به گزارش ایران اکونومیست، «عبدالباری عطوان» سردبیر روزنامه رأی الیوم در یادداشتی به واکاوی دلایل تشدید حملات تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی به سوریه پرداخت و نوشت: اگر بخواهیم دلایل تشدید ۲ تحول مهم در منطقه؛ یعنی جنبش دیپلماتیک کنونی آمریکا برای دستیابی به آتشبس در لبنان و تشدید حملات تجاوزکارانه اسرائیل به سوریه را درک کنیم، باید به اظهارات اخیر «گدعون ساعر» وزیر خارجه این رژیم بازگردیم که همزمان با تحویل پیشنویس توافقنامه آتشبس در لبنان از سوی سفیر آمریکا به «نبیه بری» رئیس پارلمان لبنان و سفر ناگهانی «ران درمر» وزیر امور استراتژیک کابینه رژیم اشغالگر به مسکو بیان شد.
ساعر در یک کنفرانس مطبوعاتی با هدف تمرکز بر هدف قرار دادن سوریه و تحمیل شروط غیرممکن بر آن، گفت هدف جلوگیری از انتقال سلاح به حزبالله از طریق خاک سوریه و انتقال به پایگاههای آن در لبنان است و این موضع یک اصل اساسی تلقی میشود که هر توافق آتشبسی در لبنان باید بر مبنای آن طرحریزی شود. ساعر در واقع توپ را در زمین مسکو انداخت تا برای تحقق این هدف نقشی اساسی در این زمینه ایفا کند.
به عبارت دیگر، توافق آتشبس در لبنان مشروط به تضعیف حزبالله از طریق توقف عرضه تسلیحات مدرن و پیشرفته برای جبران تسلیحات استفاده شده توسط آن و احتمال کاهش این تسلیحات در آینده در صورت ادامه جنگ فرسایشی است؛ به ویژه در سایه حملات موشکی و پهپادهای پیشرفته به عمق اراضی اشغالی که نقش عمدهای در وارد کردن بیشترین خسارت ممکن به پایگاههای ارتش رژیم صهیونیستی و سرویسهای اطلاعاتی آن در «حیفا»، «تلآویو»، «عکا»، «صفد»، «المطله» و «طبریه» دارند.
رژیم اشغالگر برای رسیدن به این هدف، یعنی توقف و قطع خطوط تدارکاتی نظامی به حزبالله برای همیشه، سه راه را دنبال کرده است. اقدام نخست تشدید حملات هوایی به قلب پایتخت سوریه و معروفترین منطقه دیپلماتیک آن؛ یعنی محله «المزه»، هدف قرار دادن دفاتر جنبش جهاد اسلامی، ترور فرماندهان ایرانی با بمباران کنسولگری ایران بود. هدف از این تجاوزات به چالش کشیدن رهبری سوریه و شاید کشاندن آن به یک جنگ یا دادن پاسخهایی است که در حال حاضر برای آن آماده نیست.
اقدام دوم تخریب پنج گذرگاه میان سوریه و لبنان، به ویژه گذرگاه بینالمللی «المصنع»، بستن کامل آنها و حفظ تنها یک گذرگاه؛ یعنی گذرگاه «طرابلس» بود که به دلیل ازدحام مسافر، چه آوارگان و چه کامیونها شلوغ شده است؛ به گونهای که مدت انتظار برای عبور در بهترین موارد بیش از چهار روز است و بهانه رژیم صهیونیستی نیز این است که از این گذرگاهها برای قاچاق اسلحه استفاده میشود.
اقدام سوم نیز ارسال یک هشدار قوی به مسکو است مبنی بر اینکه امتناع این کشور از اعمال فشار بر مقامات سوریه و ایفای نقش فعال در زمینه توقف خط ارسال تسلیحات به حزبالله با بمباران اهداف نظامی سوریه توسط جنگندههای رژیم اشغالگر در ورودی شهر لاذقیه همراه میشود. این منطقه در فاصله کوتاهی از پایگاه هوایی حمیمیم روسیه قرار دارد و بمباران منطقه جان سربازان و هواپیماهای داخل آن را تهدید میکند و در پیام رژیم اشغالگر به مسکو آمده است: یا با ما همکاری کرده و خواستههای ما را برآورده کنید، یا در غیر این صورت پایگاهها و نفوذ شما در سوریه در خطر است.
