به گزارش گروه سیاست خارجی ایران اکونومیست، مناقشات جاری میان ایران و رژیم صهیونیستی گویای این واقعیت غیرقابل انکار است که ایران و محور مقاومت تعیین کننده اصلی ترتیبات سیاسی-امنیتی در غرب آسیا هستند.
نزدیک به ۲۰ روز از ترور اسماعیل هنیه رئس دفتر سیاسی جنبش حماس توسط عملیات تروریستی رژیم صهیونیستی در تهران می گذرد. اقدامی که منطقه ملتهب خاورمیانه را یک قدم دیگر به سوی جنگ سوق داد.
اتفاقات پساترور نشان داده این تحرکات که از سوی نتانیاهو و باند حاکم بر سرزمین های اشغالی برای خلاصی از باتلاق جنگ در غزه صورت گرفته، نتیجه ای در معکوس کردن معادلات به سود تل آویو نداشته است؛ چه اینکه انتخاب یحیی سنوار به جانشینی هنیه صهیونیست ها را شوکه کرد و خوشحالی موقت آنها را تلخ کرد.
نتانیاهو تصور می کرد با ترور همزمان اسماعیل هنیه و فواد شکر از اعضای رده بالای حزب الله لبنان در تهران و لبنان، یک معادله جدید پیش روی ایران و شبکه مقاومت گشوده است. اما فعل و انفعالات ۲ هفته گذشته نشان داد معادله میان تهران-تلآویو، توان اطلاعاتی و میدانی اسرائیل در عملیات ترور در خاک ایران نیست. معادلهای که از ۱۰ مرداد و فردای ترور هنیه شکل گرفته این است: ایران تا الان فقط با یک تهدید معتبر و بدون شلیک یک گلوله، اسرائیل را فلج کرده و به تمامیت آن ضربه زده است.
برای اولین بار در ۷۶سال گذشته و از زمان تاسیس اسرائیل، دولت صهیونیستی با آگاهی به حمله ایران و قطعی بودن آن، تقریبا جز انتظار کشیدن برای تهاجم ایران راهی پیش روی خود نمی بیند. این همان رژیم صهیونیستی است که سال ۱۹۶۷ وقتی از تهاجم کشورهای عربی به خود اطلاع پیدا کرد در یک حمله پیش دستانه به مصر، نیروی هوایی این کشور را نابود کرد و حالا در برابر ایران دست هایش خالی است.
تل آویو می داند ایران کشورهای عربی نیست که بخواهد با حمله پیش دستانه از وقوع جنگ جلوگیری کند و ایران توان ضربه دوم سنگین به این رژیم را نداشته باشد. به همین خاطر تحولاتی که در تقابل ایران و اسرائیل در جریان است حتما برای تحلیلگران در جهان شگفت انگیز است. سال ۲۰۲۴ میلادی، اتفاقات بیسابقهای در تاریخ خاورمیانه و کم سابقه در تاریخ روابط بینالملل خلق کرده است. ایران به تنها واحد سیاسی در جهان تبدیل شده است که می تواند فقط با ارائه یک تهدید به اسرائیل آسیب زده و معادله بازدارندگی در مقابلش تعریف کند.
اتخاذ راهبرد «ابهام استراتژیک» از سوی ایران بیش از ۲ هفته است اسرائیل را در بیسابقه ترین وضعیت آماده باش خود قرار داده است. همه چیز در سرزمین های اشغالی مختل شده و ضربه سنگین اقتصادی به رژیم وارد آمده، تمامی پروازهای بینالمللی به مقصد فلسطین اشغالی متوقف شده، بندر حیفا از کار افتاده است، حجم خرید مواد غذایی به منظور آمادگی برای حضور چند روزه در پناهگاه افزایش پیدا کرده است. جلسات کابینه نتانیاهو در زیرزمین تشکیل میشود و رئیس ستاد ارتش اسرائیل وقتی برای سرکشی به نظامیان به شمال میرود، جلسه با فرماندهان را در بیرون از پادگان و فضای باز از بیم حمله موشکی برگزار میکند.
