گفت: محمد عطریانفر عضو مرکزیت کارگزاران می گوید آقای عبدالله نوری
پیشنهاد آقای هاشمی برای وزارت کشور را نمی پذیرفت و می گفت؛ حاضر نیست جای
آقای محتشمی پور را بگیرد.
گفتم: ولی بالاخره وزیر کشور دولت هاشمی شد.
گفت: عطریانفر می گوید وقتی آقای هاشمی گفت؛ اگر وزارت کشور را نپذیری،
این وزارتخانه را به آقای حسن روحانی می دهم، آقای عبدالله نوری برای این
که مبادا روحانی وزیر شود، پیشنهاد هاشمی را پذیرفت!
گفتم: حالا پیدا کنید میزان ارادت آقای عبدالله نوری به آقای روحانی را و
این که اکنون تا چه اندازه ابراز ارادت آنها به روحانی واقعی است؟!
گفت: مدعیان اصلاحات تاکنون به این پرسش پاسخ نداده اند که دشمنی آنها
با آقای روحانی و سپس ابراز دوستی با ایشان چه علتی داشته؟! و جواب های سر
بالا می دهند.
گفتم: چه عرض کنم؟! به یارو گفتند چرا پشتت خاکیه؟ گفت؛ مگه چه عیبی داره؟ پس می خواستی اسفالت باشه؟!
سیاست روز: مردم دو دوتا چهارتا بلد هستند
رئیس پلیس راهور که اینقدر احساساتی باشد یحتمل پاسبان ها هم به قول سهراب سپهری شاعر می شوند. وقتی مصاحبه اخیر ایشان را خواندیم به چند گمانه زنی مختلف رسیدیم. یکی اینکه ایشان در سوییس زندگی می کند و رئیس پلیس شهر زوریخ است.یکی دیگر اینکه ما در ایران زندگی نمی کنیم و این خیابان ها را در خواب دیده ایم. اما گمانه زنی اصلی این است که ایشان هم دریافته اند قدر جنبه ملت غیور ما بالاست و دارند شوخی می کنند چون خنده بر هر درد بی درمان دواست. هر چند کار درد بی درمان ما از دارو و دوا هم گذشته است. لبخند بزن جناب سرهنگ! همه چی آروم است و ما بسی خوشبختیم.
رئیس پلیس: هرقدر ما خواهش می کنیم تا از وسیله حمل و نقل عمومی استفاده کنند کسی گوش نمی کند.
ننجون: از بس که تساهل و تسامح می کنید قربان! چهار تا بزنید توی سرشان و
دو تا اردنگی حواله کنید حکما آدم می شویم و از وسیله نقلیه عمومی استفاده
می کنیم.
مردم دو دوتا چهارتا بلد هستند.
ننجون: البته با این اختلاس های اخیر ریاضیات مردم قوی تر هم شده و علاوه
بر دودوتا چهارتا می توانند سه هزارمیلیارد تومان ضرب در چهارده کنند و
تقسیم بر دو و خلاصه خیلی چیزهای دیگر هم بلدند.
پس باید بستر را فراهم کنیم...
ننجون: متاسفانه ننجون در خصوص مسائلی نظیر بسترسازی و تکمیل زیرساخت «ممنوع التک مضراب» شده است. لطفا بعدی!
یکی از ابزارهای کارآمد در جا افتادن و نهادینه شدن کمربند ایمنی جریمه بود.
ننجون: البته در هر «نهادینه سازی» نقش «چوب تر» هم خیلی مهم است.
به شدت از طرح های احساسی اجتناب می کنم.
ننجون: نفرمایید جناب سرهنگ! ماشاالله شما که دلتان به نازکی دل کفتر است.
آرمان: بررسی دلایل حذف تیم ملی
کاملا قابل پیش بینی بود که تیم ملی فوتبال کشورمان در جام ملت های آسیا
نتیجه نخواهد گرفت، حالا قصد داریم برای اینکه در مسابقات آینده شکست
نخورده و موفق باشیم، دلایل این شکست را بررسی کرده و راهکارهایی را برای
مسابقات بعدی خدمت عزیزان ارائه دهیم.
