يکشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۳ - 2024 December 15 - ۱۲ جمادی الثانی ۱۴۴۶
برچسب ها
# اقتصاد
۲۵ دی ۱۳۹۳ - ۱۸:۱۱
بشار اسد:

غرب مسئول حادثه شارلی ابدو است

رئیس جمهور سوریه در گفتگو با یک روزنامه چکی اعلام کرد که ضمن تروریستی خواندن حوادث اخیر فرانسه، اعلام کرد آنچه در چند روز گذشته در این رخ داد ثابت کرد که هشدارهای دمشق درست بوده است.
کد خبر: ۷۰۰۵۴
ایران اکونومیست - رئیس ‌جمهوری سوریه در مصاحبه با روزنامه «لیتیرارنی نوفینی» کشور چک گفت سوریه با کشتن بیگناهان مخالف است و با این حال سیاستمداران غربی، افرادی کوته ‌نظر و تنگ نظرند.

«بشار اسد» تصریح کرد: آنچه در چند روز گذشته در فرانسه رخ داد ثابت کرد که گفته‌های ما درست بود، در عین حال باید بگویم که این رخداد به منزله بازخواست سیاست‌های اروپایی بوده است چرا که این سیاست‌ها مسوول رخدادهایی است که در منطقه و اخیراً در فرانسه و چه بسا قبل از آن در دیگر کشورهای اروپایی رخ داده است.

بشار اسد گفت: زمانی که مسائل در مورد کشتار غیرنظامیان باشد صرف‌ نظر از موضع سیاسی و توافق نظر یا اختلاف‌نظر با افرادی که کشته شدند، باید گفت که این اقدام تروریسم است.

وی افزود: ما علیه کشتار غیرنظامیان در هر مکانی در جهان هستیم. این اصل ما است. ما بیشترین کشوری هستیم که این مساله را درک می‌کند چراکه از ۴ سال قبل از این نوع تروریسم رنج می‌بریم و هزاران فرد بی‌گناه را در سوریه از دست داده‌ایم.

رئیس‌جمهوری سوریه عنوان داشت: ما به همین دلیل با خانواده‌های این قربانیان احساس همدردی می‌کنیم اما در عین حال به یاد بسیاری در غرب می‌آوریم که ما از آغاز بحران سوریه درخصوص این پیامد‌ها صحبت کرده بودیم.

وی خاطرنشان کرد: ما می‌گفتیم که نباید از تروریسم حمایت کنیم و حمایت سیاسی را از آن به عمل آوریم چراکه این امر در کشور‌ها و ملت‌های شما تاثیر خواهد گذاشت اما آن‌ها به ما گوش ندادند.

سوال نخست: سوریه کمتر از یک دهه پیش روابط خود را با غرب به تدریج تقویت کرد، اصلاحاتی را که بانک جهانی درخواست کرد پیاده کرد تا جایی که جان کری تا سال ۲۰۱۰ شما را دوست عزیز خطاب قرار می‌داد سپس به طور ناگهانی در یک شبانه روز همه چیز تغییر کرد و شما دیکتاتور شدید و شما را به هیتلر تشبیه می‌کردند نظر شما در این باره چیست و چگونه می‌توان این تغییر ریشه‌ای را تفسیر کرد؟

پاسخ بشار اسد: واقعیت این است که من به هیچ وجه تغییر نکرده‌ام، نه من و نه سیاست‌ها، نه ارزش‌ها و نه اصول ما تغییر نکرده است. مشکل با غرب است و این مشکل جدیدی نیست و به استقلال کشور ما مربوط می‌شود. این در واقع مشکل غرب با بسیاری از دیگر کشور‌ها است و از جمله آن‌ها سوریه است. در طول دوره‌ای که شما گفتید بین سالهای ۲۰۰۸ و۲۰۱۰، درمورد روابط با غرب، روابط خوب بود اما در حقیقت براساس احترام متقابل نبود.

برای مثال فرانسه از سوریه می‌خواست که درمورد موضوع هسته‌ای ایران نقش بازی کند. هدف این نبود که در این پرونده مشارکت کنیم بلکه هدف آنان این بود که ما ایران را قانع کنیم اقداماتی انجام دهد که برخلاف منافع ایران بود و ما با این نقش مخالفت کردیم. همانگونه که از ما خواستند که پیش از پایان اشغالگری و تجاوز اسرائیل برضد فلسطینیان و کشورهای همسایه، برضد مقاومت در منطقه موضع بگیریم و ما این را نیز رد کردیم. از ما خواستند که توافقنامه مشارکت با کشورهای اروپایی را امضا کنیم، توافقنامه‌ای که با منافع ما ناسازگار بود و کشور ما را به بازاری باز برای تولیدات آنان تبدیل می‌کرد و ما با آن مخالفت کردیم، زیرا با منافع مردم سوریه در تضاد بود.

