به گزارش ایران اکونومیست؛ بانک جهانی اخیراً در گزارشی اختصاصی به بررسی وضعیت اقتصادی ایران در آستانه تحویل به دولت چهاردهم پرداخته است. این گزارش با اشاره به پایدار شدن رشد اقتصاد ایران با وجود تنشهای ژئوپولیتیک نوشته است:
اقتصاد ایران برای چهارمین سال متوالی با کمک بهبود بخش نفت و با وجود تحریمهای اقتصادی در حال رشد است. رشد تولید ناخالص داخلی واقعی در فاصله آوریل تا دسامبر ۲۰۲۳ بهمقدار ۵ درصد نسبت به مدت مشابه سال قبل شتاب گرفت که در واقع محرک آن، بخش نفت و خدمات بود. بخش نفت که ۸.۶ درصد از تولید ناخالص داخلی را در این دوره به خود اختصاص داده بود، با افزایش ۱۶.۳درصدی (نسبت به مدت مشابه سال قبل) بهعلت انقباضیتر شدن بازار جهانی نفت و بهبود صادرات نفت علیرغم تحریمها، رشد کرد. بخش غیرنفتی نیز با حمایت تقاضای داخلی و صادرات به همسایگان منتخب، ۳.۵ درصد (نسبت به مدت مشابه سال قبل) رشد نمود، بااینحال، عدمتعادل اقتصادی ناشی از تحریف قیمتها و سیاستها، هزینه اقتصادی تحریمهای جاری و افزایش نااطمینانی ژئوپولیتیکی بر چشمانداز رشد پایدار و گستردهتر تأثیر میگذارد.
احیای اقتصادی نتایج اشتغال را بهبود بخشیده است، اما چالشهای بازار کار همچنان وجود دارد. در سال ۱۴۰۲، اشتغال از سطح قبل از همهگیری فراتر رفت و ۳.۳ درصد رشد کرد. این امر، نرخ بیکاری را به پایینترین سطح یعنی ۸.۱ درصد رساند. در چند سال گذشته، بخش کشاورزی ـ که مستلزم کارگر فراوان است ـ بهدلیل خشکسالی و کمبود آب دچار از دست دادن کارگران شده است. تأثیر نامطلوب بازار کار با گسترش در بخشهای صنعتی و خدماتی جبران شد. علیرغم افزایش جمعیت در سن کار، با مشارکت پایین زنان با ۱۴.۲ درصد، تنها ۴۱.۳ درصد از جمعیت در سن کار در بازار کار شرکت میکنند. نرخ پایین مشارکت اقتصادی ناشی از کمبود شغل، عدمتطابق مهارتها و موانع ورود به برخی مشاغل است. نرخ بیکاری در زیرگروهها متفاوت است، زنان، جوانان و فارغالتحصیلان دانشگاهی نرخ بیکاری بسیار بالاتری را تجربه میکنند، درعینحال مهاجرت کارگران ماهر باعث کمبود نیروی کار در بخشهای مختلف مانند فناوری اطلاعات، آموزش، پرستاری و جراحی میشود. تغییر جمعیتی قریبالوقوع مرتبط با پیری جمعیت، چالشهای جدیدی را برای بازار کار، بخشهای تولیدی و سیستم بازنشستگی و حمایت اجتماعی در میانمدت ایجاد میکند.
درآمدهای کمتر از مقدار برنامهریزیشده دولت در سال ۱۴۰۲ منجر به اولویتبندی مجدد در هزینهها شد. در سال ۱۴۰۲، تنها ۷۳ درصد از درآمدهای بودجه جمعآوری شد، این امر در درجه اول ناشی از آن است که برآورد میشود تنها ۵۵ درصد از درآمدهای نفتی برنامهریزیشده محقق شده باشد. علاوه بر حجم صادرات بلندپروازانه پیشبینیشده در بودجه، تخفیفهای قابلتوجه بر قیمتهای صادرات نفت ایران باعث کاهش درآمدهای نفتی شد. در مقابل، درآمدهای مالیاتی ـ علیرغم کسری قابلتوجه در مالیاتهای وارداتی بهدلیل محدودیت در واردات خودرو ـ به ۹۰ درصد از هدف موردنظر خود رسید که ناشی از درآمدهای مالیاتی مستقیم، بهویژه از محل مالیات بر درآمد و شرکتها بود. کسری درآمد، دولت را به کاهش مخارج سوق داد. ازآنجاییکه فروش داراییها و خصوصیسازی بهمیزان قابلتوجهی از اهداف کمتر بود، برای پوشش کسری بودجه (تخمینزدهشده ۱.۹ درصد تولید ناخالص داخلی)، دولت به تأمین مالی از صندوق توسعه ملی و استقراض از سیستم بانکی متوسل شد.
