این موضوع برای جهانی که هم اکنون نیز دسترسیهای پرسرعت به اینترنت دارد، به این معناست که نیاز به سرعت و دسترسی سریعتر به منابع اینترنتی به یک جریان سیال و مداوم تبدیل شده است. به بیان سادهتر، جهان توسعه یافته ادامه رشد دیجیتالی خود را در فراهم کردن دسترسیهای سریعتر به اینترنت برای شهروندان دیده است. لیست ده کشور اول دارای پرسرعتترین اینترنت در جهان نشان میدهد بخش عمده آنها تنها در یک فصل ۳۰ درصد به متوسط سرعت اینترنت خود افزدهاند.
چرا جهان (در حال توسعه ) بهرغم بهرهمندی از اینترنت و دسترسیهای سریع فعلی همچنان به افزایش سهم خود از پهنای باند علاقهمند است؟ پاسخ به نیاز این کشورها گره خورده است. اینترنت برای کشورهای در حال توسعه مفهومی جدانشدنی از پیوندهای ملی و بینالمللی دارد؛ چراکه مشخص است از این شبکه جهانی نمیتوان تعریفی محلی ارائه داد و پاسخی جهانی دریافت کرد.
در کشور ما طی سالهای اخیر با ایجاد مفاهیمی چون شبکه ملی و اینترنت ملی موضوع توسعه پهنای باند در حاشیه قرار گرفته است. در حالی که تا پیش از این در قوانین کلان عمدتا روی توسعه پهنای باند تاکید شده بود؛ اما حالا با ایجاد مفهومی چون شبکه ملی اطلاعات، عملا عقب ماندگیها و توسعه نیافتگیهای اینترنت پرسرعت توجیه شده است. ضمن تاكيد بر اينكه مفهوم شبكه ملي اطلاعات ميتواند در طول اهداف سياستهاي كلي براي گسترش پهناي باند مفيد باشد، اما بايد مراقب بود كه اين هدف در عرض اهداف اصلي قرار نگيرد و آنها را تحتالشعاع قرار ندهد. تاکید روی جداسازی شبکه ملی از اینترنت یادآور برخی تجربیات ناموفق گذشته در حصارکشی دور مفاهیمی عمومیتر چون اقتصاد است كه باعث عقبماندگي وسيع كشور در مفاهيمي چون پيوستن به سازمان تجارت جهاني شد.
بیتردید ایجاد هر نوع منبع ملی یا تمهیداتی برای دسترسی سریعتر شهروندان به منابع داخلی حرکتی ارزشمند و موافق مسیر توسعه است؛ اما تجربه جهان توسعه یافته نشان میدهد که کشورهایی موفقتر بودهاند که در حوزه تولید محتوا روی اینترنت سرمایهگذاری کردهاند، چه اگر ایجاد شبکههای مستقل داخلی (بیاتصال به خارج) راه حل مناسبتری بود، قطعا از سوی پیشگامان توسعه اینترنتی دنبال میشد.
مراقب باشیم برای پاسخ برخی پرسشها مسیری را انتخاب نکنیم که پیش از این هم جواب نداده است و دست آخر ما را به ابتدای پرسش باز میگرداند.