ایران اکونومیست- شاید آن روزی که حاجحسین امینالضرب بنیان اتاق تجارت را با کلی مذاکره و
لابی و تلاش میگذاشت فکر نمیکرد بنیان سازمانی را میگذارد که انتخاباتش
آنقدر جدی و حساس شود. بخش خصوصی ایران امروز اعضای پارلمان خود را خواهد
شناخت. اعضایی که قرار است چهار سال سخنگو و نماینده بخشهای مختلف بخش
خصوصی باشند تا شاید بتوانند گرههایی از صاحبان کسبوکار باز کنند و فضایی
مطلوبتر برای کسبوکار رقم بزنند.
نقاط قوت انتخابات 18 اسفند 93: انتخابات بخش خصوصی شاید مهمترین انتخابات
غیرسیاسی و صنفی کشور باشد. انتخابات اخیر تمایز زیادی نسبت به انتخابات
قبلی دارد.
این تمایزها عبارتنداز:
1. انتخابات آزادانهتر است.
2. میزان دخالت دولت به شدت کاهش یافت.
3. رقابت بسیار زیادتر است.
4. گروههای مختلف و متنوعی فعال شدند.
5. حضور کسبوکارهای بزرگ مشهود بود.
6. هزینههای تبلیغاتی به شدت افزایش یافت.
7. ابزارهای تبلیغاتی تنوع و دسترسی بیشتری یافتند.
8. به نظر مشارکت بیشتری هم وجود دارد.
9. مشارکت سازمانیافته تشکلها بیشتر بود.
10. همگان بر لزوم تغییر و قدرتمند کردن و نقد گذشته همصدا بودند!
11. نقشآفرینی رسانهها افزایش چشمگیری داشت.
نقاط ضعف انتخابات
اما به اعتقاد بسیاری از ناظران با وجود همه نقاط قوت بالا به نظر میرسد نقدهایی هنوز به انتخابات وارد باشد. برای مثال:
1. هنوز مشارکت صاحبان کسبوکار به نسبت پایین است و این موضوع میتواند
قدرت چانهزنی این نهاد را پایین بیاورد. این موضوع دلایل متعددی دارد ولی
شاید مهمترین آن سخت بودن عضویت در این نهاد، دوم سرخوردگی اجتماعی ناشی
از شکستها و عدم موفقیت فعالیتهای مدنی است و سوم شاید ناآشنایی صاحبان
کسبوکار با اهمیت و نقش اتاق بازرگانی است که نشان میدهد هم اتاق، هم
رسانهها و هم رهبران بخش خصوصی و دولت باید اقدامات زیادی را برای
جایگاهیابی بخش خصوصی در دستور کار قرار دهند.
2. هنوز رهبران و گروههای مختلف تمایز زیادی در اهداف و برنامهها نسبت
به هم ندارند و این شاید باعث شود دوباره شخصیتمحوری هم در کسب آراء و هم
در برنامههای پس از انتخابات نمود زیادی داشته باشد. بهجز تفاوتهای
ناچیز، آنهم تنها در جهتگیریها، به نظر عمده گروهها از تعریف
برنامههای مشخص که به آن متعهد شوند پرهیز کردهاند. به نظر میرسد رقابت
در انتخابات بیشتر از اینکه ناشی از رویکردها و اهداف و جهتگیریهای
نتیجهگرا باشد، بهطور عمده مبتنی بر نزدیکی و دوری به شخصیتها بود که
رایدهنده را با تصویر شفافی از برنامهها و نگرشها مواجه نمیکرد.
3. البته برخی انتقادات دیگر نیز مانند حجم انبوه هزینههای تبلیغاتی وجود
داشت که در این انتخابات شاید معنا نداشته باشد چون اولا انتخابات در بین
صاحبان سرمایه و کسبوکار است که هزینه کردن امری بدیهی است و دوم محل
تامین هزینهها بخش خصوصی است و ارتباطی با منابع مالی عمومی و دولتی
ندارد.
