حتی در بعضی دورهها همچون 1986 مکزیک و 1980 مسکو انعکاس فضای سیاسی، اجتماعی آن دوران در بازیها جنبه ورزشی آن را به حاشیه برد. این رویداد مهم ورزشی همواره تحت تاثیر تفکرات و ایدئولوژیهای اجتماعی، سیاسی و نیز پیشرفتهای فنی بوده که به نوعی توانسته تغییرات اساسی در آن ایجاد نماید. همواره استفاده ابزاری از این رویداد توسط کشورها و گروههای مختلف مورد توجه بوده است. المپیک نمایش قدرت اقتصادی، سیاسی و فرصتها است. میزبانی بازیها به دلیل تمرکز شدید رسانهای که بازیها را همراهی میکند، میتواند راهی برای عرضه دیدگاه سیاسی باشد. نظام فاشیستی آلمان در المپیک 1936 برلین تبلیغات وسیعی به راه انداخت. در طول دوران جنگ سرد هر دو المپیک 1980 مسکو و 1984 لسآنجلس توسط اتحاد جماهیر شوروی و آمریکا برای نشان دادن قدرت اقتصادیشان مورد استفاده قرار گرفت.
کره جنوبی از بازیهای 1988 سئول برای نشان دادن بلوغ اقتصادی و سیاسیاش استفاده کرد. المپیک پکن در 2008 به عقیده بسیاری به عنوان ابزاری برای پذیرش سیستم سیاسی چین در جامعه جهانی خصوصا توسط مردم و پاسخی به انتقاد عدم رعایت سیستماتیک حقوق شهروندی نظام حاکم و طریقی برای نمایش رشد اقتصادیاش استفاده شد. گروگانگیری و کشته شدن چند تن از اعضای کاروان ورزشی اسرائیل در المپیک 1972 مونیخ حادثه پراهمیتی در تاریخ المپیک بود.
با این حال وجه بارزی که در میان جنبههای مختلف این رویداد خود را بیشتر نمایان میسازد، اهمیت اقتصادی آن است که به طور قابل توجهی افزایش یافته است و عمدتا ناشی از افزایش اهمیت این رویداد و فراگیر شدن آن و نیز تحول در ارتباطات و گسترش رسانههای جمعی است. در میان جنبههای مختلف اقتصاد سیاسی بازیهای المپیک، موشکافی جوانب اقتصادی بازیها برای کشور میزبان دارای اهمیت ویژهای است. مطالعاتی که روی اهمیت اقتصادی بازیهای المپیک، بر کشورهای میزبان انجام گرفته نشان میدهد که تا قبل از المپیک 1984 لسآنجلس اثرات اقتصادی چندانی مشاهده نمیشد. بعد از المپیک 1984 بود که اثرات اقتصادی این رویداد مورد توجه قرار گرفت. اهمیتی که عمدتا خود را در تغییرات ساختاری همچون سرمایهگذاریهای زیربنایی، توریسم و گسترش تسهیلات توریستی، ورزشی و اثرات قابل ملاحظه روی اشتغال و درآمد، منافع حاصل از حامیان مالی بینالمللی و قراردادهای فروش حق پخش تلویزیونی بازیها نشان میدهد. همچنین این رویداد میتواند پایه و اساسی را برای بازتوسعه و نوسازی زیربناهای اقتصادی، اجتماعی همانگونه که در المپیک بارسلون 1992 و در المپیک پکن 2008 در چین اتفاق افتاد، فراهم آورد. هرچند این فرآیند بازتوسعه به دلیل ساختارهای اقتصادی، اجتماعی از سوی برخی شهروندان مورد این انتقاد قرار گرفته که لزوم سرمایهگذاری در بخشهای ضروریتری نیز وجود دارد! اهمیت و فراگیری این رویداد ورزشی سیاستگذاران کشورهایی که میزبانی این بازیها را عهدهدار بودهاند و نیز کشورهایی را که تمایل به میزبانی دارند با چالشهایی مواجه میکند که منتج از هزینه فرصت میزبانی این بازیها است. در این زمینه سیاستگذاران باید سوالهایی اساسی را پاسخ دهند: آیا منافع ناشی از این رویداد هزینههای سرسامآور میزبانی را پوشش میدهد؟ نحوه تامین مالی هزینهها باید از بخش خصوصی باشد یا عمومی و نیز این تامین مالی باعث انتقال و گرفته شدن منابع از بخشهای اساسی اقتصاد همچون خدمات و آموزش نمیشود؟ آیا نیاز به افزایش مالیات برای تامین هزینهها وجود دارد، از چه کسی باید گرفته شود و تاثیرات آن بر ساختار اقتصادی، اجتماعی چیست؟ افزایش فزاینده هزینههای برگزاری این رویداد فرصت میزبانی را برای کشورهای در حال توسعه فراهم میکند؟ و نیز پرسشهای دیگری که ناشی از اثرات این رویداد بر ساختارهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی است که برای پاسخ به آن نیاز به فهم اقتصاد سیاسی این رویداد مهم ورزشی است.