ایران جزو ۲۶ کشور اصلی امضا کننده اعلامیه سازمان ملل متحد نیست، اما جز ۲۱ کشوری است که بعداً اعلامیه را امضا کرد.
کد خبر: ۷۲۰۷۱
ایران اکونومیست- ایران و سازمان
ملل متحد: ایران جزو ۲۶ کشور اصلی امضا کننده اعلامیه سازمان ملل متحد
نیست، اما جز ۲۱ کشوری است که بعداً اعلامیه را امضا کرد. اساسنامه دادگاه
بینالمللی دادگستری در سانفرانسیسکو به تصویب رسید که با چهار کمیته عمومی
تشکیل شده بود و ایران در سه کمیته عضویت داشت. مصطفی عدل، رئیس هیئت
ایرانی در این کنفرانس، اسناد را از طرف ایران امضا کرد. منشور ملل متحد در
۱۵ شهریور ۱۳۲۴ یا همان سپتامبر ۱۹۴۵ به اتفاق آرا به تصویب مجلس ایران
رسید و ایران در ۱۶ اکتبر همان سال به عضویت سازمان ملل درآمد. نگاه اجمالی بر پیچیدگی روابط ایران و سازمان ملل
پیشنهادهای
ایران در کنفرانس سانفرانسیسکو: پیشنهادهایی که ایران در جریان تصویب و
طرح پیشنویس منشور ارائه داده، بیشتر در جلوگیری از تجاوز، حفظ تمامیت
ارضی و استقلال سیاسی کشورهای عضو متمرکز بود. ایران بر اساس تجربیات
سازمان ملل خواهان برقراری نوعی نظام امنیت دستهجمعی بر تضمین بینالمللی
برای حفظ استقلال دولتهای کوچکتر بود، همچنین هیئت نمایندگی ایران به
همراه برخی دیگر از کشورها کوشید تا اختیارات مجمع عمومی را در برابر شورای
امنیت که قدرتهای بزرگ که بر آن تسلط داشتند، افزایش دهد. ایران
در این کنفرانس در زمینه ترکیب شورای امنیت نیز بر افزایش اعضای غیردائم
شورای امنیت تأکید میکرد و نیز خواهان حذف حق وتو اعضای دائمی شورای امنیت
بود. ایران همچنین یکی از حامیان تعویض صلاحیت اجباری به دیوان بینالمللی
دادگستری بود.
ایران پیشنهاد خاورمیانه به عنوان منطقه عاری از سلاح های هسته ای را در سال ۱۳۵۳ مطرح نمود و همواره بر تحقق آن پای فشرده است.
*ایران و شورای امنیت قبل از انقلاب اسلامی نخستین
مسألهای که از بدو تشکیل شورای امنیت به شورا برده شد، شکایت ایران علیه
شوروی سابق در خصوص مداخله این کشور به امور داخلی ایران و عدم تخلیه نواحی
شمالی کشور بود که این شکایت در دو نوبت مطرح شد. بار اول در ۱۹ ژانویه
۱۹۴۶ درباره عدم تخلیه قوای شوروی و بار دوم در مارس ۱۹۴۸ راجع به مداخله
در امور داخلی ایران که در نهایت ایران با حمایت غرب با موفقیت و رضایت از
شورا برگشت. دومین مسألهای که در روابط ایران و شورای امنیت مطرح
شد، شکایت انگلستان از ایران به خاطر موضوع نفت جنوب بود. پس از ملی شدن
صنعت نفت در ایران، دولت انگلستان به استناد قرارداد ۱۹۳۳ در تاریخ ۲۶ مه
۱۹۵۱ شکایتی علیه ایران به دیوان بینالمللی دادگستری تسلیم کرد. دیوان به
دلیل این که قرارداد ۱۹۳۳ را یک قرارداد بینالمللی نمیدانست، اعلام کرد
که نمیتواند اقدامات احتیاطی را انجام دهد. در نهایت موضوع به شورا ارجاع
شد و شورا به سود ایران رأی داد. سومین موضوع در روابط ایران و
شورای امنیت انتخاب ایران به عضویت شورا بود. در نهمین دوره مجمع عمومی
سازمان ملل که ایران داوطلب عضویت در شورای امنیت بود، با اکثریت آراء به
جای لبنان برای یک دوره دو ساله از ۱۹۵۵ تا پایان ۱۹۵۶ به عضویت شورا
درآمد.
