کارشناسان بازار کار می گویند یکی از بزرگترین انتقادات موجود به کار دولت تدبیر و امید بی برنامگی در سیاستگذاری بازار کار و ادامه افزایش نرخ بیکاری در کشور است و چون دکتر حسن روحانی در این بخش به مردم وعده هایی را داده بود، بنابراین امروز انتظار می رود پس از یک و نیم سال از زمان فعالیت دولت، دستکم یک برنامه مشخص در این زمینه به اجرا درآمده باشد.
در عین حال، دولت در مدت زمانی که از فعالیتش می گذرد، هیچ برنامه روشنی برای مقابله با بیکاری به عنوان یکی از بزرگترین مسائل و دغدغه خانواده ها ارائه نکرده و تنها به لزوم برنامه ریزی و سیاستگذاری در این بخش پرداخت می شود و بیشتر از آنکه بگویند برنامهای با مشخصات روشن در دست اجرا است، عنوان میشود نیازمند برنامه ریزی و سیاست گذاری هستیم، ولی زمان آن مشخص نیست.
بازار کار کشور امروز به دلیل افزایش بی سابقه تقاضا برای کار به اجرای برنامه های محکم و دقیقی به منظور خروج از رکود و اشتغال زایی های جدید نیازمند است وگرنه اگر قرار باشد از لزوم برنامه ریزی و سیاست گذاری سخن گفته شود که در دولت سابق با حرارت و تبلیغات بیشتری مرتبا عنوان می شد.
مرتبا گفته میشود نیازمند برنامه اشتغالی هستیم
مقامات وزارت کار معتقدند ۲ میلیون شغل در کشور وجود دارد که کسی تمایلی به آنها ندارد و این مشاغل امروز روی زمین مانده اند و حتی در برخی از آنها مانند چوپانی مجبور هستیم از کارگران افغانی به جای نیروی متقاضی کار ایرانی استفاده کنیم.
کارشناسان بازار کار در اینباره پاسخ می دهند اولا ماهیت و نوع مشاغلی که وزارت کار می گوید خالی مانده اند مشخص نیست و علاوه بر آن، امروز کشور با پدیده بیکاری میلیونی فارغ التحصیلان دانشگاهی مقاطع مختلف تا دکترا مواجه است و با وجود اینکه مشاغلی مانند چوپانی مورد نیاز کشور هم است، اما نمی توان انتظار داشت فردی که تا مقطع کارشناسی و یا ارشد تحصیلات دارد بیاید برود چوپان شود.
همچنین کارشناسان می گویند اصرار مقامات وزارت کار در اینکه کشور نیروی متقاضی کار چوپانی ندارد و در این بخش کمبود وجود دارد کمی عجیب است چون اگر هم فرض کنیم چند هزارنفر بیایند به یکباره به سمت چوپانی بروند، باز هم صدها هزارنفر دیگر باقی می مانند که بیکار هستند؛ بنابراین اشتغال چند صد نفری و یا چند هزارنفری هرگز نمی تواند تغییری در معادله بیکاری کشور ایجاد کند.
اساسا این پرسش مطرح است که چرا دولت به جای سیاستگذاری کلان و برنامه ریزی برای ظرفیت سازی در ایجاد اشتغال، به دنبال یافتن پاسخ این سئوال است که به چه دلیل تحصیل کرده های کشور به سمت مشاغل ساده و بدون نیاز به تخصص گرایش پیدا نمی کنند؟ مگر کشور امروز به مهارت، تخصص و دانش کسب شده افراد در دانشگاه ها نیازی ندارد که بخواهیم فارغ التحصیلان را به سمت مشاغل ساده هدایت کنیم؟ اگر اینگونه باشد باید گفت سرمایه گذاری های صورت گرفته برای افزایش سطح دانش افراد به هدر رفته است.
با این وجود، اینکه اساسا ذائقه بازار کار کشور تغییر کرده و کارجویان امروز دیگر آن افراد متقاضی شغل دهه های سابق نیستند، کاملا حرف درستی است که باعث پیچیده تر شدن مسئله بیکاری در کشور می شود. اینکه افراد هر شغلی را نمی پسندند و عموما به دنبال مشاغل لوکس، اسم دار و پشت میزنشینی هستند نیز درست است و همه اینها به سخت تر شدن کار سیاستگذاری در بازار کار منجر میشود.
ابوالحسن فیروزآبادی قائم مقام وزیر کار در رابطه با وضعیت امروز بازار کار کشور گفت: بیکاری یکی از دغدغه های مهم زندگی امروز مردم دنیا به ویژه در کشورهایی که این پدیده رو به فزونی است، به شمار می آید.