چی شد که اینجوری شد؟!
ابتدا قصد داریم روی دلایل این شکست بحث کنیم و بگوییم دقیقا چه شد که
اینجوری شد؛ 1- اولین مشکلی که ما در این بازی ها داشتیم، نام سرمربی تیم
ملی بود، باور کنید اگر نام کارلوس کی روش، امیر قلعه نویی یا علی دایی بود
قطعا ما در این مسابقات قهرمان می شدیم؛2- کافی بود کارلوس کی روش به جای
علیرضا حقیقی، مانوئل نویر و به جای علیرضا جهانبخش ، کریستیانو رونالدو را
به تیم ملی دعوت می کرد، آنوقت الان قهرمان شده بودیم(این مورد نزدیک است
به نظر برخی از مسئولین فدراسیون فوتبال که مانند حقیر شناخت و اشراف کاملی
به فوتبال دارند)؛ 3- مسابقات به جای استادیوم سیدنی در زمین خاکی قلعه
حسن خان برگزار می شد آنوقت بازیکنان ما می توانستند بیشتر استعدادهای خود
را نمایش دهند؛ 4- کارلوس کی روش به جای اینکه یک سال بخورد و بخوابد، با
لباس مبدل سر تمرین تیم های پرسپولیس و استقلال می رفت و از روی دست قلعه
نویی و درخشان الگوبرداری می کرد؛ 5- این شوق قدرت و چسبیدن به میز و نیمکت
بلای جان ما انسان هاست، اگر کی روش خودش را کنار می کشید و قبول می کرد
دستیار اساتیدی چون نادر دست نشان و اکبر میثاقیان شود، الان ما داشتیم فکر
می کردیم«حالا که تیم ملی قهرمان شده، چی بپوشیم؟» لازم به ذکر است
مربیانی که نام آنها را بردیم تخصص بالایی در امر شوک دادن به بازیکنان
دارند! 6- به بازیکنان خود تعدادی نانچیکو و پنجه بوکس و شوکر می دادیم تا
مانند داداش فرمون دست خالی وارد میدان نشوند؛ 7- جهت غافلگیری تیم های
مقابل با سیزده یا چهارده بازیکن وارد زمین می شدیم؛ 8- شب قبل از مسابقه
به داور استرالیایی قرص خواب می دادیم و به جای او محسن قهرمانی را به زمین
می فرستادیم تا بنا بر عادت طوری قضاوت کند که حالشو ببریم!
چه کار کنیم اونجوری نشه؟
حال که این اتفاق ناگوار رخ داده و تیم ملی فوتبال ما حذف شده، توصیه می کنیم این راهکارها را برای مسابقات بعدی حتما لحاظ کنید.
الف- به صفحه شخصی داور استرالیایی در فیسبوک یا اینستاگرام حمله کنیم و به
هر زبانی که سخن می گوییم حتی به صورت فینگلیش(فارسی با حروف انگلیسی!)
ایشان را مورد محبت خود قرار دهیم، نگران هم نباشید نهایتا استاد مشایخی را
برای کتف بوسی ایشان می فرستیم آن ور آب!
ب- به امید موفقیت تیم های باشگاهی مان در مسابقات جام باشگاه های آسیا می نشینیم و اعتماد له شده خود را به دست می آوریم!
ج- به کنفدراسیون فوتبال آسیا اعلام می کنیم که در جام بعدی ما فقط در
مرحله فینال حاضر می شویم، حریف مان هم باید مالدیو باشد(همینه که هست!).
د- کارلوس کی روش را می فرستیم کشورش تا مجددا سرمربی رئال مادرید شود، به درد همان ها می خورد!
ه- از استرالیایی ها و داور آنها بابت گل خداداد عزیزی و حذف آنها عذرخواهی می کنیم و روی همدیگر را می بوسیم.
مصاحبه با یک بزرگوار!
امیرقلعه نویی چند روز پیش طی مصاحبه ای اعلام کرده که تیم ملی با شانس از
دور مقدماتی جام ملت های آسیا صعود کرده است. به همین بهانه پای صحبت های
این بزرگوار نشستیم؛
من: چه خبر از استقلال؟!
