وقتی با او تماس می گیرم می گوید که مشغول تولید یک مستند در عسلویه همراه با دوستانش است و بعد از پایان بازی اش برای بازی در فیلم سینمایی جدید علی عطشانی با نام «پارادایس» راهی آلمان می شود که بازی اش یک ماه در کنار جواد عزتی و بازیگران آن کشور طول می کشد و نقش یک روحانی را ایفا خواهد کرد. گفت و گوی ما را با این بازیگر نام آشنا به بهانه بازی در سریال «گذر از رنجها» در ادامه می خوانید.
بازی در نقش عمو غفور «گذر از رنج ها» چگونه پیشنهاد داده شد؟
وقتی فریدون حسن پور فیلم نامه ای می نویسد، اغلب نقش هایش را برای بازیگران مشخص می کند و با توجه به نحوه دیالوگ گفتن بازیگران دیالوگ ها را می نویسد. از ابتدا به من گفت که نقش عمو غفور را باید بازی کنی و این شخصیت تا قسمت های 25، 26 در قصه حضور دارد. بازی من حدود 4 ماه طول کشید.
چه عاملی سبب شد که نقش را بپذیرید؟
او آدم ساده ای است که جهان بینی خاص خود را دارد و این مهم ترین ویژگی عمو غفور گذر از رنج هاست. من به دستور فریدون حسن پور برای بازی در سریالش پاسخ مثبت دادم.
به طور حتم کار در آن شرایط آب و هوایی، مشکلات خاص خود را داشت.
بازی من در گرمای تابستان تهران آغاز شد و به دیلمان رفتم. همان شب نخست به من گفتند که باید بخاری برقی بخریم و من تصور کردم دوستان شوخی می کنند اما آن شب از سرما نتوانستم بخوابم و فردای آن روز بخاری برقی خریدم. شرایط کار برای بچه ها خیلی سخت بود به خصوص گروه فیلم برداری که باید راکوردها را حفظ می کردند. گاهی اوقات هم مه بود.
چقدر خوب یا بد بودن بازیگر نقش مقابل روی بازی تان مؤثر است؟
خیلی از بازیگران سریال معروف و شناخته شده هستند. البته در کنار آن ها از بچه های گیلان و مرکز تئاتر رشت و لاهیجان نیز انتخاب شدند که همه بازیگران خوب و موفقی بودند و برای من خیلی لذت بخش بود که در کنار آن ها بودم. به هر حال از هر فردی می توانی تجربه ای یاد بگیری.
برای تان اهمیت دارد که بازیگر نقش مقابلتان چه فردی باشد؟
گاهی اوقات بله طبیعی است و اهمیت دارد تا کار قشنگی از آب در بیاید. باید بیشتر انرژی گذاشت چون شاید بازیگر نقش مقابل توانایی نداشته باشد و کار درست از آب در نیاید. بنابراین ما دوست داریم با بازیگران کار کشته هم بازی شویم.
برای بازی معمولاً بعد از تمرین در خلوت خودتان هم تمرین می کنید؟
خیر، اما در ذهن خود به ممارست می پردازم. در 10 روز نخست تمرین می کردم چون باید با لهجه گیلانی صحبت می کردم و در آوردن آن لهجه برای دیگر بازیگران و من خیلی سخت بود.
دوست ندارید روزی از جشنواره فیلم فجر سیمرغ بگیرید؟
دلم می خواهد؛ اگر بدهند بد نیست حتی اگر یک مرغ هم بدهند خیلی خوب است؛ سیمرغ که خیلی عالی است!
در سینما بازیگری به نام سوپر استار داریم؟
چرا نداشته باشیم، داریم.
نظرتان درباره شایعه درگذشت هنرمندان چیست؟
عیبی ندارد. به هر حال برخی شایعه درست می کنند ما مرده ایم اما وقتی می بینند زنده ایم حال شان گرفته می شود!
بامزه ترین پیام یا جوکی که درباره خودتان شنیده اید، چه بود؟
اگر صبح بیدار شدید و دیدید در فیلمی مهران رجبی بازی ندارد مطمئن باشید دارید فیلم خارجی میبینید.
آیا باند بازی در جامعه هنری وجود دارد؟
اصلاً این گونه نیست. جامعه هنری در طول و عرض مافیا سازی نیست.
چه چیزهایی خوشحال تان می کند؟
هدیه خیلی خوشحالم می کند.
بهترین هدیه ای که دریافت کرده اید، چیست؟
بهترین هدیه ای که از خدا گرفتم 3 فرزندم است و بهترین هدیه ای که از مادر زنم گرفتم دخترش بود.
بهترین هدیه ای هم که از مردم گرفتم علاقه شان به بازی ام بود که گفتند خیلی قشنگ است.
حرف آخرتان در این گفت و گو.
مردم عزیزی که بنده حقیر، مهران رجبی را در آثار مختلف می بینند حلالم کنند و توانایی ام در همین حد است تا بتوانم لحظاتی آن ها را شاد و سر حال نگه دارم.