جایشان خالی بود تا تماشا کنند هنرنمایی هنرمندانی را که از دل عراق هزار کیلومتر کوبیده بودند و آمده بودند تا آرامشبخشترین نُتها را به افتخار صلح بنوازند و بگویند از هرچه صدای تَبدار توپ و تانک و گلوله است، بیزارند.
دلم میخواست این موسیقی سرشار از عشق و دوستی را که ارکستر ملی عراق در تالار وحدت تهران طنینانداز کرد همه مردم عراق میتوانستند در آرامش کامل بشنوند، درست شبیه همان کودک عراقی که ردیف دوم نشسته بود، درست شبیه پدر و مادرهایی که نگران بازگشت فرزندشان به خانه نیستند، نگران مدرسه رفتن کودکانشان و بازیگوشیهاشان در خیابانها نیستند و حتی بهفکرشان هم خطور نمیکند ممکن است کودکانشان را در یک قفس بیندازند و... این موسیقی زلال با من حرف میزد، با مردم سخن میگفت، تروریستها را خطاب قرار میداد و جدیتر از هر گلولهای سکوت را میشکست و فریاد میزد داعشی دستا بالا! این صدا، صدای یکی از قدیمیترین ارکسترهای خاورمیانه است که در تهران پیچید آن هم با رهبری و همکاری مشترک یک ایرانی (آرش امینی) و عراقی (محمدامین عزت) که به یاد میآورد جبههای را که امروز در عراق وجود دارد و بسیاری از ایرانیان آستین همت بالا زدهاند و مدافع خاک ِ متبرک حرم شدهاند.
اجرای ارکستر ملی عراق که مهمان جشنواره موسیقی فجر بود، در چنین روزها و حال و هوایی گرچه زیبا و دلنشین بود، اما بیشتر از آن که ما را محو زیبایی خود کند به یادمان میآورد که تا چه اندازه خاورمیانه امروز، تشنه صلح، آرامش، کلمه، موسیقی و مهربانی است.