این‌ها نمونه‌های اندکی از این روابط است و به همین علت تصمیم خود را گرفتند. همین مسئله هم اکنون با روسیه در حال رخ دادن است. روسیه دو دهه پیش دوست نزدیک غرب بود و یکباره روسیه به کشوری دشمن تبدیل شد و غرب شروع کرد به فتنه‌گری برضد «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه و از‌‌ همان تبلیغاتی که برضد سوریه استفاده کردند، برضد روسیه نیز بهره بردند. بنابر این مشکل در استقلال این کشور‌ها نهفته است. آنچه غرب می‌خواهد این است که این کشور‌ها تابع و بازیچه غرب باشند.

این مشکل اساسی با غرب است. مسئله به دموکراسی یا آزادی یا حمایت از مردم منطقه بر نمی‌گردد. مثال آشکار این مسئله اتفاقاتی است که در لیبی رخ می‌دهد و کشتار بی‌امان مردم بیگناه سوریه که با حمایت غرب صورت می‌گیرد. ما همواره برای همکاری صادقانه با هر کشوری برای مبارزه با تروریسم آماده بوده‌ایم و موضع ما در این مورد، نه در گذشته تغییر کرده است و نه هرگز در آینده تغییر خواهد کرد.

سؤال دوم: اما در آن زمان، هنگامی که آمریکا نبرد به اصطلاح جنگ با تروریسم را آغاز کرد، سوریه درباره برنامه تحقیقاتی درباره شکنجه‌ها، با دستگاه اطلاعات مرکزی آمریکا همکاری می‌کرد. چرا شما به این برنامه پیوستید؟

بشار اسد: مقصود شما پیش از بحران است؟

خبرنگار: بله.

بشار اسد: ما بیش از پنج دهه است که از افراطی‌گری ضربه می‌بینیم و از تروریسم به شکل آشکار، که در سوریه در دهه هفتاد قرن گذشته ظهور کرد. ما از آن زمان خواستار همکاری بین المللی برای مبارزه با تروریسم بودیم. در آن زمان هیچ کس به این درخواست اهمیت نداد. در غرب از این مشکل آگاهی نداشتند و به همین علت ما همیشه برای کمک کردن و همکاری با هر کشوری که مایل به مبارزه با تروریسم می‌بود، آماده بودیم. به همین علت به آمریکایی‌ها کمک کردیم و همواره آماده بودیم به هر کشوری که بخواهد صادقانه با تروریسم مبارزه کند، کمک کنیم و موضع ما در این مورد نه در گذشته تغییر کرده است و نه هرگز در آینده تغییر خواهد کرد، چه قبل از بحران سوریه، چه در زمان آن و چه بعد از آن. مشکل غرب این است که نمی‌داند با این موضوع چگونه برخورد کند. تصور می‌کنند مبارزه با تروریسم، همانند بازیهای کامپیوتری است و این اشتباه است. مبارزه با تروریسم باید از طریق فرهنگی، اقتصادی و همه زمینه‌ها باشد. سیاستمداران غربی، افرادی کوته ‌نظر و تنگ نظرند و آنچه در چند روز گذشته در فرانسه رخ داد ثابت کرد که گفته‌های ما درست بوده است.

سؤال سوم: درباره موضوع تروریسم بدون شک شما از اتفاقات اخیر فرانسه مطلع هستید، نظر شما در این باره چیست؟

بشار اسد: هرگاه مسئله به کشتار بیگناهان مربوط شود، بدون توجه به مسائل سیاسی و بدون توجه به موافقت یا مخالفت با افرادی که ربوده می‌شوند یا کشته می‌شوند، ما با آن مخالفیم. این تروریسم است و ما با کشتن بیگناهان در هر جای جهان مخالفیم. این برای ما اصل محسوب می‌شود. ما بیش از هر کشور دیگری با این مسئله درگیر هستیم، زیرا از چنین تروریسمی از چهار سال پیش روبرو هستیم و هزاران نفر از مردم بیگناه سوریه را بر اثر آن از دست داده‌ایم و به همین علت با خانواده‌های قربانیان ابراز همدردی می‌کنیم. با این حال ما به بسیاری در غرب یادآوری می‌کنیم که ما از چنین تبعاتی از آغاز بحران در سوریه سخن می‌گفتیم.