پاسخ روسیه به این باجگیری بیشرمانه رژیم صهیونیستی از سوی «الکساندر لاورنتیف» فرستاده «ولادیمیر پوتین» رئیسجمهور روسیه در سوریه بود که گفت: «جلوگیری از رسیدن سلاح به حزبالله از طریق خاک سوریه بخشی از اختیارات نظامی روسیه در سوریه نیست و نیروهای مسکو فقط برای مبارزه با تروریسم در سوریه حضور دارند و نه نظارت بر مرزها و سازماندهی ایستهای بازرسی.»
آنچه از مجموع موارد فوق میتوان نتیجه گرفت این است که روسیه نقش «سگ نگهبان» رژیم اشغالگر در سوریه یا جاهای دیگر را ایفا نخواهد کرد و طبق گفته منابع نزدیک به حلقه تصمیم گیری در روسیه، خواستههایی که ران درمر در سفر به مسکو مطرح کرده اوج گستاخی است.
مهمتر از آن، دردناکترین پاسخ روسیه به رژیم صهیونیستی درز اخباری بود که تأیید میکند معاهده مشارکت استراتژیک میان روسیه و ایران که شامل دفاع مشترک و تسلیحات پیشرفته به ویژه سامانههای موشکی اس-۴۰۰ و شاید اس-۵۰۰ و سوخوهای پیشرفته بوده، تا چند روز دیگر آماده امضا است.
به گفته منابع نزدیک سوری، سوریه در چشم طوفان رژیم اشغالگر قرار دارد و یک طرح قدیمی و تجدید شده صهیونیستی وجود دارد که سعی میکند سوریه را به نبردی بکشاند که در حال حاضر با توجه به محاصره و بحران حضور نیروهای آمریکایی و ترکیهای در اراضی آن در شمال و شرق آمادگی ورود به آن را ندارد. اما اگر این تهدیدهای رژیم اشغالگر ادامه یابد و به کمپینهای ترور با هدف قرار دادن شخصیتهای ارشد در راس قدرت در سوریه تبدیل شود، پاسخ ممکن است اجتنابناپذیر باشد و شاید سخنرانی «بشار اسد» رئیسجمهور این کشور در نشست مشترک سران کشورهای عربی و اسلامی در ریاض شامل شاخصهایی باشد که این فرضیه را تأیید میکند.
رژیم صهیونیستی دیگر نمیتواند تشدید جنگ فرسایشی نیروهای مقاومت اسلامی لبنان به رهبری حزب الله را تحمل کند و به همین دلیل است که از آمریکا درخواست کرده است تا تلاشهای خود را برای دستیابی به آتشبس تشدید کند، اما بر اساس شروط این رژیم؛ زیرا زمانی که موشکها و پهپادهای حزبالله به مقر وزارت جنگ، ستاد ارتش و اتاق عملیات نظامی برای مدیریت جنگ در غزه و لبنان در تلآویو میرسند، به ابن معنا است که هیچ جایی در فلسطین اشغالی وجود ندارد که موشکها و پهپادهای حزبالله نتوانند به آنجا برسند.
اکنون رهبری میدانی و سیاسی حزبالله که در جنگ فرسایشی به خوبی عمل کردهاند، باید با پروژه آتشبس زهرآگین آمریکا که خطر بزرگی برای به دام انداختن مقاومت در دام نابودی آن است، محتاطانه برخورد کنند؛ چراکه این توافق پیشنهادی مشابه تلهای است که پس از ۱۳ ماه تجاوز رژیم صهیونیستی برای مقاومت اسلامی در نوار غزه پهن شد و خوشبختانه مقاومت در نوار غزه متوجه این خطر بود و به شروط خود متعهد ماند و امیدواریم رهبری جدید حزبالله نیز همین رویکرد را دنبال کند.
عطوان در پایان نوشت: ما مطمئن هستیم که حزبالله با توجه به آگاهی و زیرکی در مدیریت جنگ با کارایی بالا، دردناک و تدریجی در جبهههای نبرد، چه در مرز و چه در عمق اراضی اشغالی، این کار را انجام خواهد داد.