به گزارش ایران اکونومیست، دونالد ترامپ، رئیس جمهور منتخب آمریکا در حالی در آینده نزدیک کار خود را بهطور رسمی در کاخ سفید آغاز میکند که جنگ اوکراین را به ارث میبرد. او وعده داده که به این جنگ خاتمه دهد، هرچند که هنوز برنامهای برای آن ارائه نداده است.
با این حال جی دی ونس، معاون ترامپ از اوکراین خواسته است تا زمینهای تحت کنترل روسیه را به مسکو واگذار و از درخواستهای خود برای پیوستن به ناتو در ازای صلح صرف نظر کند.
نیویورک تایمز در گزارشی از اقدامات احتمالی ترامپ در اوکراین نوشته است: مایکل والتز نماینده فلوریدا و نامزد مشاور امنیت ملی دونالد ترامپ از جریان کمکهای ایالات متحده به اوکراین انتقاد کرده و خواستار مذاکرات فوری شده است. او این سوال را مطرح میکند که آیا ایالات متحده باید از آزادی کامل اوکراین حمایت کند یا خیر.
اگر ترامپ از توصیههای آنها پیروی کند و اوکراین را به مذاکراتی سوق دهد که منجر به از دست دادن قلمرو کییف شود، رقبای سیاسی و همچنین جنگطلبهای هم حزب او، وی را به کنار گذاشتن اوکراین و پاداش دادن به ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه متهم میکنند.
به نوشته نیویورک تایمز، حق با آنهاست اما دونالد ترامپ به هر حال باید این کار را انجام دهد.
هر روزه دهها نفر و حتی صدها نفر در این جنگ سخت جان خود را از دست میدهند. ترامپ باید از این فرصت برای نجات جان انسانها استفاده کند. هیچکس برای نجات اوکراین پیش قدم نمیشود. در نهایت، یک سازش مورد نیاز خواهد بود.
با وجود موفقیتهای چشمگیر نیروهای اوکراینی، موقعیت روسیه به تدریج تقویت شده است و دلیلی وجود ندارد که انتظار داشته باشیم اکنون پوتین دست بالا را از دست بدهد. این، ممکن است مانند میل به شکست به نظر برسد، اما واقعگرایی نیز هست. همچنین این، یک برداشت جناحی نیست و مدتهاست گزارشهایی مبنی بر تلاش مقامات دولت بایدن برای سوق دادن اوکراین به سمت مذاکرات وجود دارد.
روزنامه آمریکایی با اشاره به حمله اوکراین به منطقه کورسک روسیه در تابستان گذشته افزود: اوکراین در این عملیات موفق شد چند صد مایل مربع از خاک روسیه را در کورسک تصرف کند اما مسکو به آرامی زمینهای خود را پس میگیرد. حدود ۵۰ هزار سرباز اکنون برای حمله به کورسک جمع آوری شدهاند. همزمان روسیه در شرق و جنوب در حال پیشروی است.
در این میان، اوکراین در تلاش برای یافتن سرباز است. پس از ۲ سال و ۹ ماه نبرد با یک دشمن غول پیکر، پلیس اوکراین و افسران وظیفه اجباری گزارش میدهند که در ایستگاههای مترو و بارها به دنبال سربازگیری هستند. وابستگی به تسلیحات غربی به این معنی است که محمولهها میتوانند در سیاست درگیر شوند و ارسال آنها به تأخیر بیفتد. اوکراین همچنین توسط خیرین آمریکایی از استفاده از سلاح برای هدف قرار دادن اهداف در عمق روسیه منع شده است.
به نوشته نیویورکتایمز، آوردن اوکراین و روسیه پای میز، تنها آغاز یک مذاکره دشوار خواهد بود. تصمیمگیری در مورد اینکه چه مقدار از زمینهای فتح شده در اوکراین تحت کنترل روسیه باقی میماند، دشوار است اما این، حتی سختترین قسمت هم نخواهد بود. ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین مدتها اصرار داشت که کییف تا زمانی که تمام زمینها از کنترل روسیه آزاد شود، مبارزه خواهد کرد اما اخیراً، واقعبینانهتر به نظر میرسد. او این روزها، به شدت برای کسب تضمین امنیت بینالمللی در صورت حملات روسیه در آینده تلاش میکند.
نیویورک تایمز افزوده است: مشکل واقعاً حل نشدنی درخواست زلنسکی است که غرب با ارائه آنچه که دیپلماتها به تعبیری «ضمانتهای امنیتی» میخوانند، از اوکراین در برابر حملات روسیه در آینده محافظت کند. در عمل، اوکراین میخواهد ارتش خود را بازسازی و تقویت کند. مورد دیگر که مهم و بحثبرانگیز است، دعوت فوری برای پیوستن به ناتوست.
تنها در این مورد، مذاکرات ممکن است به شکست انجامیده شود، زیرا پوتین بهعنوان شرط صلح خواستار آن شده است که اوکراین غیر متعهد (به عبارت دیگر، عدم وجود پیمان ناتو یا معاهدههای امنیتی) و غیرهستهای بماند. جی دی ونس نیز پیشنهاد کرده است که اوکراین باید به بیطرفی خود متعهد شود و از جاهطلبیهای خود درخصوص ناتو دست بردارد. حتی جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا که ادعا می کند بزرگترین مدافع اوکراین است، گفته که از ناتویی شدن اوکراین حمایت نخواهد کرد.