ما می‌گفتیم که شما نباید از تروریسم حمایت کنید و چ‌تر حمایتی سیاسی برای آن ایجاد کنید، چرا که این امر در کشور‌ها و ملت‌های شما تاثیر خواهد گذاشت، اما آن‌ها به ما گوش ندادند. سیاستمداران غربی افرادی کوته ‌نظر و تنگ نظر هستند. آنچه در چند روز گذشته در فرانسه رخ داد ثابت کرد که گفته‌های ما درست بود و چه بسا اتفاقاتی که پیش از آن در دیگر کشورهای اروپایی رخ داده است نیز‌‌ همان بوده که ما از آن سخن می‌گفته‌ایم. مبارزه با تروریسم به ارتش نیاز ندارد، بلکه به سیاست درست نیاز دارد و اینکه بین کشورهایی که با تروریسم مبارزه می‌کنند، تبادل اطلاعات وجود داشته باشد.

رئیس جمهور سوریه در ادامه تاکید کرد کشورهای غربی ارزش‌های ادعایی خود را به دلارهای نفتی عربستان سعودی و قطر فروختند.

بشار اسد در ادامه در پاسخ به سوالی درباره بهترین راه برای مبارزه با تروریسم گفت: باید بین جنگ با تروریسم و مبارزه با تروریسم تفاوت قائل شویم. اگر بخواهیم درباره شرایط کنونی سخن بگوییم باید با تروریسم مبارزه کنیم، زیرا آن‌ها مردم بیگناه را می‌کشند و ما باید از این مردم دفاع کنیم. این شیوه در شرایط کنونی مهم‌ترین و ضروری‌ترین راه برای حل این مسئله است. اما اگر بخواهیم از مبارزه با تروریسم سخن بگوییم، مبارزه با آن به ارتش نیاز ندارد بلکه مستلزم سیاست‌های مناسب است. ما برای مبارزه با جهالت باید از فرهنگ استفاده کنیم. ما همچنین باید شرایط اقتصادی مناسبی برای مبارزه با تروریسم داشته باشیم و تبادل اطلاعات بین کشور‌ها در زمینه مبارزه با تروریسم وجود داشته باشد.

مشکل آنطور که در افغانستان رخ داد یعنی آنچه که در افغانستان در سال ۲۰۰۱ انجام دادند، حل نمی‌شود.

شماری از اعضای کنگره که در آن زمان به دمشق سفر کردند درباره حمله به افغانستان برای گرفتن انتقام آنچه در نیویورک در سال ۲۰۰۱ رخ داد سخن می‌گفتند. من به آن‌ها گفتم این مسئله اینطور حل نمی‌شود، زیرا مبارزه با تروریسم شبیه درمان سرطان است. غده سرطانی با ایجاد شکاف در آن یا برداشتن بخشی از آن درمان نمی‌شود، بلکه باید به طور کامل ریشه کن شود. آنچه در افغانستان رخ داد ایجاد شکافی در غده سرطانی بود که نتیجه آن گسترش سریع‌تر پدیده تروریسم شد. به همین علت همانطور که گفتم باید بر سیاست‌های مناسب، فرهنگ و اقتصاد تمرکز شود.

اسد درباره گوش نکردن سیاستمداران اروپایی به سخنانش و در پاسخ به این سوال که آیا سیاست‌های اتحادیه اروپا یا اعضای آن در برابر بحران سوریه در یکسال گذشته تغییری داشته است؟ گفت: تغییر کند و ضعیفی در سیاست‌های اتحادیه اروپا وجود دارد، اما آن‌ها به صورت علنی اذعان نمی‌کنند که اشتباه کردند.

آن‌ها جرات نمی‌کنند چنین سخنی را بیان کنند، زیرا فرا‌تر از آنچه می‌بایست حرکت کردند و سوریه، رئیس جمهور، ارتش و همه چیز را در این کشور زیر سوال بردند. اکنون پس از گذشت چهار سال چه چیزی می‌توانند به افکار عمومی خود بگویند؟ آیا بگویند اشتباه کرده‌اند؟ نمی‌توانند این کار را انجام دهند. آن‌ها به همین علت اذعان می‌کنند تروریسم در منطقه وجود دارد، اما اضافه می‌کنند مسئول این شرایط رئیس جمهور سوریه است.

