به گزارش ایران اکونومیست، به نقل از نورنیوز: در روزهای گذشته و بعد از پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، تحلیل های مختلفی درباره سیاست های آینده ایالات متحده در منطقه غرب آسیا منشر شده است. تعین تکلیف جنگ غزه و لبنان و کیفیت مواجهه با ایران دو موضوع مهمی بوده که در این تحلیل ها برجسته بوده است. در داخل ایران هم دیدگاههای متفاوتی درباره مواجهه با دولت ترامپ مطرح شده است از یادآوری ترور شهید سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه به دستور ترامپ و حکم دادن به عدم مذاکره تا توصیههایی به دولت مبنی بر ضرورت مواجهه جدید و گفت و گو با دولت جدید آمریکا.
با این حال از لابه لای مواضع مسئولان دولتی در ایران میتوان به مختصاتی از آنچه دولت پزشکیان در مواجهه با آمریکای دونالد ترامپ مد نظر دارد، دست یافت. حضور ایالات متحده آمریکا در منطقه غرب آسیا و روابط حسنه این کشور با بسیاری از دولتهای منطقه و بخصوص روابط استراتژیک واشنگتن با رژیم اسرائیل، واقعیتهایی است که تحلیل گران و مسئولان وتصمیم سازان ایرانی نمیتوانند از آن چشم پوشی کنند.
مضاف بر اینکه ایران و آمریکا در طول تاریخ پر فراز و نشیب خود در نهایت توافقی را در حوزه هستهای به همراه چین، روسیه، انگلیس، فرانسه و آلمان در سال 1394 ( 2015) امضا کردند که البته دونالد ترامپ در دوره قبلی ریاست جمهوری خود در سال 1398 به صورت یک طرفه از آن خارج شده است. اگر چه واشنگتن از آن توافق خارج شده، اما برجام به پشتوانه قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل همچنان باقی است و بیراه نیست اگر گفته شود اولویت دار ترین موضوعی که می تواند روی میز دو طرف قرار گیرد توافق درباره برنامه هسته ای صلح آمیز ایران است.
دونالد ترامپ در دوران تبلیغات انتخاباتی مهمترین نگرانی یا دغدغه خود نسبت به ایران را ممانعت از دستیابی ایران به سلاح هستهای خوانده بود. بعد از اعلام نتیجه انتخابات هم «برایان هوک» که در دولت قبلی ترامپ نماینده ویژه آمریکا در امور ایران بوده، اعلام کرده که ترامپ به فکر تغییر رژیم در ایران نیست. در سوی دیگر ایران هم در سالهای اخیر و از ناحیه اعمال تحریم های آمریکا آسیبهایی را بخصوص در حوزه اقتصادی متحمل شده و دولت جدید در ایران بر رفع تحریم ها برای اجرایی کردن برنامه های توسعه ای خود اهتمام دارد.
تحولات یک ساله اخیر در منطقه غرب آسیا یعنی جنگ غزه و لبنان و تشدید تنشها میان ایران و اسرائیل با توجه به نقش آفرینی تهران به عنوان یک قدرت منطقهای هم سوژه مهم دیگری است که خود را به موضوعات مهم میان ایران و آمریکا تحمیل کرده است.
مسعود پزشکیان، رئیس جمهوری ایران روز گذشته در سخنانی شاید به همین واقعیات نظر داشت که گفت: «در رابطه با آمریکا ما چه بخواهیم و چه نخواهیم بالاخره در عرصه منطقهای و بینالمللی با این کشور مواجهه خواهیم داشت.»
پیش از این عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و نتیجه آن را به عنوان تصمیم مردم آمریکا به رسمیت شناخته و گفته بود که ایران به این انتخاب «احترام» می گذارد. او مسیر پیش رو در روابط میان دو کشور را نیز یک انتخاب دانسته که با احترام شروع میشود. وزیر خارجه ایران با تاکید بر اینکه تهران به دنبال سلاح هسته ای نیست اعتماد سازی را یک خیابان دو طرفه و نه یک طرفه خوانده بود.
محمد جواد ظریف، معاون راهبردی رئیس جمهوری هم در اولین موضع خود نسبت به انتخابات آمریکا و کیفیت مواجهه دو کشور در آینده مفهوم «احترام» را برجسته کرده و نوشته بود: «ایران نشان داده عزم و توانایی مقابله با هرگونه تهاجم را دارد و تحت تأثیر تهدیدها قرار نمیگیرد، اما به احترام توجه میکند.» فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت هم دیروز در یک نشست خبری گفته است که در مواجهه با دولت آینده آمریکا «دولت سناریوهای مختلفی را طراحی کرده و منافع ملی را در هر شرایطی دنبال میکند».
رئیس جمهوری در سخنان دیروز خود البته به نکته قابل تاملی هم اشاره کرد آنجا که با اشاره به واقعیت مواجهه ایران و آمریکا در حوزه منطقه و بین الملل گفت: « بهتر است این عرصه را خودمان مدیریت کنیم؛ البته دولت در نهایت، کلیت سیاست خارجی را در چارچوب استراتژی و رویکردهای کلان نظام پیش خواهد برد.»
بنابر این در جمع بندی اظهار نظرهای مسئولان دولتی می توان به این گزاره ها اشاره کرد؛
۱-دولت ایران به انتخابات آمریکا و نتیجه آن به عنوان تصمیم مردم آمریکا احترام می گذارد.
۲-دولت ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای، مواجهه با آمریکا در منطقه و عرصه بین الملل را یک واقعیت غیر قابل انکار می داند و لذا نسبت به کیفیت مناسب مواجهه اهتمام دارد. (سیاست یا دیپلماسی فعال جایگزین سیاست انفعالی و واکنشی خواهد شد)
۳-دولت ایران احترام، اعتماد سازی و رفع نگرانی ها و دغدغه ها را نه یک جاده یک طرفه بلکه مسیر دو طرفه می داند.
۴-دولت ایران آنگونه که رئیس جمهوری تاکید دارد، ترجیح می دهد مدیریت مواجهه جدید با آمریکا را خود مدیریت کند. ( این گزاره شاید ناظر بر تجربه ناموفق گفت و گوهای غیر مستقیم و میدان داری میانجی ها در سه سال گذشته باشد.)
۵-مدیریت مواجهه با آمریکا در چاچوب رویکرد اعلامی رئیس جمهوری یعنی «تعامل سازنده با جهان» و متوازن سازی سیاست خارجی و ذیل سیاست های کلی و تصمیمات شورای عالی امنیت ملی در جهت تامین بیشتر منافع ملی خواهد بود.