به گزارش ایران اکونومیست، نورنیوز نوشت: تاریخ فلسطین مدرن از اوایل جنگ جهانی اول آغاز شد؛ زمانی که دو قدرت استعمارگر اروپایی، خود را برای شکست نهایی امپراطوری عثمانی آماده میکردند.
گفتوگوهای دو دیپلمات فرانسوی و بریتانیایی به نامهای «فرانسوا ژرژ-پیکو» و «مارک سایکس» به معاهده محرمانه سایکس-پیکو در سال ۱۹۱۶ منجر شد و فلسطین را بین پاریس و لندن تقسیم کرد. بریتانیا بعد از جنگ جهانی اول، فرانسه را به خروج از فلسطین راضی کرد و از سال ۱۹۱۹ عملاً قیمومیت انگلیس بر سرزمین فلسطین آغاز شد.
لندن قصد داشت فلسطین را به سرزمینی اختصاصی برای یهودیان سراسر جهان تبدیل کند و به این ترتیب سیل مهاجرت یهودیان اروپایی به سرزمین فلسطین آغاز شد. ظرف یکی دو دهه، جمعیت یهودیان فلسطین سه برابر شد و ۳۰ درصد از کل جمعیت این سرزمین را تشکیل داد.
بریتانیا با حمایت از مهاجران یهودی به آنها اجازه داد که در سرزمینهای فلسطینی حاکمیت خودمختار ایجاد کنند و زمینهای بیشتری را از فلسطینیان بگیرند.
نخستین جرقه «دو دولتی» فلسطین-اسرائیل کجا زده شد؟
اولین جرقۀ طرح دو دولتی با اعتراض فلسطینیها و خشم یهودیان مهاجر در سال ۱۹۳۶ آغاز شد. انگلیس در واکنش برای بررسی علل ناآرامیها و درک نارضایتی طرفهای مختلف، کمیسیون تحقیق سلطنتی بریتانیا را تشکیل داد.
این کمیسیون به ریاست «لرد رابرت پیل» از فلسطین بازدید کرد و صدها شهادت از نمایندگان احزاب عرب و یهودی را شنید و گزارش نهایی کمیسیون، تقسیم فلسطین به یک کشور عربی و یک کشور یهودی را توصیه کرد.
ایده «دو دولتی» در سالهای اخیر چه سرنوشتی داشت؟
قطعنامه ۱۸۱ مجمع عمومی سازمان ملل متحد که ۲۹ نوامبر ۱۹۴۷ صادر شد، بر اساس پیشنهاد تقسیم فلسطین در گزارش کمیسیون پیل است.
ایدۀ راهحل دو دولتی پس از قیام دوباره فلسطین و انتفاضۀ اول و توافق اسلو مورد توجه قرار گرفت، اما شکست اجلاس کمپ دیوید در سال ۲۰۰۰ و وقوع انتفاضه دوم تلاشها برای دستیابی به توافق را از مسیر خود خارج کرد. علیرغم تلاشهای بعدی، از جمله نقشۀ «راه صلح» در سال ۲۰۰۳ و کنفرانس آناپولیس در سال ۲۰۰۷ راهحل دو دولتی تا امروز مبهم باقی مانده است.
مرزها و پایتختها در ایده «دو دولتی» کجاست؟
بر اساس نسخه کلاسیک این راهحل ضمن برخی مبادلات اراضی مورد توافق طرفین برای اسکان شهرکهای اسرائیلی در کرانۀ باختری، مرزهای بینالمللی به رسمیت شناختهشده بین اراضی اشغالی و فلسطین، احتمالاً بر اساس مرزهای قبل از ۱۹۶۷ ایجاد میشود. بر این اساس، اورشلیم به دو پایتخت، بیتالمقدس غربی به عنوان پایتخت رژیم اسرائیل و بیتالمقدس شرقی به عنوان پایتخت فلسطین تقسیم میشود.
مسئول تأمین امنیت در زمان استقرار دو دولت کیست؟
تضمین امنیت هر دو طرف، از طریق حضور نیروهای حافظ صلح بینالمللی یا ترتیبات امنیتی مورد توافق دوجانبه خواهد بود. پرداختن به موضوع آوارگان فلسطینی و تقسیم عادلانۀ منابع طبیعی از سایر عواملی است که در این چارچوب بحث میشود.
چرا فلسطینیها با «دو دولتی» مخالفند؟
آنگونه که در وهلۀ اول به نظر میرسد، دو دولتی ادامۀ مسیری است که یاسر عرفات در اسلو پایه گذاشت؛ یعنی به رسمیتشناختن هرچه بیشتر اسرائیل و فراموشی مسئلۀ فلسطین. چراکه ایجاد یک کشور فلسطینی در این راهحل مستلزم به رسمیت شناختن رژیم اسرائیل است و این یعنی عقبنشینی از حق مسلم مردم فلسطین بر تمام این سرزمین و به هدررفتن سالها مبارزه و ایستادگی که از سوی فلسطینیها رد شده است.
