يکشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۳ - 2024 December 15 - ۱۲ جمادی الثانی ۱۴۴۶
برچسب ها
# اقتصاد
۲۶ دی ۱۳۹۳ - ۱۳:۴۳

كشف حجاب در خاطرات آیت الله مهدوی كنی

آن وقت افرادی كه اجازه‌ی اجتهاد داشتند به پوشیدن لباس مجاز بودند. در این رابطه بعدها ما شنیدیم كه مرحوم آیت‌الله العظمی سیدابوالحسن اصفهانی كه مرجع تقلید آن زمان بودند به خاطر حفظ لباس علما و روحانیت به خیلی‌ها اجازه‌ی اجتهاد داده بودند كه واقعاً مجتهد نبودند.
کد خبر: ۷۰۰۹۴
ایران اکونومیست - در دوره‌ی سلطنت رضاشاه، من كودك بودم و اقدامات ضد مذهبی او را تا حدودی به یاد دارم. رضاشاه با حجاب زنان مخالف بود و دستور كشف حجاب را در سراسر كشور حتی در دهات و روستاها صادر كرده بود و در دهات ژاندارم‌ها مأمور اجرای آن بودند. من حادثه‌ی تلخی از این دوران به یاد دارم. در آن زمان من كودك بودم و هنوز به مدرسه نمی‌رفتم، روزی در منزل بودم، هم‌شیره‌ای دارم كه سه سال از من بزرگ‌تر است. از مكتب‌خانه به منزل می‌آمد (در آن زمان مدرسه برای دخترها وجود نداشت) دیدم در حال گریه‌و‌زاری از مكتب‌خانه برمی‌گشت، زیرا مأمورین ژاندارمری چادرش را پاره كرده بودند. سن او خیلی كم بود شاید هفت، هشت سال بیشتر نداشت. خواهرم می‌گفت: امنیه (آن وقت به ژاندارم‌ها، امنیه می‌گفتند) در راه مرا دید و چادرم را از سرم گرفت و از وسط پاره كرد. بعد روی سرم انداخت و گفت كه حالا همین جوری برو! خواهرم به خاطر اینكه به حفظ چادر و حجابش اهمیت می‌داد خیلی برایش ناگوار بود. پدرم هم خیلی ناراحت شد و گفت این امنیه كجاست؟ برویم پیدایش كنیم كه بعد نمی‌دانم چه شد.

علی‌ای‌حال از جنایاتی كه من خودم به چشم دیدم همین مسئله‌ی برداشتن چادر از سر زنان بود. حتی در روستایی مثل كن هم مزدوران رضاخان نمی‌گذاشتند زن‌ها چادر داشته باشند. از آنجا كه روستای كن در آن زمان با تهران فاصله داشت، زن‌ها آنجا خیلی مقید بودند كه حجابشان را حفظ كنند، الان هم كنی‌های اصیل حجابشان همان چادر است و خیلی هم محفوظند و معمولاً صورتشان را هم باز نمی‌كنند. در آن زمان زن‌ها برای اینكه چادرشان را حفظ كنند روزها از منزل بیرون نمی‌آمدند و اگر می‌خواستند به حمام و یا دیدن اقوام بروند شب‌ها می‌رفتند.

علاوه بر این چون می‌دیدند در شب نیز ممكن است مشكلاتی پیدا شود خانه‌ها را به هم ارتباط داده و به یكدیگر در باز كرده بودند كه آثار آن در همین منزلی كه ما الان در كن داریم هنوز باقی است. خانه‌ها تا حمامی كه در بالای ده بود به هم راه داشتند. واقعاً اگر از نظر تاریخی بررسی شود كه این درها برای چیست معلوم می‌شود حادثه‌ای بوده كه اینها از در معمولی نمی‌رفتند بلكه به جای درهای معمولی از درهای غیر معمولی عبور و مرور می‌كردند. این آثار تاریخی به وضوح جنایات رژیم پهلوی را آشكار می‌سازد.

از كارهای دیگر رضاخان [ترویج] لباس متحدالشكل و تغییر لباس روحانیون و لباس بومی مردم بود. آنچه كه من شنیده‌ام این بود كه پهلوی به بهانه‌ی اصلاح در جامعه‌ی روحانیت و علما دستور داد كه باید در میان ‌آنان تصفیه‌ای صورت گیرد چون هر فردی نباید ملبس به این لباس بشود. ظاهر امر این نبود كه ما می‌خواهیم لباس را از علما بگیریم و خلع لباسشان كنیم، بلكه این طور می‌گفتند كه افرادی كه می‌خواهند ملبس به این لباس بشوند باید شرایطی داشته باشند، امتحان بدهند و قهراً آنهایی كه از عهده‌ی امتحان برمی‌آیند قبولشان كنند و آنها كه از عهده‌ برنمی‌آیند حق پوشیدن لباس ندارند، آن وقت افرادی كه اجازه‌ی اجتهاد داشتند به پوشیدن لباس مجاز بودند. در این رابطه بعدها ما شنیدیم كه مرحوم آیت‌الله العظمی ]سیدابوالحسن[ اصفهانی كه مرجع تقلید آن زمان بودند به خاطر حفظ لباس علما و روحانیت به خیلی‌ها اجازه‌ی اجتهاد داده بودند كه واقعاً مجتهد نبودند.

اما این اقدام ایشان فقط به خاطر حفظ اساس و لباس روحانیت بود و تعدادی هم امتحان می‌دادند و تصدیق مدرّسی می‌گرفتند و در سلك كاركنان دولت درآمدند. البته این مسئله را من شنیده‌ام چون در آن زمان كودك بودم، همچنین نقل كرده‌اند كه عوامل رضاخان لباس برخی روحانیون را به بهانه‌ی اینكه با پارتی‌بازی توانسته‌اند لباس روحانیت را بپوشند درمی‌آوردند. اگرچه پاره‌ای از این افراد صلاحیت پوشیدن این لباس را نداشتند، ولی واقعیت این است كه بسیاری از افراد صالح هم از پوشیدن این لباس محروم شدند. حتی ما می‌شنیدیم كه پاسبان‌ها در خیابان قبای روحانی‌ها را با چاقو پاره می‌كردند برای اینكه لباس متحدالشكل ایجاد شود.

منبع: كتاب خاطرات آیت الله مهدوی كنی، انتشارات مركز اسناد انقلاب اسلامی
آخرین اخبار