مسئله چهارم، مسئله بحرین بود که در تاریخ ۲۰ مارس ۱۹۷۰
دولتهای ایران و انگلیس از دبیرکل خواستند که یک هیئت حقیقتیاب برای
بررسی و درخواست مردم بحرین نسبت به احراز استقلال و یا وابستگی به ایران
به بحرین اعزام کند. در نهایت شورا طی قطعنامهای رأی به استقلال بحرین
داد.
مسأله بعدی جزایر سهگانه ایران در خلیج فارس بود. جزایر
سهگانه ایران در خلیج فارس در ۱۹۲۷ به موجب مصوبه قانونی که از سوی ایران
تصویب شد، اعلام شد که کلیه ساکنان و شیخنشینان خلیج فارس به عنوان اتباع و
شهروندان ایرانی تلقی شدهاند و مأمورین مرزی و گمرکی باید بر ورود و رفت و
آمد آنها بر این اساس رفتار کنند. این مصوبه موجب نگرانی انگلیس شد.
انگلیس به شیخ شارجه دستور داد که پرچمش را نصب کند تا بر اساس اصل اولین
اشغالکننده آن را تصرف کند.
دولت انگلیس فقط دو بار مدعی این اصل
شد و چون به واهی و بیاساس بودن آن آگاهی داشت، از تکرار آن خودداری کرد،
زیرا این اصل به سرزمینهایی اطلاق میشود که اشغال و یا بلاصاحب و ترک شده
باشند به علاوه سرزمینهای مورد بحث مورد ادعای دولت دیگر نباشد و مهمتر
از آن این که، هر کس که چنین ادعایی را مطرح میکند باید عضو فعال جامعه
ملل باشد، در نتیجه انگلیس بر اصل دیگری چون مرور زمان استناد کرد. استناد
به مرور زمان از لحاظ حقوق بینالملل وقتی میتواند مبنای مالکیت قرار گیرد
که اشغال و تصرف سرزمین به طور صلحجویانه انجام گرفته باشد، یعنی مورد
اعتراض و مخالفت دولت دیگری واقع نشده باشد. در حالی که دولت ایران از آغاز
بروز اختلاف در سال ۱۹۰۴ به طور مستمر نسبت به اشغال غیرقانونی اعتراض
کرد.
حاکمیت ایران بر جزایر تنب و ابوموسی در سالهای ۱۹۰۴، ۱۹۲۳،
۱۹۲۶ و ۱۹۲۸ در اسناد گوناگون ثبت شده است. در سال ۱۹۴۹ ایران آماده ارجاع
موضوع جزایر به ملل متحد بود. در تابستان ۱۹۷۱ یا ۱۳۵۰ تهدید استفاده از
زور در صورت لزوم برای بازپسگیری مطرح کرد. در ۱۰ آذر ۱۳۵۰ یا همان ۱۹۷۱
شکایتنامهای با امضا ۲۱ کشور عربی در شورای امنیت مطرح شد. در شورای
امنیت نمایندگان الجزایر، عراق، لیبی اعلام کردند تا شورای امنیت جلسهای
برای رسیدگی به وضعیت ناشی از این اقدام که آن را اشغال جزایر نامیدند،
تشکیل دهد. در جریان بحث نمایندگان عراق و یمن اقدام ایران را تجاوز
خواندند و نمایندگان الجزایر از شورا خواست اقدام نظامی ایران را به عنوان
نقض منشور محکوم کند. نماینده ایران به دفاع پرداخت و توانست حاکمیت ایران
بر جزایر را اثبات کند و ایران پیروز شد. *ایران و سازمان ملل پس از انقلاب اسلامی
بعد
از پیروزی انقلاب اسلامی اولین موضوعی که در رابطه با جمهوری اسلامی ایران
با شورای امنیت مطرح شد، مسأله گروگانهای آمریکایی در ایران بود که دیوان
بینالمللی دادگستری حکم قطعی را در این خصوص مبنی بر نقض اصول اولیه حقوق
بینالمللی توسط ایران و درخواست سریع آزادی بازداشتشدگان در تاریخ ۲۴ مه
۱۹۸۰ صادر گردید. سرانجام با مذاکراتی که در الجزیره به عمل آمد،
توافقنامهای در این خصوص به امضا رسید و گروگانها در تاریخ ۲۰ ژانویه
۱۹۸۱ آزاد شدند.