شبکه اسکای نیوز عربی گزارش داده است: سختترین کار در تلآویو، پیدا کردن نوبت ویزیت روانپزشک است که قیمت آن به ۱۲۲ دلار رسیده است. بر اساس این گزارش افزایش ۳۰ درصدی مصرف قرصهای خوابآور، نگرانی مقامات اسرائیلی از خروج صهیونیستها؛ نتیجه وحشت و آشفتگی اسرائیلیها از فضای انتقام احتمالی ایران است.
همچنین روزنامه یدیعوت آحارونوت در گزارش تازهاش با اشاره به جنگ روانی ایران و حزبالله علیه اسرائیل نوشته که آنها در حال نظاره کردن هراسهای اسرائیل و تمسخر آن هستند. این روزنامه عبری نوشته است: «جمعیت اسرائیل از گزارشهای رسانهای درباره اینکه دشمنان ممکن است در مرحله بعدی چه اقدامی انجام دهد دچار فرسودگی و وحشت شده است. در عین حال، ایران و حزبالله تا زمانی که بتوانند ما را در این لبه نگاه دارند دلیلی برای بالا بردن تنشها ندارند».
این وضعیت اسرائیلی است که قبل از سال ۲۰۰۶ به حملات پیشدستانه شهرت داشت و تمامی دولتهای عربی را در کمتر از یک هفته به زانو درمیآورد و اساس دکترین نظامیاش را بر این جمله تلمود استوار کرده بود که برخیز و دشمنی که قصد حمله به تو دارد را اول تو بکش.
این دومین معادله برندهای است که ایران در کمتر از ۴ ماه در برابر اسرائیل قرار داده است. معادله اول، حمله مستقیم موشکی ایران به عمق سرزمینهای اشغالی بود که قواعد درگیری را عوض کرد و علاوه بر اینکه تلآویو نتوانست به آن پاسخ متناسب بدهد، "قابلیت" و "اراده" ایران برای حمله مستقیم به اسرائیل را به این رژیم تحمیل کرد.
مناقشه جنگی ایران و رژیم صهیونیستی ابعاد دیگری هم دارد. تمامی قدرت های بزرگ جهانی از ایران می خواهند از مجازات اسرائیل صرف نظر کند. دولت بایدن به سرعت وارد عمل شده تا برقراری آتش بس در غزه برای فرار متحد صهیونیستی از مجازات سنگین ایران، زمان بخرد.
منازعه ایران و اسرائیل تکلیف ترتیبات جدید امنیتی-سیاسی در منطقه که با ابهام درباره آن صحبت میشد را روشن کرد. اگر بعد از توافق ابراهیم تصور میشد رژیم صهیونیستی دستورکار منطقهای را تعیین کرده و سد محکمی برای مهار ایران ساخت، امروز نتانیاهو را به نقطه ای رسانده است که به مجله تایم آمریکا میگوید تلاش میکند بازدارندگی اسرائیل را بازگرداند.
ایران به رغم اینکه اعلام کرده است به طور قطع به ترور هنیه و نقض حاکمیت سرزمینی پاسخ خواهد داد، اما بهره گیری از سیاست «ابهام استراتژیک» توسط تهران باعث شده است اسراییل بدون هرگونه درگیری شرایط شبهجنگی را تجربه کند.
در همین زمینه «هآرتص» هم در گزارشی نوشته است که مشخص نیست پس از به سرانجام رسیدن مذاکرات آتشبس، حزبالله چه تصمیمی برای گرفتن انتقام فرمانده ارشد خود اتخاذ کند. این روزنامه عبری معتقد است با آنکه هماکنون ابتکار عمل در مذاکرات سیاسی با طرف اسرائیلی است اما در صورت وقوع جنگ گسترده در خاورمیانه، این ایران خواهد بود که ابتکار عمل را در دست خواهد داشت.