به گزارش ایران اکونومیست، کانال نواصولگرا در یادداشتی نوشت: ضربات پنج روز اخیر به حزبالله انصافا ضرباتی عمیق و بیسابقه است. از خدمت خارج شدن بخشی از بدنه نظامی و احتمالا لجستیکی این سازمان با انفجارات وسایل ارتباطی و بعد از آن شهادت دو فرمانده بسیار باسابقه و باتجربه که عملا ساختار نظامی سازمان را پیش میبردند قطعا و حتما مشکلات بزرگی را ایجاد خواهد کرد. اما باید صحنه را از کمی دورتر هم بنگریم و از خودمان بپرسیم چرا چنین حملاتی انجام شده و نتیجه احتمالی برای طرفین جنگ چیست؟
همانطور که سیدحسن فرمودند دشمن قصد داشت تا با انفجارات، حزب را مجبور به جدا کردن جبههها از هم و آرام کردن شمال بدون توافق در غزه کند. قضیه را از کمی قبلتر ببینید. هدف دشمن از جنگ غزه بازگرداندن اسرا و نابودی حماس بود که به نتیجه نرسیده است. هدف حزبالله هم ناامن کردن شمال برای سرگرم کردن بخشی از ارتش دشمن و آواره کردن اشغالگران آن به منظور فشار برای پایان جنگ غزه بود. واضح است که این اهداف برای حزبالله محقق شده و رژیم ناتوان از عقب راندن حزبالله است.
حالا دشمن ناامید از هرگونه جدایی جبههها فشار میآورد تا شکست در شمال و اهداف در غزه را با کشتار کور و البته در لبه فناوری جبران کند. یادمان نرود که غربیها تا این لحظه هشتاد میلیارد دلار به دشمن کمک کردند و خرج خود صهیونیستها هم بیش از بیست میلیارد دلار بوده. یعنی ما در جنگی هستیم که طرف مقابل صدمیلیارد دلار در آن خرج کرده، همهی آرمانهای غربی مثل حقوق بشر خرج آن شده، تمام توانمندیهای تکنولوژیک به پایش ریخته شده و از هیچ کمکی دریغ نشده است. در این طرف اما بعید است خرج کل جبهه از غزه و یمن تا لبنان و سوریه به 4 یا 5 میلیارد دلار رسیده باشد. فناوری در شکلهای صرفا خلاقانه استفاده میشود و فشار سیاسی و رسانهای شدیدی هم تحمل میشود.
به قول حاج قاسم عزیزمان، میوه وقتی میرسد باید چیده شود. شهدای این چند روز به آن نقطه انقطاع الهی رسیده بودند و خدا آنها را برای خود برد. حزبالله هم در تمامی این سالها ساختار سازمانی خود را آماده این لحظات کرده تا عقب نکشد. همانطور که سید مقاومت دلیرانه گفت که غزه رها نخواهد شد. دشمن هم میداند که با ورود زمینی به جنوب لبنان، درهای جهنم را به روی خود باز خواهد کرد. پس صحنه را باید در تمامیت خود ببینیم. ما شهید دادیم. شهدایی بسیار عزیز و ارزشمند و کارآمد؛ از هنیهی مهمان تا حاج عقیل، اما شکست نخوردیم. مگر جنگ احد نقطه شکست اسلام بود؟ مگر کربلای چهار نقطه شکست ایران بود؟ این مسیر ادامه دارد و البته جبهات باید با انسجام بیشتری اقدامات علیه رژیم را انجام دهند. نباید اجازه داد رژیم جرات حمله به جنوب لبنان را پیدا کند. پاسخ ایران که مقدمات آن مهیا شده در این زمینه حساس و حیاتی خواهد بود.
لذا باید از تحلیلهای مبتنی بر نگاه مقطعی گذر کرد. باید از تحقیر درونی و اعتمادزدایی از ساختارهای نظامی جبهه مقاومت به شدت پرهیز نمود. باید نگاه سیاست داخلی درباره دولت کنونی و بحثهای انتخابات را از موضوع حیاتی و مهم محور مقاومت مجزا نمود. والا در پازل دشمن بازی خواهیم کرد. به جبهه مقاومت وعده پیروزی داده شده است؛ وعدهای محقق خواهد شد. انشاءالله.