**جنگ ایران و عراق و موضع سازمان ملل متحد
در
۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ و یا ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ نیروهای زمینی و هوایی عراق، حمله
همهجانبهای در سرتاسر بخشهای مرزی خاک جمهوری اسلامی ایران صورت دادند.
دولت عراق به استناد این که ایران در امور داخلی این کشور دخالت کرده و
قرارداد الجزایر را زیر پا گذاشته و عهدنامه ۱۹۷۵ الجزایر را بیاعتبار
اعلام کرد و مبانی دفاع از خودبازدارنده دانستند. در روز تجاوز
عراق به ایران، دبیرکل سازمان ملل کورت والدهایم قطعنامهای را صادر کرد که
در آن نگرانی فزایندهای و عمیق خود را نسبت به حمله نظامی عراق به ایران
ابراز نکرد، بلکه نگران این بود که روابط دو کشور ایران و عراق تیرهتر شود
و اختلاف بین آنها شدت یابد و از ایران میخواهد خویشتنداری کند. او
همچنین از ایران میخواهد با وجود تأکید بر ماده ۵۱ منشور ملل متحد از حق
ذاتی دفاع از خود چشم بپوشد و از راه مذاکرات اختلافات خود را حل کند. در
روز ۲۳ سپتامبر دبیرکل به شورای امنیت نامه مینویسد و معتقد بود اختلاف
ایران و عراق یک تهدید جدی بالقوه برای صلح و امنیت بینالمللی است. در ۲۴
سپتامبر دبیرکل به رؤسای جمهور ایران و عراق نامه مینویسد و از آنها
میخواهد که نهایت خویشتنداری را به کار برند و واکنش وی در واقع نوعی
مساعی جمیله بود زیرا بدون این که اشارهای به تجاوز عراق داشته باشد. **قطعنامه ۴۷۹ شورای امنیت این
قطعنامه اولین قطعنامه صادر شده پس از شروع جنگ ایران و عراق بود و به
صورت اتفاق آراء در ۲۸ سپتامبر ۱۹۸۰ یعنی شش روز پس از حمله عراق به ایران
تصویب شد. در این قطعنامه افزون بر عدم احراز مفاد ماده ۳۹ حتی عبارتی وجود
ندارد که به موجب آن شورای امنیت وضعیت به وجود آمده را خطری نسبت به صلح و
امنیت بینالمللی بداند. نکته دیگر این که شورای امنیت در این قطعنامه
موضوع را تحت عنوان وضعیت میان عراق و ایران بررسی کرده. **قطعنامه ۵۱۴ این
قطعنامه در ژوئیه ۱۹۸۲ صادر شد. این قطعنامه به دنبال عملیات آزادسازی
خرمشهر و بیتالمقدس بود و تنها اختلاف این قطعنامه با قطعنامه قبلی در
عقبنشینی نیروها تا مرزهای شناخته شده بینالمللی بود. ایران آن را رد کرد
اما عراق آن را پذیرفت و نماینده آمریکا این قطعنامه را شرافتمندانه و
عادلانه میدانست!