وی ادامه داد: بنابراین تغییری در موضع اروپا ایجاد شده است و ما تماس‌هایی با بعضی مسئولان در سطوح مختلف داریم که بدون شک این تماس‌ها غیرعلنی است. ما نام افراد یا کشور‌ها را اعلام نمی‌کنیم. این مسئولان گفتند سیاست‌های اروپا اشتباه بود و می‌خواهند این سیاست‌ها را اصلاح کنند. ما مشکلی در این باره نداریم، زیرا برای ما دوست داشتن و نفرت مطرح نیست، بلکه مسئله مربوط به منافع کشورهاست. اما من فکر نمی‌کنم آن‌ها تغییرات سریعی در سیاست خود ایجاد کنند، زیرا ما تاکنون شاهد تلاش جدی هیچ یک از کشور‌ها اروپایی در این باره نبوده‌ایم.

وی درباره موضع جمهوری چک در برابر بحران سوریه خاطر نشان کرد: اگر به طور کلی به اتحادیه اروپا نگاه کنیم می‌بینیم جمهوری چک موضع مشابهی با دیگر کشور‌ها در طول بحران سوریه نداشت. جمهوری چک و رومانی از جمله کشورهایی بودند که روابط خود را با سوریه در طول بحران حفظ کردند که این مسئله مهم است. هر چند که این مسئله به معنای آن نیست که آن‌ها از دولت ما حمایت کردند یا اینکه ما با آن‌ها درباره همه چیز یا بعضی چیز‌ها توافق نظر داریم، بلکه به این معناست که با توجه به حفظ روابط دوجانبه آن‌ها توانستند درک بهتری از آنچه در سوریه رخ می‌دهد داشته باشند.

روابط ما با جمهوری چک پیش از بحران در سوریه خیلی خوب نبود، اما در طول بحران مشخص شد آن‌ها دیدگاهی مناسب‌تر از دیگر کشور‌ها دارند. این مسئله دلایل مختلفی داشت که مهم‌ترین آن حفظ روابط دوجانبه بود که به این کشور امکان داد اوضاع را ببیند و تحلیل و فهم درستی از آنچه رخ می‌دهد داشته باشد. به همین علت موضع دولت چک واقع بینانه‌تر از دیگر کشورهای اروپایی بود.

رئیس جمهور سوریه در پاسخ به این اتهام که مخالفت او با کناره گیری از قدرت علت جنگ کنونی در این کشور است گفت: هیچ رئیس جمهوری در سایه بحران کنونی نمی‌تواند بدون حمایت افکار عمومی سوریه و ملت سوریه در قدرت باقی بماند. به ویژه که ما با تجاوز آمریکا، بیشتر کشورهای اروپایی و بسیاری از کشورهای منطقه از جمله کشورهای همسایه مانند ترکیه، اردن، بعضی طرف‌ها در لبنان روبرو هستیم و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس هم میلیارد‌ها دلار در این راه هزینه کردند. ما چگونه می‌توانستیم بدون حمایت ملت سوریه پایداری کنیم؟

این مسئله بدیهی است و هیچ کسی نمی‌تواند آن را نفی کند، مگر آنکه از وجود سوپرمن سخن بگویند. ما در سوریه سوپرمن نداریم، بلکه مردم هستند. این مسئله ثابت می‌کند ملت سوریه از رئیس جمهور خود دفاع می‌کند. آیا می‌توان گفت ملت از رئیس جمهور حمایت می‌کند تا قتل و تروریسم گسترش یابد؟ ما در اینجا درباره اکثریت ملت سوریه یعنی میلیون‌ها نفر سخن می‌گوییم. آیا آن‌ها ممکن است از رئیس جمهور حمایت کنند تا با حملات تروریستی بیشتر روبرو شوند؟ چنین مسئله‌ای غیرمنطقی است. آن‌ها در واقع از رئیس جمهور حمایت می‌کنند زیرا می‌دانند آنچه در سوریه از‌‌ همان ابتدا رخ داد به علت پول‌هایی بود که در ابتدا قطر برای حمایت از برگزاری تظاهرات و تبلیغات درباره انقلاب در سوریه هزینه کرد و پس از آن هم قطر و عربستان سعودی پول، سلاح و حمایت لجستیکی از تروریست‌ها داشتند و بعدا ترکیه به آن‌ها پیوست.