قلعه نویی: سلامتی بزرگوار، متاسفانه ما مدت هاست با هفت هشت نفر داریم تمرین می کنیم!
من: زیاد نیست؟ فکر کنم سه نفر کافی باشه، یک نفر زیر توپ میکشه، یک نفر سانتر می کنه، یک نفر را هم با سر به توپ ضربه می زنه!
قلعه نویی: آره راست میگی، این جمله ات رو توی وایبر برام بفرست تا اضافه هاشون رو بندازم بیرون، علی...
من: حالا لازم نبود به این سرعت و قدرت برخورد کنید! به نظر شما چرا تیم ملی توی بازی های مقدماتی شانس آورد؟
قلعه نویی: چون کی روش چشم آبی بود بزرگوار!
من: چرا توی بازی با عراق شانس نیاورد؟
قلعه نویی: چون سرمربی عراق چشماش آبی تر بود.
من: سرمربی عراق که خارجی نبود!
قلعه نویی: چرا دیگه، رازی شنیسل! مطمئن باش اگه اسمش رازی زرشک پلو با مرغ بود الان بدشانسی از سر و روش می ریخت!
من: برنامه و تاکتیک شما برای ادامه فصل چیه؟
قلعه نویی: اولی رو که نفهمیدم، دومی رو هم خودتی، علی یه توک پا بیا اینجا...
شرق: می زنمت تا از دیگران نخوری
تیترهای یک خبرگزاری اصولگرا، مثلا دیروز، بهمن٩٣: - رحیمی زمانی از نظر
سیاسی نزدیک ترین فرد به کارگزاران بود. - رحیمی شیفته هاشمی رفسنجانی بود
و با حمایت وی استاندار شد. - مجالس اصولگرا با مسوولیت گرفتن رحیمی مخالف
بودند. - چهره های شاخص اصولگرا در مجالس هفتم، هشتم و نهم مهم ترین
مخالفان رحیمی بودند. - پیگیری های مجلس هشتم برای برکناری رحیمی از سمت
معاون اولی رییس جمهور سابق. - با هیچ متهمی مصلحت جویانه برخورد نشود، چه
محمدرضا رحیمی و چه مهدی هاشمی. - حمایت عناصر دوم خردادی و کارگزاران از
رحیمی در مجلس هفتم. - پرونده رحیمی با پیگیری نادران، زاکانی و توکلی به
دادگاه رفت. - اصلاح طلبان خودشان از مفسدان اعلام برائت کنند. - فساد
رحیمی در زمان دولت کارگزاران و اصلاحات بوده است. - شمارش معکوس برای ورود
رحیمی به زندان. - رحیمی را چهره اصولگرا نمی دانیم.
تیتر همان خبرگزاری، مثلا قبلاها: - بررسی راهکارهای کاهش قاچاق در حضور
رحیمی و مرتضوی. خرداد٩٠- در جلسه ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی؛ رحیمی بر
ضرورت صیانت از اراضی و منابع ملی کشور تاکید کرد. مرداد٨٩- رییس جمهور
گفت: «رحیمی حتی یک خط تخلف هم ندارد» مرداد٨٩- برگزاری جلسه ستاد مبارزه
با مفاسد اقتصادی با حضور رحیمی. ٨٩- جلسه هیات دولت به ریاست رحیمی
برگزار شد. مرداد٨٩- دولت احمدی نژاد از نظر کار زیاد و هزینه کم استثنایی
است. دی٨٥
حکایت آمبولانسی
به یکی گفتند چرا داری فلانی را می زنی؟ گفت: تا از دیگران نخورد. فرداش
دیدند دارد فلانی را می خورد. گفتند ای بابا. چرا داری می خوریش؟ گفت: تا
دیگران را نزند.
پس فرداش دیدند دارد با بولدوزر از روی فلانی رد می شود. گفتند چرا داری از
روش رد می شوی؟ گفت: خب ماشین خودمه. گفتند: خیلی خب. متقاعد شدیم.