شنبه ۱۲ آبان ۱۴۰۳ - 2024 November 02 - -۱ جمادی الاول ۱۴۴۶
۰۹ آبان ۱۴۰۳ - ۰۹:۴۲
خاطرات تو و دنیای مرا سوزاندند؛

پرتیراژترین کتاب‌های شعر در دههٔ نود

گلچین اشعار فاضل نظری
کد خبر: ۷۵۱۲۰۴

پرتیراژترین کتاب‌های شعر در دههٔ نود گلچین اشعار فاضل نظری

به گزارش ایران اکونومیست به نقل از  خبرگزاری شعر ایران-تارنا: ابوالفضل نظری متخلص به فاضل نظری (زادهٔ ۱۰ شهریور ۱۳۵۸) شاعر ایرانی و مدرس دانشگاه است.او یکی از شاعران پرتیراژترین کتاب‌های شعر در دههٔ نود بود.

 

فاضل نظری در سال ۱۳۵۸ در شهرستان خمین واقع در جنوب استان مرکزی متولد شد. تحصیلات اولیه ی خود را در شهرهای خمین و خوانسار گذرانده‌است. تا کنون از این شاعر، شش مجموعه شعر گریه‌های امپراتور، اقلیت، آن‌ها، ضد، کتاب و اکنون به چاپ رسیده‌است.

 

اشعار فاضل نظری

 

با من که به چشم تو گرفتارم و محتاج

حرفی بزن ای قلب مرا برده به تاراج

 

ای موی پریشان تو دریای خروشان

بگذار مرا غرق کند این شب مواج

 

یک عمر دویدیم و به جایی نرسیدیم

یک آه کشیدیم و رسیدیم به معراج

 

 ای کشته سوزانده بر باد سپرده

جز عشق نیاموختی از قصه حلاج

 

یک بار دگر کاش به ساحل برسانی

صندوقچه‌ای را که رها گشته در امواج

 

**********************************************

 

هرچه آیینه به توصیف تو جان کند نشد

آه، تصویر تو هرگز به تو مانند نشد

 

گفتم از قصه عشقت گرهى باز کنم

به پریشانى گیسوى تو سوگند، نشد

 

خاطرات تو و دنیای مرا سوزاندند

تا فراموش شود یاد تو، هرچند نشد

 

من دهان باز نکردم که نرنجی از من

مثل زخمى که لبش باز به لبخند، نشد

 

دوستان عاقبت از چاه نجاتم دادند

بلکه چون برده مرا هم بفروشند، نشد

**********************************************

 

 

دیدن روی تو در خویش ز من خواب گرفت

آه از آیینه که تصویر تو را قاب گرفت

 

خواستم نوح شوم، موج غمت غرقم کرد

کشتی‌ام را شب طوفانی گرداب گرفت

 

در قنوتم ز خدا «عقل» طلب می‌کردم

«عشق» اما خبر از گوشه محراب گرفت

 

نتوانست فراموش کند مستی را

هر که از دست تو یک قطره می‌ ناب گرفت

 

کی به انداختن سنگ پیاپی در آب

ماه را می‌شود از حافظه آب گرفت؟!

 

**********************************************

 

 

شعر احساسی عاشقانه فاضل نظری

من خود دلم از مهر تو لرزید وگرنه

تیرم به خطا می‌رود اما به هدر، نه

 

دل خون شده وصلم و لب‌های تو سرخ است

سرخ است ولی سرخ‌تر از خون جگر، نه

 

با هرکه توانسته کنار آمده دنیا

با اهل هنر؟ آری! با اهل نظر؟ نه!

 

بدخلقم و بدعهد، زبان‌بازم و مغرور

پشت سر من حرف زیاد است مگر نه؟

 

یک بار به من قرعه عاشق شدن افتاد

یک بار دگر، بار دگر، بار دگر… نه!

آخرین اخبار