آیا «دو دولتی» ممکن است؟
از سوی دیگر طی سالها، به دلیل ادامۀ شهرکسازیهای طرف اسرائیلی در کرانۀ باختری عملاً امکان تشکیل یک کشور فلسطینی به هم پیوسته و قابل دوام در بخشهای باقی ماندۀ کرانه و نوار غزه از بین رفته است. تعداد سکونتگاهها در طول سالهای پس از اسلو دو برابر شده است.
با ظهور جنبشهای راست مذهبی و ملیگرایانه، برنامههایی برای ایجاد شهرک در منطقه C که ۶۰ درصد کرانه باختری را تشکیل میدهد، وجود دارد. تخمین زده شده تعداد شهرکنشینان در کرانۀ باختری و اورشلیم ۷۵۰۰۰۰ نفر است که یک بلوک اعتقادی و مذهبی واحد را تشکیل میدهند. آنها رسماً مسلح هستند و منابع قابل توجهی برای حمایت از شهرکها و همچنین حفاظت از ارتش اسرائیل یا گارد شهرکسازی دارند.
آیا رژیم اسرائیل میتواند ایده «دو دولتی» را پیاده کند؟
آنچه که در چارچوب دو دولتی مطرح میشود بازگشت به مرزهای پیش از سال ۱۹۶۷ است، اما آیا رژیم اسرائیل قادر به تخلیۀ شهرکهایی هست که ساکنان آن شهروندان افراطی از جنس همان شهرکنشینانی هستند که در سال ۲۰۰۵ هنگام عقبنشینی از نوار غزه اسرائیل را دچار بحران امنیت داخلی کردند است؟
در سال ۲۰۰۵ برخی از خاخامهای بلوک صهیونیسم مذهبی خواستار سرپیچی سربازان از فرمان ارتش و ایستادگی مقابل عقبنشینی شدند؛ چرا که فلسطین را «ارض مقدس یهود» و عقبنشینی دولت اسرائیل از آن را خیانت به ایمان مسیحایی خود میدانند. ماجرا به همین مقدار نیز ختم نمیشود. حتی اگر فلسطینیها بتوانند در اراضی باقیمانده کشوری تشکیل دهند، باز این افراد که با توجه به جمعیت رو به رشدشان اهمیت زیادی برای دولتهای اسرائیل نیز دارند از مناطق باقیمانده چشمپوشی نخواهند کرد. کرانۀ باختری از دید این افراد «یهودا و سامریه» است و برای حفظ آن با خود دولت اسرائیل نیز سر سازش نخواهند داشت.
نگرانیهای امنیتی ایده «دو دولتی» چیست؟
مشکل دیگر بر سر راه دو کشوری که دولتمردان اسرائیلی از آن یاد میکنند، نگرانیهای امنیتی برای این رژیم است. به ویژه با توجه به سابقه درگیری خود با گروههای فلسطینی مانند حماس و جهاد اسلامی. آنها نگرانند کشور فلسطین به پایگاهی برای حملات علیه اسرائیل بدل شود.
مشکل بعدی بازگشت پناهندگان فلسطینی است. مسئلۀ پناهندگان فلسطینی به جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۴۸ و درگیری های بعدی برمیگردد که به آوارهشدن صدها هزار فلسطینی منجر شد. حق بازگشت آوارگان فلسطینی به خانههای اصلی خود، موضوعی عمیقاً احساسی برای فلسطینیان است. با این حال، رژیم اسرائیل با بازگشت گسترده پناهجویان مخالف است، زیرا میترسد که این امر تعادل جمعیتی اراضی اشغالی را تغییر دهد و مسائل امنیتی این رژیم را تشدید کند.
چرا نتانیاهو مخالف ایده دو دولتی است؟
نتانیاهو صریحاً اعلام کرده است که پیمان اسلو را رد میکند. او همچنین علناً مخالفت خود با راهحل دو دولتی را تکرار میکند و مدعی است این راهحل امنیت رژیم اسرائیل را تهدید میکند. علیالخصوص در حال حاضر که با جناح راست افراطی شامل صهیونیستهای مذهبی در ائتلاف است و تحت فشار این افراد حتی قادر به اتمام جنگ نیست.
با این حال سهلانگارانه خواهد بود اگر فرض کنیم با تغییر دولت در این رژیم، صهیونیست دیگری بتواند ایده دو دولتی را به نتیجه برساند؛ چرا که مشکلات ژئوپولتیکی و اساسی سرجای خود باقی خواهند بود و واقعیات با خواست رهبران موجود تغییر نمییابند.
برنده ایده «دو دولتی» کیست؟
به نظر میرسد که تنها طرفی که در این بین از لفاظی با راهحل دو کشوری سود میبرند آمریکاییها باشند. ایالات متحده به شعار دو کشوری نیاز دارند تا نشان دهند که روی راهحلی دیپلماتیک کار میکنند تا هم در مقابل فشار افکار عمومی جهانی راه فراری بیابند و هم لابی طرفدار رژیم اسرائیل را از مخالفت با خود بازدارند و ناتوانی تحقیرآمیز خود را در حل مسئلۀ فلسطین بپوشانند.
وقایعی نظیر گسترش شهرکسازیها و طوفانالاقصی به خوبی نشان میدهد که در این بین بیشترین گروهایی که به این راهکار بیتوجهاند، رژیم صهیونیستی و فلسطینیها هستند!