ایران اکونومیست- این بازیگر که اخیرا به دلیل عوارض ناشی از
بیماری دیابت در بیمارستان بستری شده بود، در تازهترین گفتوگوی خود که با
«نوآوران» انجام شده است، نکات جالبی را درباره موضوعات مختلف بیان کرده
است؛ از دردسرهایش برای گرفتن جایزه جشنواره تا حرام بودن پول حاصل از
تدریس در آموزشگاههای بازیگری:
سیمرغ، یک تکه سنگ استاکبر
عبدی با اشاره به بیارزش بودن جوایز جشنواره فجر میگوید: سیمرغی که به
بازیگر میدهند یک تکه سنگ است که آن را روی چوب گذاشتهاند و هیچ ارزش
مادی ندارد. در حالیکه این سیمرغ باید آنقدر ارزش داشته باشد که اگر آن را
به جایی عرضه میکنیم حداقل برای گرو نگه داشتن به ارزش ۲ میلیون تومان
بیرزد.
برای گرفتن تیبای «خوابم میاد» ۵ ماه دویدمعبدی
ادامه میدهد: برای «خوابم میاد» بنا بود یک خودروی تیبا به ما بدهند اما
برای گرفتن آن ۵ ماه دوندگی کردم. البته هر سال همین است که تعدادی خودرو
را ردیف میکنند و برای تحویل دادن کاری میکنند که از برنده شدن پشیمان
شوی.
در فروش «مذاکرات مستقیم» با سرمایهگذار شریکیم اما فیلم فقط ۱۰ میلیون فروخته!عبدی
درباره تازهترین فیلمی که روی پرده داشته یعنی «مذاکرات مستقیم آقای
عبدی» اظهار میکند: من و علی شاهحاتمی تهیهکننده فیلم در فروش با
سرمایهگذار که رایتل باشد شریک هستیم و دستمزدی نگرفتهایم و حالا این
فیلم ظاهرا ۱۰ میلیون هم نفروخته و بدیهی است که چقدر بناست گیر ما بیاید.
وی میافزاید: این فیلم کار نویی است و البته رایتل قول همکاری داده بود و شریک تولید بود ولی حتی یک بیلبورد هم در خیابان نزد.
«
خوابزدهها» نه به لحاظ مادی و نه به لحاظ معنوی فیلم خوبی نبوداکبر
عبدی در توجیه کیفیت پایین «خواب زدهها»ی جیرانی میگوید: فیلم از نظر
قصه بسیار ضعیف بود و حیف شد که نقش پیرزن را برای آن خرج کردم. متاسفانه
نه به لحاظ مادی و نه به لحاظ معنوی فیلم خوبی نبود.
«معراجیها ۲» بهار ۹۴ کلید میخورداین
بازیگر درباره همکاری سالهای اخیرش با مسعود دهنمکی میگوید: ده نمکی
آدم بااعتماد به نفسی است و وقتی از من درخواست بازی در کارهایش را میکند
من هم چون میدانم کارش را با اعتماد پیش میبرد قبول میکنم. این نوید را
میدهم که قسمت دوم «معراجیها» اواخر بهار ۹۴ کلید میخورد.
درآمد حاصل از تدریس بازیگری حرام است!عبدی
درباره پرهیزش از حضور در آموزشگاههای بازیگری به عنوان مدرس، توجیه
جالبی دارد. وی دستمزد آموزش بازیگری را حرام میداند و میگوید: من درآمد
حاصل از شغل آموزش بازیگری را حلال نمیدانم، به این دلیل که نمیتوان در
کار خدا دست برد. من میخواهم ظرف ۶ ماه یک خانم یا آقا را تبدیل به یک
هنرپیشه معروف کنم. این دست بردن در سرنوشت است. خدواند باید در ذات انسان
بازیگری را گذاشته باشد.
وی ادامه میدهد: ما وام هم داشتیم که با عبدالله اسکندری استادم کلاس بازیگری بزنیم اما من درآمدش را صحیح نمیدانستم.
عبدی
میافزاید: الان میبینیم که جوان نمیتواند درس بخواند و تبدیل به معضل
محل شده است. خانواده با این استدلال که جوک میگوید و میخنداند، این شخص
را به کلاس بازیگری میفرستند. خودشان هم میگویند عبدی هم که نشود، فلانی
که میشود.
بارها شده که والدین پیشنهاد رشوه دادهاند تا فرزندشان را بازیگر کنمعبدی
با اشاره به انتظارات نامعقول برخی خانوادهها از وی اظهار میکند: بارها
شده که به من گفتهاند فلان مبلغ را میدهیم که فرزندمان را بازیگر کنید.
به وفور این اتفاق افتاده و من هم مرتب گفتهام چنین کاری نمیکنم.
بازی در کنار عبدی فروخته میشوداین
بازیگر پیرامون معضل نقشفروشی در سینمای ایران میگوید: بارها دیدهام که
بازی در کنار اکبر عبدی فروخته میشود. نقشها به ازای کوتاهی و بلندی
قیمتهای متفاوتی دارند. شما میبینید فیلمی را با ۵۰۰ میلیون بودجه
ساختهاند و فقط با فروش نقشها ۷۰۰ میلیون درآمد داشته است.
پیشنهاد دادهاند که کاندیدای مجلس شومعبدی
با اشاره به پیشنهاداتی که برای حضور در فعالیتهای سیاسی داشته است، بیان
میکند: بارها پیشنهاد فعالیتهای سیاسی داشتهام، حتی پیشنهاد شده که
برای شورای شهر و مجلس شورای اسلامی کاندیدا شوم اما من فقط متعلق به قاب
تصویر هستم.
«سینما ژورنال»