ترکیه حمایت کامل لجستیکی از گروه‌های تروریستی داشته است و دارد و کانال‌های امدادرسانی به تروریست‌ها در سوریه را اداره می‌کند. البته اردن و بعضی طرف‌ها در لبنان هم در این باره نقش داشتند. این واقعیت شرایط در سوریه است و ارتباطی به رئیس جمهور و باقی ماندن او در این سمت ندارد. سوال دیگر آن است که چه ارتباطی بین وجود داعش و القاعده در سوریه با باقی ماندن رئیس جمهور در قدرت وجود دارد؟ این دو مسئله چه ارتباطی دارد؟ آیا می‌توان گفت عامل وقوع حملات یازدهم سپتامبر در نیویورک جرج بوش رئیس جمهور وقت آمریکا بود و اگر جرج بوش تغییر می‌کرد این حوادث رخ نمی‌داد؟ این مسئله منطقی نیست. غربی‌ها این مسئله را می‌دانند اما اصرار دارند به دروغ پراکنی به‌‌ همان دلایلی که قبلا بیان کردم ادامه دهند. زیرا جرات نمی‌کنند به اشتباه خود و اشتباه در تفسیر اوضاع سوریه اعتراف کنند. آن‌ها به حرف مقامات نادان در قطر و عربستان گوش کردند و ارزش‌های خود را در برابر دلارهای نفتی فروختند و در پشت سر این دو کشور حرکت کردند و این مسئله عامل واقعی شرایط کنونی در سوریه است و این مسئله ارتباطی به باقی ماندن رئیس جمهور در سمتش ندارد.

بشار اسد درباره اتهامات به دولت سوریه در مورد قتل عامل ملت این کشور گفت: پاسخ به این سوال هم مانند سوال قبلی است. چگونه یک رئیس جمهور می‌تواند ملت خود را قتل عام کند و این مسئله باعث موضع گیری ملت و همه جهان علیه او شود، اما باز هم بتواند در سمت خود باقی بماند؟ چه قدرتی باعث حفظ رئیس جمهور در این سمت می‌شود؟ این مسئله واقع بینانه نیست و ارتباطی به کناره گیری نکردن رئیس جمهور ندارد. ما از ملت خود دفاع می‌کنیم و از حمایت ملت سوریه هم برخودار هستم، زیرا از این کشور دفاع می‌کنم. رئیس جمهور نمی‌تواند ملت خود را بکشد و همزمان با تروریسم و جهان مبارزه کند و با این وجود در قدرت باقی بماند. ما با انواع تروریسم چه داعش، چه جبهه النصره و چه دیگر گروه‌ها مبارزه می‌کنیم.

رئیس ‌جمهوری سوریه گفت: «اسلام تندرو طی بیش از چهار دهه تحت تاثیر پولهای عربستان سعودی و ترویج تفسیر وهابی از اسلام، در اذهان ملت‌های منطقه کاشته شده است.»

سوال نهم: جدید‌ترین اتهام این است که شما شریک «داعش» هستید زیرا ارتش سوریه با داعش نمی‌جنگد همچنین داعش نیز با ارتش سوریه کارزار نمی‌کند.

جواب: بنابراین این یعنی اینکه من از داعش حمایت می‌کنم تا با سربازان ما نبرد و بر پایگاههای نظامی ما سیطره یابد و در عین حال از داعش استفاده می‌کنم؟ این چگونه ممکن است؟ بار دیگر می‌گویم که این مساله تناقض دارد.. یک ادعای دیگر وجود دارد در غرب شایع شده که ما از حملات آمریکا علیه داعش بهره برداری می‌کنیم.. برخی‌ها این را گفتند.. چگونه؟ اگر ما از داعش حمایت می‌کردیم، پس از حملات آمریکا علیه آن استفاده نمی‌کردیم. و اگر بگویند که ما از حملات آمریکا استفاده می‌کنیم پس ما ضد داعش هستیم. غیر از همه این‌ها، بار دیگر تاکید می‌کنم ما با تروریست‌ها در همه اشکال آن مقابله می‌کنیم حال چه داعش باشد یا جبهه النصره یا غیر از این دو.. حتی یک علت وجود ندارد که بتواند مدعی شود ما از داعش حمایت می‌کنیم.. ما هیج توجیهی برای آن نداریم. تفسیر وهابیت از اسلام بسیار افراط گرایانه و بسیار از اسلام واقعی دور است و اساس تروریسم را در این منطقه تشکیل می‌دهد.