قائم مقام وزیر تعاون، کار و رفاه اظهارداشت: برخی بر این باورند که توسعه اقتصادی می تواند معضل بیکاری را حل کند اما توسعه اقتصادی تنها راهکار برای حل این موضوع نیست. کشور ما در طول یک نسل شاهد مهاجرت روستا به شهر بوده به طوری که نسبت شهرنشینی به روستانشینی پس از انقلاب معکوس شده است. پیش از انقلاب حدود ۷۰ درصد جمعیت کشور در روستاها زندگی می کردند که اکنون این نسبت در شهرها سُکنی دارند.
فیروزآبادی با اشاره به اینکه می توان از طریق آموزش الکترونیکی مدل های گوناگونی را در توسعه اشتغال ایجاد کرد افزود: برخی از مشاغل مانند سنگبری و یا چوپانی از جمله مشاغلی هستند که هیچ داوطلبی ندارند که این می تواند به دلیل تغییر سبک زندگی در میان مردم باشد.
وی با تاکید بر اینکه باید در ایجاد اشتغال نگاه عام داشته باشیم تصریح کرد: هماهنگ سازی بازارکار، جامعه و دولت باید مبتنی بر همه عوامل موثر باشد. در حوزه اشتغال عمومی سطح تولید ناخالص داخلی و همچنین وجود نیروی کار تحصیل کرده این اجازه را می دهد که بخش خدمات را در کشور فعالتر سازیم.
حمید حاج اسماعیلی در گفتگو با مهر با بیان این مطلب که موقعیت جغرافیایی ایران باعث شده تا اتباع افغانستان در بازار کار کشور حضور داشته باشند گفت: در واقع، افاغنه ابتدا در جستجوی فضایی امن برای زندگی به ایران آمدند و در واقع به کشور ما پناه آوردند و وقتی که حضور آنها طولانی شد باید به دنبال اشتغال نیز می رفتند.
این کارشناس بازار کار اظهارداشت: بنابراین افرادی که بدون مجوز اقامت، کار و ادامه حضور در کشوری می مانند حاضر می شوند برای کسب درآمد مزد پایین را بپذیرند و به مشاغل گوناگونی مانند دامپروری، مسکن، خدمات و غیره وارد شوند؛ اما وضعیت کارجویان ایرانی که درصد قابل توجهی از آنها نیز فارغ التحصیل دانشگاهی هستند با افاغنه ساکن در ایران متفاوت است.
آشفتگی برنامهریزی برای بیکاران درس خوانده
حاج اسماعیلی با بیان اینکه وزیر کار عنوان کرده به دلیل بی میلی کارجویان ایرانی به برخی مشاغل مانند چوپانی ناچار شده ایم از افاغنه در ایران استفاده کنیم، اظهارداشت: اتفاقا این افاغنه نبودند که برخی مشاغل را اشتغال کرده اند، بلکه فرصت طلبی کارفرمایان ایرانی برای استفاده از نیروی کار ارزان، دور زدن قانون کار و عدم رعایت روابط کار باعث شده تا برخی حرفه ها به خارجی ها واگذار شود و نیروی کار ایرانی تمایلی به حضور در این بخش نداشته باشد.
وی خاطرنشان کرد: به صورت کلی برخی مشاغل مانند کشاورزی و دامپروری نسبت به دهه های گذشته در ایران روند نزولی را طی کرده و تعداد اشتغال زایی در این بخش ها به شدت افت کرده است، اما مسئله امروز این است که دولت برای ایجاد اشتغال برای فارغ التحصیلان دانشگاهی و افراد صاحب دانش برنامه ای ندارد.
این کارشناس بازار کار افزود: دولت برخی سیاست های گذشته مانند بنگاه های کوچک و مشاغل خانگی که اتفاق در دنیا مورد استفاده قرار می گیرند را متوقف کرده، در حالی که بزرگترین ضربات وارد شده به بازار کار از ناحیه بی توجهی به واحدهای خُرد و کوچک بوده است.
حاج اسماعیلی ادامه داد: نباید انتظار داشته باشیم که افراد تحصیل کرده متقاضی کار بروند چوپان شوند چون در این بخش می توان از نیروهای کار ساده و فاقد دانش آکادمیک نیز استفاده کرد و سرمایه گذاری های صورت گرفته برای تحصیلات افراد را در بخش های فنی تری از کشور به کار گرفت.
به گفته وی، دولت به جای توجه به اینکه از طریق تعاونی ها می توان سالیانه ۲۰۰ تا ۵۰۰ هزار فرصت جدید شغلی ایجاد کرد به دنبال طرح برخی مباحث حاشیه ای است. اگر فرض کنیم چند هزارنفر هم به مشاغلی که دولت عنوان می کنند مانند چوپانی گرایش پیدا کنند، چه مشکلی از بحران بیکاری کشور حل می شود؟ اساسا این مشاغل چقدر ظرفیت اشتغال زایی دارند؟