سرفصلهای گزارش:
* اصلیترین مدلهای حق پخش تلویزیونی
* آیا برای دیدن فوتبال باید پول داد؟
* پخش چه میزان تبلیغات مجاز است؟
* صداوسیما بیتفاوت به پایان زمان قانونی تدوین آییننامه حق پخشبه گزارش ایران اکونومیست، در سالهای اخیر که حساسیت درباره حق پخش تلویزیونی افزایش یافته و حتی این موضوع در ماده ۷۸ قانون برنامه هفتم توسعه گنجانده شده، مدیران صداوسیما از لزوم اختصاص ردیف بودجهای برای پرداخت حق پخش رقابتهای داخلی فوتبال و باقی رشتههای ورزشی صحبت کردهاند. از سوی دیگر، برخی کارشناسان معتقدند که اگر حق پخش تلویزیونی تحقق یابد، مخاطبان فوتبال باید برای دیدن مسابقات هزینه پرداخت کنند اما آیا با تحقق حق پخش هیچ راهی جز پولی شدنِ فوتبال دیدن وجود ندارد؟
برای پاسخ به این پرسش مهم باید به سوال دیگری پاسخ داده شود؛ اینکه آیا تلویزیون پولی (Pay-TV) تنها مدل پخش در دنیای ورزش است؟
درآمد پخشکنندهها در قالب Pay-TV روی فروش حق عضویت ماهانه و سالانه به مخاطبان تامین میشود. در اغلب بازارها پخشکنندههای Pay-TV باید مبلغ بیشتری تحت عنوان Strategic Premium برای در اختیار گرفتن پخش انحصاری بازیها به مسئول برگزارکننده مسابقات پرداخت کند.
البته در حال حاضر بیشتر پخشکنندههای Pay-TV با چالش مواجه شدهاند که دلیل آن رقبای جدید آنها و به وجود آمدن امکان تماشای رایگان بازیها از پلتفرمهای اینترنتی است. همین موضوع باعث شده که پخشکنندههای Pay-TV به فکر تغییر استراتژی افتادهاند تا بتوانند با بازار جدید وفق پیدا کنند. در حال حاضر پخشکنندههای Pay-TV به سراغ روشهای درآمدزایی جایگزین برای کاهش حق عضویتهایشان رفتهاند.
درآمد: فروش اشتراک
هزینه برای مخاطب: خرید اشتراک
میزان تبلیغات: بسیار محدود
پخشکنندهها در قالب FTA همانند مدل قبلی نیازمند ریسیور برای پخش بازیها هستند. درآمد پخشکنندهها از تبلیغات است، به همین دلیل مخاطب پولی بابت تماشای بازی پرداخت نمیکند. البته باید تعادلی بین تبلیغات و محتوای مسابقه حفظ شود تا مخاطب بدون حواسپرتی بازی را تماشا کند. در واقع با وجود مجاز بودن پخش تبلیغات، پخشکننده FTA باید محتوایی متمرکز بر روی فوتبال پخش کند، نه محتوای تجاری همانند چیزی که در پخش بازیها توسط صداوسیما انجام میشود.
درآمد: پخش تبلیغات
هزینه برای مخاطب: رایگان
میزان تبلیغات: مجاز، با رعایت استانداردها
برخلاف روشهای قبلی پخش، OTTها نیازی به تجهیزات برای پخش بازیها برای مخاطب ندارند بلکه به صورت اینترنتی کار میکنند. پخشکنندههای OTT به سه مدل تقسیمبندی میشوند که یکی بر پایه حق عضویت، دیگری بر پایه پخش تبلیغات و آخری ترکیبی از هر دو مدل است. در سالهای اخیر پخشکنندههای OTT از پخشکنندههای سنتی پیشی گرفتهاند و بازار حق پخش در اختیار آنها قرار گرفته تا این مدل در بین تمام پخشکنندهها پیشرو باشد.
درآمد پخشکنندههای SVOD بر پایه فروش اشتراک ماهانه و سالانه به پخشکنندههاست. مطرحترین SVODهای دنیا که مختص ورزش هم نیستند، نتفلیکس و آمازون پرایم هستند و نمونه فوتبالی آن DAZN است. در پخش بازیها توسط SVOD مخاطب شاهد تبلیغات بسیار محدود که اغلب قبل از بازی، بین دو نیمه و در پایان بازی پخش میشوند، خواهد بود.
درآمد: فروش اشتراک
هزینه برای مخاطب: خرید اشتراک
میزان تبلیغات: بسیار محدود
درآمد پخشکنندههای AVOD بر پایه پخش تبلیغات در جریان پخش بازیهاست، البته با رعایت استانداردهای برگزارکننده. مطرحترین AVOD در دنیا که همه افراد با آن سر و کار دارند یوتیوب است.
درآمد: پخش تبلیغات
هزینه برای مخاطب: رایگان
میزان تبلیغات: مجاز، با رعایت استانداردها
برخی پخشکنندهها ترکیبی از AVOD و SVOD هستند؛ جایی که مخاطب میتواند با پرداخت اشتراک، محتوای با تبلیغات محدود ببیند یا بدون پرداخت اشتراک، محتوا را با همان کیفیت اما با تبلیغات مشاهده کند.
