به گزارش ایران اکونومیست،محبوبه نیاورانی در سرمقاله صبح نو نوشت:
یکی از تفاوتهای دولت جدید ترامپ با دولت او در ۲۰۱۶ روابط حسنه ایران و اعراب و همچنین نزدیکی کشورهای عربی به چین است.
امروز بخشی از سوءتفاهمها و اختلافها میان ایران و کشورهای عربی بهویژه عربستان حلوفصل شده و فصل جدیدی از همکاری میان این کشورها آغاز شده است تا جایی که شاهد رفتوآمد مقامات سیاسی و نظامی دو کشور هستیم. بنابراین ترامپ برای پیشبرد اهداف خود در غرب آسیا موانع بیشتری نسبت به سالهای گذشته دارد.
هرچند که نتانیاهو به آمدن دولت ترامپ امیدوار است تا نقشههای شوم خود را برای غزه و لبنان اجرایی کند؛ اما یکی از موانع ترامپ برای دادن امتیازهای بیحد به رژیم صهیونیستی همین کشورهای عربی منطقه هستند. بعد از کشتار و نسلکشی فراوان در غزه دیگر کشورهای عربی نمیتوانند وارد طرح سازش و معامله قرن شوند و پیششرط آنان برای این اقدام، پایان جنگ غزه و دو دولتی در اراضی اشغالی است. موضوعی که نتانیاهو هرگز زیر بار آن نخواهد رفت. حتی روز گذشته رئیسجمهور ترکیه نیز اعلام کرد که نامهای در رابطه با اقدامات اسرائیل علیه فلسطین و لبنان به دبیرکل سازمان ملل متحد تحویل داده است. امروز با توجه به جنگ غزه، افکارعمومی جهان اسلام آماده دیوانگیهای ترامپ نیست و همین مسأله سیاستهای او را در منطقه محدود خواهد کرد. همچنانکه تحریم محصولات شرکتهای آمریکایی حامی رژیم صهیونیستی مانند مکدونالد توسط مردم منطقه موجب تعطیلی و برچیدن کامل نمایندگی این شرکتها در کشورهایی مانند عمان، اردن و بحرین شده است.
در این مدت نیز کشورهای عربی منطقه متوجه شدهاند که نمیتوانند تمام تخممرغهای خود را در سبد آمریکا بگذارند و این کشور متحد و پشتیبان قابل اعتمادی نیست. بنابراین سعی کردهاند خود را به دیگر قدرتهای جهانی بهویژه چین نزدیک کنند بهطوریکه چین بیش از ۲۲.۵ میلیارد دلار در عربستان سعودی سرمایهگذاری کرده است.
در این میان نشست سهجانبه مشترک ایران، عربستان و چین نیز سورپرایز دیگری برای ترامپ بود. طرفهای ایرانی و عربستان سعودی در این نشست که روز گذشته برگزار شد، بار دیگر بر تعهد خود به اجرای کامل موافقتنامه پکن و تلاش مستمر برای انسجام روابط همسایگی بین کشورهایشان تأکید کردند. چین هم آمادگی خود را برای تداوم حمایت و تشویق گامهای برداشته شده از سوی جمهوری اسلامی ایران و عربستان به منظور توسعه مناسبتشان در حوزههای مختلف اعلام داشت.
نکته قابل توجه این نشست، حمایت عربستان و چین از ایران و محکومیت اقدام اسرائیل در نقض حاکمیت کشورمان بود. در این نشست سه کشور خواستار پایان فوری تجاوز اسرائیل به فلسطین و لبنان شده و حمله رژیم صهیونیستی و نقض حاکمیت و تمامیت سرزمینی جمهوری اسلامی ایران را محکوم کردند.
این حمایت این پیام را برای ترامپ دارد که دیگر نمیتواند سیاست فشار حداکثری علیه ایران را به کار گیرد و ایران با سیاست همهجانبه و متوازن خود توانسته منافع خود را از طرق مختلف تأمین کند. امروز سبد حامیان ایران گستردهتر از قبل شده اما در مقبال چالشهای ترامپ بیشتر از گذشته شده است. علاوه بر درگیری ترامپ با انبوه مسائل داخلی، چالشهای این کشور با اروپا مانند جنگ اوکراین و پیمانهای اقلیمی از مسائل مهم در دوران ترامپ خواهد بود. هرچند او با خوش خیالی به جنگ اوکراین مینگریست اما هنوز پایش را در کاخ سفید نگذاشته، جنگ و تنش در منطقه بالکان افزایش یافته و خطر یک جنگ هستهای این منطقه را تهدید می کند.
از سوی دیگر با آمدن ترامپ، سیاست مهار چین دوباره در اولویت سیاست خارجی آمریکا قرار میگیرد و ممکن است تنش میان پکن و واشنگتن افزایش یابد. ترامپ با وعده وضع مالیاتهای سنگین بر واردات، از جمله تعرفههای تا ۶۰ درصدی بر کالاهای ساخت چین، در انتخابات به پیروزی رسید و این سیاست ها احتمالا برنامههای شیجینپینگ برای تبدیل چین به قطب فناوری را مختل خواهد کرد و تنش بین دو اقتصاد بزرگ جهان را افزایش خواهد داد. همچنانکه بسیاری از تحلیلگران جنگ میان چین و آمریکا را در حوزههای اقتصادی و نظامی در دوره ترامپ متحمل دانستهاند.
حتی روز گذشته رئیس مجلس نمایندگان آمریکاٰ، گفت که در کنگره جدید هم شاهد یک رویکرد بسیار تهاجمی در قبال چین خواهید بود.
با شکلگیری دوقطبی پکن و واشنگتن، ممکن است چین از سیاست محافظهکارانه خود دست بکشد و به صورت جسورانهتر در مسائل بینالمللی ورود داشته باشد؛ چراکه چین تا به امروز سعی داشته در صحنه جهانی بازیگری پشت پرده داشته باشد؛ اما شاید سیاستهای ترامپ و تحولات منطقه موجب تغییر راهبرد چین شده و شاهد نقشآفرینی بیشتر چین در معادلات جهانی باشیم.