پنجشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۳ - 2024 December 12 - ۹ جمادی الثانی ۱۴۴۶
۲۸ مرداد ۱۳۹۱ - ۰۵:۴۳

بورس ارز و پاسخ به چند پرسش * دکترپویا جبل‌عاملی

ايران اكونوميست :گویی به‌زودی اقتصاد ایران صاحب بورس ارز مي‌شود. بورس ارزی که هنوز آنچنان ساز و کارش مشخص نیست، اما بر اساس گفته مقامات مي‌توان از هم‌اکنون به چند پرسش اساسی در مورد آن پاسخ گفت.
کد خبر: ۷۷۰۵
neweshtan4
1- آیا بورس ارز، جای بازار نقدی فعلی مي‌نشیند؟ مقامات در پاسخ به این پرسش نظرات متفاوتی دارند. اما پاسخ آنان بیشتر از موضع دستوری است. به این معنا که آنان مي‌گویند، «قصد دارند» این بورس را جایگزین بازار فعلی کنند یا «قصد ندارند». اما آیا بورس ارز مي‌تواند جای بازار فعلی بنشیند؟ بی‌تردید خیر. بازار ارز ایران به‌عنوان یک بازار سنتی که در آن عرضه کنندگان و تقاضاکنندگان، آزادانه مطالبات و خواسته‌هاي خود را پاسخ مي‌گویند تنها در صورتی مي‌تواند کم‌رنگ شود که بورس ارز، این آزادی عوامل را حفظ کند. اما ظاهرا قصد راه‌اندازان آن، تنها رساندن ارز صادراتی به واردات است. چنین بازاری، تقاضای حفظ دارایی را نمی‌شناسد، عایدی از راه پیش‌بینی درست و ضرر به علت پیش‌بینی نادرست را نمي‌شناسد و شاید نمي‌خواهد بشناسد. چنین بستری با این محدودیت‌ها قادر نیست جای بازار فعلی را پر کند؛ با هزاران محدودیت، باز بازار آزاد کنونی سر بر مي‌آورد.
2- آیا بورس ارز، ابزار مشتقه را ارائه مي‌دهد؟ پاسخ کاملا منفی است. این بازار‌ها مانند بازار آتی به منظور کاهش ریسک سرمایه‌گذاری به وجود مي‌آیند و اصولا بورس ارز به دنبال چنین نقشی نیست. گواهی‌هاي ارزی، که هنوز معلوم نیست چطور چاپ مي‌شوند و معیار چاپ آن و دارنده آن دقیقا چیست، قرار است حجم ارز واقعی را در زمان فعلی نمایندگی کنند. البته طراحان برآنند تا این حجم ارز را بدون آنکه توسط صادرکننده وارد کشور شود به دست واردکننده برسانند. از این رو این بازار تا حدی مي‌تواند دغدغه ورود ارز به کشور را توسط صادرکننده از میان بردارد. اما هنوز باید منتظر بود و دید چگونه واردکننده مي‌تواند مطمئن شود که ارز در حسابش قرار مي‌گیرد؟ یا هزینه انتقال ارز را چه کسی مي‌دهد؟ آیا هر دو ارز عرضه شده و تقاضا شده باید در یک کشور باشند؟ در یک بانک باشند؟ و پرسش‌هاي بسیار دیگر.
3- آیا قصد آن بوده که بهای بورس ارز جای ارز مرجع بنشیند؟ برای بسیاری از طراحان این پیشنهاد، توضیحات بالا معلوم و مشخص بوده است. آنان مي‌دانند که نمي‌توانند این بورس را جای بازار نقدی فعلی بنشانند. آنان مي‌دانند که این بورس به معنای حذف دو قیمت فعلی سیستم ارزی کشور نیست و ای‌بسا سیستم را سه نرخی کند. پس برای چه این پیشنهاد را داده اند؟ نخست آنکه باید کاری کرد.
