کلمه مانند حکما و علما و شعرا و ادبا و سادات و نصایح و مداخلات و تقصیرات و مانند آن که ما امروز سرپیچی از آن را نادانی و نابخردی میشماریم در میان سخنان ایشان نیست. هرگز برای جمع یا کلمه مؤنث صفت مؤنث نیاورده اند تا صد سال پیش هرگز کسی از بزرگان فرهنگ ایران صفات حمیده و ضعیفه و معروفه و مانند آن نگفته است.» صفحه ۱۴۳.
البته این روشنفکر تنها برای سعدی این امکان را قایل میشود که بتواند از واژگان تازی در نظم و نثر استفاده کند و معتقد است: کسی که به پایه سعدی برسد... از وی می توان پذیرفت».
کتاب «سعید نفیسی به هشت روایت» در ۲۰۰ صفحه به انضمام منابع و نمایه را انتشارات ققنوس منتشر کرده است.