ایران اکونومیست-سیروس ناصری، عضو پیشین تیم مذاکره کننده هستهای در سخنانی در نشست "بررسی پیشنهادهای جدید برای حل پرونده هستهای ایران" که روز سهشنبه توسط موسسه دیپلماسی ایرانی برگزار شد اظهار کرد: نسبت به حل و فصل سوالات باقیمانده میان ایران و آژانس تردید دارم که بتوان در فضای آرام و به دور از سیاسی کاری این موضوع را حل و فصل کرد و بعید است به راحتی حل شود.
او همچنین با اشاره به سخنان ناصر هادیان و پیشنهادهای ارائه شده از سوی وی درباره ساختار و محتوای توافق احتمالی جامع میان ایران و 1+5 گفت: با پیشنهاد دوم آقای هادیان بیشتر موافقم چرا که به واقعیات و شرایط فعلی بیشتر نزدیک است.
به گزارش ایسنا، ناصر هادیان، استاد دانشگاه در سخنانی در این نشست دو پیشنهاد مطرح کرد که یکی بر مبنای پذیرش لغو کامل تحریمها از سوی آمریکا بود و دیگری بر مبنای تعلیق تحریمها از سوی آمریکا.
ناصری در ادامه به نقل قولی از رضا آقازاده، رییس پیشین سازمان انرژی اتمی اشاره کرد و گفت: در همان ابتدا که ایران فعالیتهای هستهای را آغاز کرده بود آقای آقازاده در جلسهای به من گفت اگر بتوانیم در بخش حقوقی و سیاسی فعالیتها و برنامه هستهایمان را همراه با کار فنی و عملیاتی به طور دقیق انجام دهیم میتوانیم به هدف خود برای دست یافتن به یک برنامه صلحآمیز هستهای برسیم اما اگر در حوزه حقوقی و سیاسی کمبودی باشد این روند به یک بحران بزرگ تبدیل میشود.
وی گفت: صحبت آقای آقازاده بسیار پخته و دقیق بود و بعدها مطرح کردم که کاش روی بخش حقوقی و سیاسی موضوع بیشتر کار میشد تا با یک شوک در موضوع هستهای روبهرو نمیشدیم.
این دیپلمات با سابقه پیشین کشور با اشاره به مذاکرات هستهای در دولت یازدهم و شرایطی که اکنون در روند مذاکرات وجود دارد خاطرنشان کرد: الان فرصتی است که همه عوامل دست به دست هم داده تا مساله هستهای را به یک فرجام برسانیم و به توافقی دست یابیم که در آن میتوانیم به همه اهدافمان برسیم. ما می توانیم در چارچوب توافقی که در حال بحث است به اهداف راهبردی خود دست پیدا کنیم و الان بهترین شرایط ممکن برای رسیدن به توافق و تثبیت دستاوردهایمان است.
ناصری گفت: در مذاکرات یک سال و نیم اخیر دو طرف تخاصم در بحث هستهای به طور کامل مشخص شدهاند و این که دعوا بین ایران و آمریکاست و بقیه همه طفیلیاند.
او گفت: نقش و عمق نفوذی که ایران در یک دهه گذشته به دست آورده است باعث شده تا در تمام صحنههای اصلی رقابت به تدریج ایران دست بالا را پیدا کند. امروز در کشورهایی که در آینده منطقه ما موثر هستند ایران نقش بازیگر و هدایتگر اصلی را دارد و هیچیک از مسائل عمده منطقه بدون همراهی و تفاهم با ایران قابل حل نخواهد بود.
این عضو پیشین تیم مذاکره کننده هستهای در ادامه به موضوعات مطرح در مذاکرات به ویژه در خصوص تاسیسات و فعالیتهای هستهای اشاره کرد و گفت: مهم است که در مذاکرات سایت فردو به قوت خود باقی بماند چرا که آنها معتقدند نمیتوانند این سایت را به راحتی مورد حمله احتمالی قرار دهند بنابراین میخواهند آن را از بین ببرند.
وی خاطرنشان کرد: در حال حاضر دولت آمریکا بیش از هر مجموعه دولتی به دنبال توافق و حل و فصل این موضوع هستند و اوباما و افراد کلیدی دولتش میخواهند که مذاکرات را به سرانجام برسانند و تفاهم نکردن بار سنگین سیاسی برایشان خواهد داشت. از سویی ایران نیز همیشه خواستار حفظ برنامه هستهای و تامین و تضمین حقوق هستهایاش بوده است و میخواهد از طریق مسالمتآمیز این موضوع حل شود از این رو معتقدم نقطه نظرات فکری رهبران دو کشور متوجه رسیدن به یک توافق است.
او تاکید کرد: ایران کشوری است که میتواند در زمینههای مختلف توسعه یابد و باید تراز اصلی کشور به هزار میلیارد دلار برسد و نباید درگیر گرفتن یک یا دو میلیارد دلار پول باشیم.
ناصری با انتقاد از برخی رویهها و اشتباهات در گذشته گفت: از مذاکرات مسکو که ناگهان طرف مقابل صحنه را تغییر داد باید متوجه میشدیم که آمریکا به دنبال گرفتن شاهرگ ایران است و چندی بعد تحریمهای بانکی و نفتی اعمال شد.
وی گفت: در دوره قبل تصمیمات اشتباه زیادی گرفته شده است که معتقدم یکی از آنها توقف تولید سوخت 20 درصد است و دیگری ورود کارشناسان و افراد متخصص در تسلیحات هستهای آن هم از سوی کشورهای متخاصم از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ایران است.
ناصری ادامه داد: تیم مذاکره کننده فعلی وضعیتی بسیار نامتعادل را از دولت قبل تحویل گرفت و در همین مدت کار معجزهآسا و با امداد الهی و بزرگ را انجام داد. دکتر ظریف به خوبی شرایط را تشخیص داد و سعی کرد شرایط در دوره قبل را تغییر دهد و شرایط جدید را ایجاد کند. در این مسیر آقای روحانی طراحی بسیار دقیقی داشتند و هدایت مقام معظم رهبری که کلان مساله را میبینند حائز اهمیت بود.
این دیپلمات با سابقه کشور گفت: قطعا توافق ژنو در آذرماه 92 یک پیروزی بزرگ برای ما بود. چرا که آمریکا به هیچ وجه نمیخواست ایران هستهای را بپذیرد اما در نهایت ناچار به این کار شد. این کاری بود که آمریکاییها در شرایط مشابه انجام ندادهاند و برای اولینبار با کشوری مذاکره میکنند که در سطح یک کشور ابرقدرت نیست و این به نوعی شناسایی قدرت بزرگ و تعیین کننده ایران است.