چرا مشارکت در انتخابات اتاق اهمیت دارد؟ صاحبان سرمایه و مدیران
کسبوکارها باید با امید و نگرش جدیدی به امروز و فردا نگاه کنند. بخش
خصوصی طی سالهای دور و نزدیک بهطور دائمی تحتتاثیر تصمیمات دولت و مجلس
قرار گرفته است. عمده تصمیمات منجر به تضعیف بخش خصوصی و بزرگتر شدن
دولتها شده است. زمانی که مدیران شرکتها در حال دست و پنجه نرم کردن با
انواع مشکلات و مسائل درون بنگاهی هستند؛ عدهای در فضای قانونگذاری و
سیاستگذاری در مورد موضوعاتی تصمیمگیری میکنند که با اندک زمانی تبعات
آن بنگاهها را تحتتاثیر قرار میدهد بنابراین نظام تدبیر در عموم کشورها
بخش خصوصی را به طراحی نظام نمایندگی و حضور در سیاستگذاریها هدایت و
سفارش کرده است؛ چه تجربه تاریخی (امینالضرب و...) و چه تجربه جهانی به
وجوب و لزوم این حضور تاکید و سفارش دارند. 18 اسفند روز استقلال و طنین
صدای بخش خصوصی و انعکاس صدای بخش خصوصی ایران به حاکمیت، سیاستگذاران،
دولتها و بخش خصوصی بینالمللی است. حضور و مشارکت در پای صندوقها به
دلایل عدیده و از جمله موارد زیر دارای اهمیت است:
1. بخش خصوصی پس از سالها باید بیش از پیش به متن سیاستگذاریها و
تصمیمگیریهای کلان پا بگذارد تا سیاستها بیش از پیش تحتتاثیر حضورش
باشند(بخش خصوصی در گذشته عرصه سیاستگذاری را به سایر گروهها و نیروها
واگذار کرده بود).
2. حضور موثر در سیاستگذاریها نیازمند مشروعیت و قدرت چانهزنی است
بنابراین حضور بخش خصوصی در انتخابات ضمانت قدرت اتاق خواهد بود.
3. موفقیت دولت یازدهم در استقرار اقتصاد رقابتی و آزاد در مواجهه با
نیروهای مخالف نیازمند پشتیبانی و حمایت بخش خصوصی است و چه تجلی و مظهری
بهتر از انتخابات اتاق بازرگانی؟!
4. توافق هستهای احتمالی، فضای تبادلات تجاری کمنظیری در کشور ایجاد
میکند. قطعا اتاق مهمترین نهاد پیگیری و تسهیل آن است، صاحبان کسبوکار
باید نمایندگانی پاسخگو و مسوولیتپذیر برای مدیریت پساتحریم انتخاب کنند.
5. پیوستن به عرصه تجارت جهانی، آزادسازی و رقابتی شدن کسبوکارها شاید
بخشهای زیادی از کسبوکارها را تحتتاثیر قرار دهد بنابراین باید صدای این
بخشها از طریق اتاق شنیده شود.
6. بخش خصوصی نیازمند مدیرانی است که خواستها، مطالبات و تقاضاهای بخش
خصوصی را رساتر، اثرگذارتر و نتیجهبخشتر منعکس کنند بنابراین بدون حضور
در پای صندوقها، این انتظارها بیهوده بهنظر میرسد.
افزایش مشارکت و حضور در انتخابات به احتمال زیاد طنینانداز صدای تغییر
خواهد بود؛ صدایی که هرچند دیر ولی حیاتی و سرنوشتساز است. اتاق بازرگانی
به اذعان اکثر ناظران، فعالان و رهبران بخش خصوصی نیازمند پوستاندازی چه
در عرصه سیاستگذاری و چه در عرصه اجرایی است. امروز همه نگاهها به کنشگری
مدنی و اراده بخش خصوصی ایران است.