در شرایط فعلی انتظار از سیاست‌گذاران ارزی بسیار زیاد است. در حالی که آنان بسیار دست بسته هستند، اما انتظار از آنان برای پیدا کردن رهیافت‌هاي نو بسیار است. از این رو پیشنهاد‌هاي انقلابی مي‌تواند بخشی از انتظارات را فرو کاهد. بورس ارز تا همین جا این کار را به خوبی انجام داده است. از سوی دیگر به دلیل فقدان اطلاعات دقیق از طرح و نو بودن آن، اصولا بدنه کارشناسی کشور نیز نمي‌تواند موضع دقیقی در مورد آن بگیرد. چنین طرحی اگر حتی نتواند کاری برای اقتصاد کند، مي‌تواند باری را از دوش سیاست‌گذاران، هر چند موقت، بردارد. دوم آنکه، ای بسا در بلند مدت راهی باشد برای آنکه کنش‌هاي غلط فعلی از بین برود. نمي‌توان این را کتمان کرد که از همان ابتدای مطرح شدن این طرح، طراحان به دنبال آن بودند تا بهای این بورس را جای قیمت مرجع بنشانند. در واقع اگر آنان نمي‌توانستند بهای بازار نقدی را به دلیل مانع تراشی آنانی که تقاضای سفته‌بازی را غیرواقعی مي‌دانستند، به جای بهای مرجع قرار دهند، این بورس به ظاهر با عوامل واقعی دو طرف عرضه و تقاضا، مشروعیت کامل برای قرار گرفتن به جای بهای ارز مرجع را دارد. از همین رو راه‌اندازی این بورس، باعث آن مي‌شود تا یک بهای بالقوه برای جایگزینی بهای مرجع وجود داشته باشد.
این بخش به وضوح نشان مي‌دهد که سیاست‌گذاری ارزی در ایران با چه ظرافت‌هایی همراه است. شما نه تنها با مشکلات داخلی بازار مواجه هستید، بلکه باید با حاشیه‌هاي تصمیم‌گیری خود نیز دست و پنجه نرم کنید. از این رو، اگرچه شاید نتوان از منظر اقتصادی توجیهی برای راه اندازی این بورس پیدا کرد، اما در مقیاسی بزرگ تر و دخیل کردن این پیچ و خم‌هاي سیاست‌گذاری ارزی در ایران شاید بتوان درک کرد که چرا چنین پیشنهادی از سوی کسانی که مشکلات را درک مي‌کنند، مطرح شده است.
4- آیا بورس ارز راهی برای دور زدن تحریم است؟ به نظر مي‌رسد که یکی دیگر از اهداف این بورس، تحریم‌ها باشد. راهی برای رساندن ارز صادراتی به وارداتی بدون نیاز به ورود ارز به داخل کشور. این شاید مهم ترین توجیه اقتصادی برای راه اندازی بورس ارز باشد. البته تحریم‌کنندگانی که بدون هیچ پایه عقلایی تمامی درآمد‌ها و نقل و انتقالات یک کشور را به یک مساله (هسته ای) گره مي‌زنند، خیلی راحت مي‌توانند ابزار غیرمشروع خود را وسعت دهند و مدعی باشند هر دلار کالای ایرانی نیز به پروژه هسته‌ای کمک مي‌کند و دیگر حتی نقل و انتقال ارز به داخل نیز مطرح نباشد. جهانی که تا به اینجا نیز همراه با این استدلال‌هاي غیرعقلایی شده، بی تردید به این روند ادامه خواهد داد. به هر رو سیاست‌گذار اقتصادی، برای حل این مشکلات باید راه‌حل اقتصادی ارائه دهد، هر چند این راه‌‌ها کوتاه مدت باشد و به نظر مي‌رسد که مي‌توان حداقل در پیشنهاد بورس ارز در این زمینه با سیاست‌گذاران همراهی کرد.
بنابراین به نظر مي‌رسد که بورس ارز به شکل فعلی، در بستر ضرورت‌هاي بین‌المللی و پیچیدگی‌هاي سیاست‌گذاری در ایران معنا مي‌یابد تا ابزاری برای پیشبرد اقتصادی کارآتر. با این وجود، نهاد‌ها همواره تغییر مي‌کنند؛ شاید در آینده این نهاد به شکلی دیگر درآید، شاید راهی باز شود به سوی بازار آتی ارز یا شکلی مترقی، مانند بازار جهانی ارز به خود بگيرد. در آن صورت مي‌توان بیش از حالا با راه‌اندازی آن همراهی کرد.
نظرات بینندگان
عطابخش
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۸ مرداد ۱۳۹۱ - ۲۰:۳۴
افرين ، تحليل بسيار زيبا و پر مغزي بود.
۰
آخرین اخبار