منصوره یزدانی در گفتوگو با ایران اکونومیست، در این باره اظهار کرد: هر شهری برای اینکه قابلیت سکونت باشد، باید ویژگیهایی را در درون خود داشته باشد تا بتواند تمامی گروههای سنی و طیفهای متفاوت فرهنگی را در بر گیرد و فارغ از جنسیتگرایی، امنیت را جزیی از مولفههای اساسی خود دانسته و آن را برای تمامی شهروندان خود تامین کند.
وی در این راستا امنیت حضور بدون خطر در شهر، شامل رعایت قوانین رانندگی و پیگیری و اجرای موثر قوانین مرتبط با موتورسواران را یکی از ویژگیهای شهری با دارا بودن قابلیت سکونت عنوان کرد و افزود: این درحالیست که اکثر موتورسواران با سرعت بالا جان خود و دیگر شهروندان را در معرض خطر جدی قرار میدهند و بدون توجه به علائم رانندگی، عابرین را حتی در هنگام عبور از خط عابر پیاده با تهدید مواجه میکنند.
این عضو انجمن حمایت از حقوق کودکان ادامه داد: حضور ماشینهای سنگین و حمل بار نیز طی روز، تردد گروههای آسیبپذیر را مختل میکند و امنیت جانی عابران هنگام عبور از خطکشیهای عابر پیاده به طور مکرر نادیده گرفته میشود. نامناسب بودن پیادهروها برای حمل ویلچر یا کالسکه کودک به دلیل وجود موانع ایجادشده توسط شهرداری به قصد پیشگیری از ورود موتورسواران به پیادهرو، نه تنها مانعی برای آنان ایجاد نمیکند که اکثریت افراد پیاده را نیز با محدودیت تردد مواجه میکند.
یزدانی معتقد است که بیتردید، سیاست ایجاد محدودیتِ بدون ارزیابی از نتایج و تبعات این رویکرد و تنبیه بدون آموزش موتورسواران، نه تنها کارساز نبوده و نیست که باعث عصبانیت، خشم از نادیده گرفتن حقوق شهروندی و بیقانونی فزاینده میشود.
وی با اشاره به اینکه حضور دائمی موتورسواران در پیادهروها نه تنها برای همه طیفها یکی از تهدیدهای مهم برای افراد ناشنوا، کمشنوا، نابینا و نیز کودکان با افراد سالمند محسوب میشود، افزود: اشغال عرضی پیادهرو توسط رانندگان موتور یا ماشین به دلیل کاهش یا نبود مکان پارک وسیله نقلیه باعث میشود، به دلیل اشکال در سیستم شهری، شهروندان به حقوق یکدیگر تجاوز کنند و ناامنی را افزایش دهند و حس یگانگی محو شود و به دنبال این موارد، بدون توجه به گروههای آسیبپذیر، سطح احساس خطر، ناایمنی و تهدید در شهروندان افزایش یابد.
این روانشناس با اشاره به نیاز شهروندان به فضای سبز مناسب، تاکید کرد: آنچه کاملا مشهود است نسبت ناعادلانه و نامتوازن فضای سبز به جمعیت شهری است که تاکنون شاهد عوارض و تبعات زیانبار آن بر سلامت جسمی و روانی شهروندان به ویژه گروههای آسیبپذیر بودهایم؛ در واقع فضای مناسب شهری برای تفریح و آرامش، ایجاد تعاملات موثر گروههای مختلف با یکدیگر و ایجاد محیطی امن برای بازی کودکان در بستر شهر، کاملا نادیده گرفته شده و به صورت روزافزون فضاهای مفید شهری تخریب میشود و جای آن را مکانهایی میگیرد که هیچ تناسبی با بهزیستی شهروندان به ویژه گروههای آسیبپذیر و کودکان ندارد.
به گفته این عضو انجمن حمایت از حقوق کودکان، کمبود پارک و فضاهای سبز، کمبود ورزشگاههای عمومی در حاشیه خیابانها و کمبود مراکز مفرح، حضور گروههای آسیبپذیر در سطح شهر را با مشکل جدی روبرو و آنان را از محیطهای اجتماعی که حق مسلم آنان است، محروم میکند.
وی تاکید کرد: نبود رمپ برای استفاده افراد دارای ویلچر یا مادرانی با کالسکه نوازادانشان، میزان خطرپذیری و یا عدم حضور آنها در اجتماع را به شدت افزایش میدهد و تبعات روانی جبرانناپذیری ایجاد خواهد کرد. در نظر نگرفتن امکانات لازم شهری برای عبور بدون مانع و همراه با ایمنی برای نابینایان و کمبینایان، نبود توجه لازم به ناشنوایان و کمشنوایان و در نظر نگرفتن ایمنی کودکان در بستر شهری اعم از ایمنی جسمانی، نشاط روانی و رشد اجتماعی، کمتوجهی به ویژگیهای مرتبط با سالمندی جهت حضور موثر آنان در جامعه، بتدریج انسانها را منزوی و شهر را از بستری جهت تعاملات اجتماعی، فرهنگی، ورزشی، تفریحی و حفظ روابط انسانی به شهری با سرعت بالا برای اشاعه مرگ و نیستی روانی مبدل میکند
یزدانی با تاکید بر اینکه تهران شهری فاقد مولفههای توسعه پایدار و هدردهنده منابع انرژی و منابع محیط زیستی، بدون توجه به نیازها و منافع کودکان به عنوان وارثان آینده است، یادآور شد: باید در سیاستهای شهری، نیازهای ویژه گروههای آسیبپذیر با بررسی علمی و عینی، مشاهده تجربی و فراهم آوردن زمینه برای خدمات ویژه که حق مسلم گروههای آسیبپذیر است، جدی گرفته شود.
این عضو انجمن حمایت از حقوق کودکان ادامه داد: این درحالیست که مکانهای قابل بازدید این شهر نیز برای گروههای آسیبپذیر به آسانی در دسترس نیست.