درآمد: فروش اشتراک یا پخش تبلیغات
هزینه برای مخاطب: خرید اشتراک یا رایگان
میزان تبلیغات: تبلیغات مجاز یا با تبلیغات، با رعایت استانداردها
بیشتر بخوانید:
ابتدا باید به این نکته توجه کرد که اگر قرار باشد برای صداوسیما در بودجه عمومی کشور، بودجهای تحت عنوان حق پخش در نظر گرفته شود و آن بودجه به عنوان حق پخش تلویزیونی به فوتبال تزریق شود، مانند این است که تمام مردم ایران اشتراک تماشای بازیها را خریدهاند.
با فرض تحقق خواسته صداوسیما و تخصیص بودجه به این سازمان، صداوسیما دیگر نباید تبلیغات بسیار زیادی در جریان بازیها پخش کند. حالا سوالی که پیش میآید این است که آیا صداوسیما از درآمد باورنکردنیاش از تبلیغات پخش فوتبال میگذرد؟ بعید است که پاسخ این سوال مثبت باشد!
با این حال اگر صداوسیما از خواسته عجیبش یعنی اختصاص بودجه بگذرد، میتواند از درآمد حاصل از پخش تبلیغات استفاده کند؛ البته نه این مدل تبلیغات که از وسط زمین هم استفاده میشود؛ بلکه مدل استاندارد پخش تبلیغات. در چنین شرایطی صداوسیما با پرداخت سهم واقعی فوتبال میتواند این ورزش را به حق پخش بازیهایش برساند.
با این وجود صداوسیما در سه سالی که قرار بود در سهمبندیای عجیب، درآمدهای حاصل از تبلیغات را به نسبت ۳۰% وزارت ورزش و ۷۰% صداوسیما تقسیمبندی کند، با نبود شفافسازی در اعلام درآمدها، پول ناچیزی به حساب وزارت ورزش واریز کرد به طوری که در سالهای ۱۳۹۹، ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ به ترتیب ۱۵، ۴۵ و ۹۴.۵ میلیارد تومان نصیب کل ورزش شد! هر چند فوتبال باز هم از همین مقدار ناچیز سهمی اختصاصی نداشت و این پولها بین تمام ورزشها تقسیم شد.
میزان استاندارد و مجاز تبلیغات توسط برگزارکنندگان یا در عنوانی دیگر، صاحب محتوا تعیین میشود. برای نمونه، استاندارد AFC اینگونه است که درصد تبلیغات نباید از ۲۵% کل صفحه نمایش بیشتر شود. همچنین به هیچ عنوان نباید تبلیغات در محدوده اصلی بازی پخش شود؛ موردی که اخیرا از سوی صداوسیما و دیگر پلتفرمها به شکلی مرسوم اتفاق میافتد.
حالا اگر فدراسیون و سازمان لیگ فوتبال قصد دارند که حق پخش تلویزیونی را محقق کنند، موظف هستند که برای پخشکننده بازیها (احتمالا صداوسیما) حد و حدودی برای پخش تبلیغات معین کنند تا دیدن بازی برای مخاطب آزاردهنده نباشد.
بر اساس ماده ۷۸ قانون برنامه هفتم توسعه، وظیفه تعیین تکلیف حق پخش تلویزیونی به صداوسیما واگذار شده تا این سازمان با هماهنگی وزارت ورزش و جوانان، آییننامه نحوه تعیین میزان حق پخش تلویزیونی مسابقات ورزشی را تدوین کند. چگونگی تقسیمبندی حق پخش تلویزیونی مهمترین شاخصه این آییننامه است که قرار است بر مبنای کیفیت و کمیت مسابقات و تعداد مخاطبان تنظیم شود. البته همانطور که قابل پیشبینی بود، تنظیم این آییننامه به بنبست برخورده است.
هرچند قانون برنامه هفتم از سوم مرداد ۱۴۰۳ لازمالاجرا شده و مهلت سه ماهه صداوسیما برای تدوین آییننامه حق پخش تلویزیونی به منظور تصویب هیات وزیران - بر مبنای ماده ۷۸ قانون برنامه هفتم - در سوم آبان ۱۴۰۳ به پایان رسیده اما هنوز هیچ اتفاق مثبتی در این زمینه رخ نداده است.
در همین رابطه چند منبع آگاه به ایران اکونومیست گفتهاند که با وجود برگزاری جلسات متعدد بین صداوسیما و وزارت ورزش برای تنظیم آییننامه حق پخش، تا این لحظه آییننامه پیشنهادی از سوی صداوسیما مورد تایید وزارت ورزش و جوانان نبوده است.
ایران اکونومیست در مسیر پیگیری تحقق حق پخش به آییننامه پیشنهادی صداوسیما دست پیدا کرد که براساس آن، صداوسیما پرداخت حق پخش را به تخصیص اعتبار از بودجه عمومی منوط کرده است. البته نکات دیگری هم در آییننامه پیشنهادی صداوسیما وجود دارد که ایران اکونومیست در گزارشی مفصل به آن پرداخته است و میتوانید از اینجا بخوانید.