**قطعنامه ۵۲۲ بنا به
درخواست عراق جلسه فوقالعاده شورای امنیت برگزار شد و عراق در اول اکتبر
۱۹۸۲ اعلام کرد که نیروهای ایران حمایت گستردهای را در بخش سومار برای
عبور از مرز نزدیک مندلی آغاز کردند. بخش ۴ قطعنامه خواسته شده بود که گروه
ناظران سازمان ملل برای بررسی و تأیید و نظارت بر آتشبس و عقبنشینی به
منطقه اعزام شوند که در زمان دبیرکل پرزدکوئیار بود و همچنین هنگام عملیات
مسلمبن عقیل بود و به خاطر صلح و امنیت بینالملل مورد تأیید قرار گرفت. **قطعنامه ۵۴۰ عراق
از همان آغاز جنگ بارها شهرها و مناطق مسکونی ایران را مورد حمله موشکی
قرار داده بود. از آن جا که این عمل با معاهده حمایت از افراد غیرنظامی در
زمان جنگ مصوب ۱۹۴۹ کنوانسیون ژنو در تضاد بود. حجم وسیعی از نامهنگاری به
دبیرکل سازمان ملل آغاز شد. پس از آن شورای امنیت این قطعنامه را صادر کرد
و به طور ضمنی پذیرفت بین دو کشور جنگی رخ داده است. در این قطعنامه از
تجاوز صحبت نمیکند، حتی از نقض صلح هم صحبت نمیکند. این قطعنامه در ۳۱
اکتبر ۱۹۸۳ صادر شد بعد از عملیات والفجر ۴ بود.
**قطعنامه ۵۵۲ عراق
پس از این که نیروهایش از پیشروی به خاک ایران بازمانند و در تمامی
جبههها متوقف شدند، از همان سال ۱۹۸۱ به جنگ کشتیها مبادرت ورزیدند و
همان گونه که در جنگ شهرها پیشرو بودند، جنگ کشتیها را هم آغاز کردند. دو
کشور عربستان و کویت، ایران را مسئول جنگ نفتکشها دانستند و همراه با ۴
کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس بحرین، عمان، قطر و امارات در ۲۱ ماه مه
۱۹۸۴ به شورای امنیت شکایت کردند و خواستار تشکیل جلسه فوری شورا شدند. شورای
امنیت در اول ژوئن ۱۹۸۴ قطعنامه ۵۵۲ را صادر کرد. این قطعنامه حمله به
کشتیها را تهدیدی نسبت به امنیت و ثبات منطقه خلیج فارس میدانست، بنا به
درخواست کشورهای مزبور نام خلیج فارس را حذف کردند. این قطعنامه در چارچوب
وضعیت جنگ ایران و عراق قرار ندارد. **قطعنامه ۵۸۲ این قطعنامه در فوریه ۱۹۸۶، اسفند ۱۳۶۴ به دنبال ورود نیروهای ایرانی به فاو صادر شد. **قطعنامه ۵۸۸ این
قطعنامه به دنبال درخواست گروه هفت نفری اتحادیه عرب مبنی بر احتمال وقوع
عملیات نظامی گسترده ایران در خاک عراق بود که در اکتبر ۱۹۸۶ صادر شد. **قطعنامه ۵۹۸ ۲۰
ژوئیه ۱۹۸۷ این قطعنامه زمانی تصویب شد که شورای امنیت و قدرتهای بزرگ
مصمم بودند که جنگ ایران و عراق که در آن زمان حدود ۷ سال طول کشیده بود،
پایان دهند. این قطعنامه نقض صلح را در منازعه ایران و عراق احراز میکند.