البته که ایالات متحده نسبت پیوستن اوکراین به ناتو بدبین است: اگر واشنگتن مایل بود برای نجات اوکراین با روسیه وارد جنگ شود، همین الان این کار را میکرد. اگر ایالات متحده واقعاً میخواست که اوکراین به هر قیمتی پیروز شود، سرباز میفرستاد و محدودیتهای مربوط به استفاده از تسلیحات را لغو میکرد. اما هیچ فرد عاقلی نمیخواهد آتش جنگ مستقیم بین دشمنان مجهز به سلاح هستهای، یعنی روسیه و ایالات متحده را شعلهور کند.
مقامات آمریکایی معمولا این جنگ را با عباراتی لطیف توصیف و هدف واقعی خود را پنهان میکنند اما در برخی موارد نیز صریحتر صحبت میکنند، مانند زمانی که لوید آستین، وزیر دفاع ایالات متحده چند ماه پس از آغاز جنگ به خبرنگاران در لهستان گفت که واشنگتن میخواهد روسیه را تضعیف شده ببیند.
نیویورک تایمز نوشته است: این اظهار نظر حاکی از آن بود که ایالات متحده میهنپرستی اوکراینی را به سلاح تبدیل و زندگی اوکراینی ها را هزینه میکند، زیرا یک جنگ طولانی - حتی جنگی که احتمالاً نمیتواند در آن برنده شود - به نفع ایالات متحده برای تضعیف قدرت ماندگار ولادیمیر پوتین است.
رسانه آمریکایی تاکید کرده است: بنابراین، اینکه جنگ اوکراین را یک نبرد نیابتی بنامیم، درست است. زیرا منطقی است که نتیجه بگیریم دولت بایدن از این جنگ، نه تنها در احترام به عزم اوکراین برای مبارزه با روسیه، بلکه به این دلیل که جنگ فرصتی برای تضعیف دشمن بود، بدون درگیر شدن مستقیم در آن حمایت کرده است.
ایالات متحده برای هدف خود یک راه میانی ناخوشایند را در پیش گرفت؛ به اندازه کافی از جنگ حمایت کرد تا آن را ادامه دهد، اما هرگز به اندازه کافی برای پیروزی تلاش نکرد. جنگ در اوکراین راهحلی برای رفع مشکل پوتین به آمریکا ارائه نمیدهد اما بهطور حتم این امیدواری در واشنگتن وجود دارد که به ماجراجویی کرملین آسیب برساند و از آن جلوگیری کند.
این روزنامه با اشاره به شمار تلفات در جنگ اوکراین که در فوریه ۲۰۲۲ آغاز شد و تخمین زده میشود حدود یک میلیون نظامی و غیر نظامی را به کام مرگ فرستاده باشد، زمستان سختی را پیشروی مردم اوکراین پیشبینی کرده که انتظار میرود آنها در ماههای آینده روزانه تا ۲۰ ساعت خاموشی را به دلیل قطعی برق ناشی از تخریب زیرساختهای اوکراین تحمل کنند.
این منظره تیره و تار، نشان دهنده افراطیترین و غمانگیزترین نتایج بازیهای قدرت است که توسط قدرتهای بزرگتر در خاک اوکراین و به شکلی بیرحمانه انجام شده است. هم روسیه و هم ایالات متحده برای دههها از اختلافات داخلی اوکراین برای تضعیف یکدیگر و برای نفوذ منطقهای استفاده کردهاند که معمولاً مردم عادی اوکراین بهای آن را پرداختهاند.
نیویورک تایمز در ادامه به ارائه جزئیاتی درباره وضعیت روابط اوکراین و روسیه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی پرداخته و سپس نوشته است: جورج بوش، رئیس جمهور سابق ایالات متحده که در سال ۲۰۰۴ از انقلاب نارنجی حمایت کرد، جایی که معترضان اوکراینی از رئیس جمهور وقت خود که مورد حمایت مسکو بود انتقاد میکردند و خواهان اتحادی قویتر با غرب و اروپا بودند با آگاهی از خشم پوتین و آسیبپذیری اوکراین، قول داد که برای عضویت اوکراین در ناتو تلاش کند. هرگز این اتفاق نیفتاد و عضویت در ناتو هنوز برای اوکراین دور از دسترس باقی مانده است. تردیدی نیست که غرب با صحبت از هر ۲ طرف، اوکراین را در یک برزخ ژئوپلیتیک غیرقابل دفاع رها کرد. این کشور حمایتهای ناتو را دریافت نکرد و فقط با پیامدهای انتقاد پوتین بر سر احتمال پیوستن اوکراین به ناتو مواجه شد. نزدیک به ۲ دهه بعد، کییف همان جایی قرار دارد که مدتها در آن باقی مانده است: همیشه در آستانه ورود به ائتلاف است، اما هرگز کاملاً در آنجا نبوده است.
یک اوکراین نزدیک به غرب که عطش ورود به آن را دارد اما هرگز بخشی از آن نیست، مدیریت ایالات متحده در این جنگ فاجعهبار را مشخص میکند. واشنگتن میخواهد که اوکراین بهعنوان یک کشور تحتالحمایه عمل کند اما در نهایت، مایل نیست از آن محافظت کند. یک استراتژی معقول و کریه که از نظر تاکتیکی قابل دفاع اما از نظر اخلاقی مذموم است.
رسانه آمریکایی در پایان تاکید کرد که ایالات متحده قصد نجات اوکراین را ندارد اما شاید ترامپ بیپروا و رک ، سرانجام این را با صدای بلند بگوید و مطابق آن عمل کند.