کاهش قیمت نفت و افزایش واردات باعث کاهش مازاد حساب جاری در سال ۱۴۰۲ علیرغم افزایش حجم صادرات شد. کاهش قیمت نفت و محصولات پتروشیمی منجر به کاهش ۰.۴درصدی (نسبت به مدت مشابه سال قبل) صادرات کالا بهصورت اسمی در ۹ماهه ۱۴۰۲ شد، این بههمراه ۱۰.۹ درصد (نسبت به مدت مشابه سال قبل) واردات بیشتر، بیش از نصف مازاد حساب جاری را به ۱.۶ درصد تولید ناخالص داخلی (۶.۳ میلیارد دلار آمریکا) رساند. این روند تا نیمه دوم سال ادامه یافت و منجر به کسری تجاری غیرنفتی حدود ۴ درصد از تولید ناخالص داخلی (۱۶.۹ میلیارد دلار آمریکا) در سال ۱۴۰۲ شد. تمرکز بیشتر تجارت به ۳ شریک تجاری اصلی، حسابهای خارجی را در برابر شوکهای تجاری و تقاضای شرکای کلیدی حساستر میکند. تلاشهای اخیر ازجمله عضویت در بریکس (سازمان بیندولتی که در اصل شامل برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی است) و سازمان همکاری شانگهای با هدف ارتقای تجارت انجام شدهاند اما بهدلیل عدمعضویت در گروه ویژه اقدام مالی (FATF) و تحریمهای جاری تأثیر محدودی داشتهاند.
تورم قیمت مصرفکننده (CPI) همچنان بالاست اما بهشدت تحت تأثیر انتظارات تورمی از تحولات ژئوپولیتیکی منعکسشده در بازار ارز است. میانگین تورم کل و تورم مبنا بهترتیب ۴۰.۷ درصد و ۴۰.۸ درصد در سال ۱۴۰۲ بود. تورم بالا عمدتاً ناشی از قیمت مواد غذایی و هزینه مسکن بوده است. کاهش قیمتهای جهانی کالاها، تلاشها برای تشدید سیاستهای پولی و تعدیل انتظارات تورمی ناشی از پیشرفت محدود در مذاکرات با ایالات متحده باعث کاهش تورم از ۵۵.۵ درصد (نسبت به مدت مشابه سال قبل) در آوریل ۲۰۲۳ به ۳۱ درصد (نسبت به مدت مشابه سال قبل) در ماه می ۲۰۲۴ شد.
روندهای اخیر در ایران نشاندهنده پیشرفت در کاهش فقر و بهبود نابرابری درآمدی است که ناشی از رشد فراگیر و یارانههای نقدی تکمیلی است. بین سالهای ۱۳۹۹ و ۱۴۰۱، نرخهای فقر که با ۶.۸۵ دلار آمریکا در روز اندازهگیری شده بود، ۷.۴ واحد درصد کاهش یافت و از ۲۹.۱ درصد به ۲۱.۹ درصد رسید. ۶.۱ میلیون ایرانی از خط فقر خارج شدند. با استفاده از خط فقر با درآمد متوسط پایین ۳.۶۵ دلار آمریکا در روز، فقر از ۶.۱ درصد به ۳.۸ درصد کاهش یافت. رشد مصرف فراگیر، ناشی از افزایش درآمد حاصل از دستمزدها و خوداشتغالی در بخش غیرنفتی، به کاهش فقر کمک کرد. برنامههای اجتماعی ازجمله یارانههای نقدی و مستمری، نقش مهمی در کاهش فقر داشتند. درحالی که ارزش واقعی یارانهها با تورم کاهش یافته، از سال ۲۰۱۹ با برخی افزایشها تکمیل شده است، بااینحال، نابرابریهای منطقهای همچنان ادامه دارد و فقر در مناطق روستایی بیش از دو برابر بیشتر از مناطق شهری باقی مانده است.