از دو طرف میخواهد که آتشبس را برقرار کنند. از دبیرکل خواست که گروهی از
ناظران سازمان ملل را برای تأیید و تحکیم نظارت بر آتشبس و عقبنشینی
اعزام میدارد. مصر مصراً میخواست اسیران جنگی پس از قطع عملیات
خصمانه بدون درنگ آزاد شوند. نهایتاً آتشبس میان دو کشور و قبول
قطعنامهای از سوی ایران در ۲۷ تیر ۱۳۶۷، ژوئیه ۱۹۸۸ برقرار گردید.
**هدف قرار گرفتن هواپیمای مسافربری ایران توسط آمریکا در
سوم ژوئیه ۱۹۸۸ یک فروند هواپیمای مسافربری متعلق به جمهوری اسلامی ایران
که حامل ۲۹۰ نفر مسافر و خدمه از بندرعباس عازم دبی بود به وسیله ناو جنگی
آمریکایی "وینسس" مورد اصابت موشک در آبهای ایران قرار گرفت. کشتی
جنگی آمریکایی در زمان شلیک وارد آبهای سرزمینی ایران شده بود. جمهوری
اسلامی، ایالات متحده را به نقض بیطرفی در جنگ متهم کرد. ایالات متحده نیز
در توجیه اقدام نظامی خود سرنگونی هواپیمای مسافربری را به مسأله
درگیریهای هوایی و دریایی نیروهای نظامی ایران مرتبط دانست و از طرف دیگر
عدم پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت از طرف ایران را یکی از علل بروز حادثه
دانست. ایران در تاریخ ۱۳ ژوئیه و ۵ دسامبر ۱۹۸۸ ادعاهای خود را در شورای
ایکائو مطرح ساخت. محکومیت سرنگونی هواپیمای ایرانایر شناسایی صریح یک جرم
بینالمللی و شناسایی صریح مسئولیت آمریکا بود.
پس از درخواست
ایران و توافق همکاری طرفین اختلاف، مبنی بر اعزام یک هیئت تحقیق از طرف
شورا درباره حادثه شد که کمیسیون تحقیقی از طرف شورا اعزام شد و گزارش خود
را تقدیم داشت. شورا این حادثه را ناشی از اشتباه در شناسایی هواپیمای
مسافربری اعلام داشت و از محکومیت صریح ایالات متحده خودداری ورزید و در آن
زمان ایران با اعلام مخالفت به این تصمیمات همچنان به پیگیری دعوای خود در
دیوان بینالمللی دادگستری ادامه داد اما پیش از آن که دیوان وارد ماهیت
دعوا شود و به صدور رأی بپردازد،
طبق این توافق طرفین اختلاف دعوای
مربوطه را در بیرون از دیوان و از طریق سیاسی حل و فصل کردند. مقامات
ایرانی همزمان در شورای امنیت پیگیری کردند و خواستار تشکیل جلسه
فوقالعاده شدند. این درخواست برای اولین بار پس از گذشت قریب ۸ سال از جنگ
ایران و عراق مطرح شد و توجه عموم را به خود جلب کرد. وزیر خارجه وقت
ایران با استناد به بند (ب) از ماده ۳ تعریف تجاوز به مجمع عمومی در سال
۱۹۷۴ آمریکا را متجاوز اعلام کرد و از شورا خواست اقدام آمریکا را محکوم
کند. معاون رئیس جمهور آمریکا(جرج بوش) حمله موشکی "وینسس" را دفاع
از خود نامید. شورای امنیت پس از جلساتی متعدد قطعنامه ۶۱۶ را به رأی
گذاشت. مفاد قطعنامه نشان میدهد که شورای امنیت با توجه به موقعیت آمریکا
در شورا شرکت ایران در جلسات شورا و پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از طرف ایران از
اتخاذ هرگونه تصمیم درباره سرنگون شدن هواپیمای مسافربری ایران خودداری
میکرد و اظهارنظر درباره آن را به تحقیق سازمان بینالمللی هواپیمایی
کشوری و دانستن شرح کامل واقعیتهای حادثه دانست.