پیشبینی میشود رشد تولید ناخالص داخلی طی ۱۴۰۳ تا ۱۴۰۵ بهطور متوسط سالانه ۲.۸ درصد باشد. تقاضای ضعیفتر جهانی، تحریمها، کمبود انرژی، محدودیتهای نقدینگی، کاهش موجودی سرمایه و تنشهای ژئوپولیتیکی در چشمانداز رشد مؤثرند. اکنون پیشبینی میشود که تولید ناخالص داخلی در سال ۱۴۰۳ بهدلیل رشد آهستهتر پیشبینیشده در مخارج دولت و اثر پایه رشد بزرگتر تولید ناخالص داخلی نفت در سال ۱۴۰۲، با نرخ متوسطتری رشد کند. درحالی که برنامههای اخیر دولت برای تجمیع بودجه در سال ۱۴۰۳ به بهبود چشمانداز مالی کمک میکند، پیشبینی میشود که فشارهای مالی همچنان ادامه داشته باشد و منجر به کسری مالی ـ که با مخارج خارج از بودجه ترکیب میشود ـ گردد. پیشبینیهای تورم نیز اندکی بهبود مییابد، اما انتظار میرود که همچنان بالای ۳۰ درصد سالانه باقی بماند که ناشی از عملیات تأمین مالی کسری بودجه دولت و تأثیر تنشهای ژئوپولیتیکی است. پیشبینی میشود که مازاد حساب جاری تحتتأثیر کاهش پیشبینیشده قیمت نفت بهتدریج کاهش یابد. موانع ترویج صادرات غیرنفتی، ازجمله دسترسی محدود به سیستم بانکی بینالمللی و بازارهای محصول برای تأمین مواد واسطهای، عدمیکپارچگی در شبکههای زنجیره تأمین، تعرفهها و محدوده محدود تنوع صادرات، از رشد صادرات غیرنفتی جلوگیری میکنند.
چشمانداز اقتصادی در معرض خطرات مهمی است که مربوط به تحولات اقتصادی، تغییرات آبوهوایی و ژئوپولیتیک است. کاهش شدیدتر از حد انتظار در تقاضای جهانی و قیمت نفت بر رشد اقتصادی تأثیر منفی میگذارد و فضای مالی موردنیاز برای حمایت از رشد و اقدامات حمایت اجتماعی را محدودتر میکند. تمرکز فزاینده تجارت با شرکای تجاری محدودی مانند چین، اقتصاد را در معرض نوسانات اقتصادی این شرکا قرار میدهد. رویدادهای شدید آبوهوایی مکرر تولید و اشتغال کشاورزی را تهدید میکند و امنیت غذایی و معیشت را به خطر میاندازد. تشدید تحریمهای اقتصادی که بهطور قابلتوجهی بر تجارت با همسایگان و شرکای تجاری موجود تأثیر میگذارد، تأثیر قابلتوجهی بر رشد و صادرات خواهد داشت. در سال گذشته، مخاطرات اقتصاد ایران بهعلت عواقب بالقوه تشدید درگیری در خاورمیانه بهمیزان قابلتوجهی افزایش یافته است. شبیهسازیهای سناریویی از گسترش درگیری در خاورمیانه که مستقیماً ایران را درگیر میکند، نشان میدهد که حتی اگر این شوک ازنظر دامنه محدود باشد و تا سال ۱۴۰۳ پایان یابد، میتواند با تأثیر قابلتوجه بر ترازهای مالی و خارجی منجر به انقباض ۷درصدی تولید ناخالص داخلی شود، در مقابل، حذف یا معافیت جزئی از تحریمها بهطور قابلتوجهی رشد نفتی و غیرنفتی را افزایش میدهد. تنوع صادرات، بهبود یکپارچگی اقتصادی و جریان سرمایهگذاری خارجی میتواند به تسهیل انتقال فناوری و ایجاد فرصتهای جدید رشد کمک نماید.
منبع: ایسکانیوز