سوال دهم: در خصوص داعش، و دست کم از نقطه نظر اروپائی‌ها، اسلام تندرو و رادیکالی در حال قدرتمند شدن در منطقه است و دامنه آن روز به روز گسترده‌تر خواهد شد. ایا به این مسئله اعتقاد دارید یا اینکه پدیده‌ای است که در طول ده سال ناپدید خواهد شد یا چیزی شبیه به این؟

جواب: ما به عنوان مسلمان میانه رو و معتدل، این اسلام افراطی را اسلام نمی‌دانیم، در هیچ دینی چه اسلام باشد یا مسیحی ویا یهود، افراط گرایی وجود ندارد.. همه ادیان میانه رو و دارای اعتدال هستند.. وقتی (در جایی) افراط گرایی وجود دارد، این به منزله انحراف از دین است اما اگر بخواهیم، از اصطلاح اسلام تندرو و رادیکالی استفاده کنیم،‌‌ همان طور که گفتم، معتقدم این درست است. بر‌ای اینکه اسلام تندرو طی بیش از چهار دهه تحت تاثیر پول‌های عربستان سعودی و ترویج تفسیر وهابی از اسلام، در اذهان ملت‌های منطقه کاشته شده است. و این تفسیری بسیار افراط گرایانه و بسیار انحرافی از اسلام واقعی و اساس تروریسم در این منطقه است. و این چنین، تا وقتی که سرازیر شدن این پول‌ها (پولهای عربستان) به این سمت و حمایت‌ها، از طریق شبکه‌های تلویزیونی مذهبی و شبیه آن‌ها ادامه داشته باشد، (اسلام تندرو) بیش از پیش گسترش خواهد یافت آن هم نه فقط در منطقه ما بلکه در اروپا نیز خواهد بود و آنچه که اخیرا در فرانسه اتفاق افتاد، نشانه بزرگ آن است. مقصودم این است که این حادثه تروریستی که در پاریس اتفاق افتاد از خلأ نیامده است. بخاطر این نبوده که برخی از افراد برای انتشار کاریکاتور پیامبر (اکرم) محمد (صلی الله علیه وآله) در صدد انتقام گیری بودند در حقیقت، این حمله نتیجه طبیعی ایدئولوژی افراط گرایانه، بسته و قرون وسطایی بوده که منشا اصلی آن، عربستان سعودی است.

سوال یازدهم: می‌دانم که شما در تابستان سال گذشته گفتید که عملیات اصلی جنگ پایان خواهد یافت و زمان آغاز بازسازی‌ها فرا خواهد رسید، آیا فکر می‌کنید این مساله همچنان درست باشد؟

جواب: در واقع هنگامی که جنگی در یک کشور روی می‌دهد، مساله با اهمیت‌تر از لحاظ اقتصادی، عملیات بازسازی کشور است.. این مساله بخش بزرگ اقتصاد ما خواهد بود.. ما برنامه‌هایی را برای آغاز بازسازی کشور آغاز کردیم. این مساله فقط منحصر به زیر ساخت‌ها نیست بلکه به بازسازی افراد و مردم نیز هست.. اما اکنون من درباره اقتصاد صحبت می‌کنم.

ملت سوریه در مساله بازسازی، مشارکت هیچ شرکتی از کشورهای متخاصم را که مستقیم یا غیر مستقیم مسئول خونریز‌ها در سوریه بوده است، نخواهد پذیرفت.

سئوال خبرنگار: درباره بازسازی صحبت می‌کنیم برای اینکه بسیاری از کشور‌ها حامی جنگ کنونی در سوریه هستند اما به محض اینکه عملیات بازسازی آغاز می‌شود، بسیار مشتاق به مشارکت در این امر برای به دست آوردن سود و منافعی از این بازسازی‌ها هستند که همین کشور‌ها اکنون در ویرانی آن مشارکت دارند. به نظر شما کشورهایی که به این مساله خواهند پیوست کدامند؟

جواب: بالطبع ما برنامه و طرح خودمان را داریم.. ما این امر را در برخی مناطقی که آشتی در آن محقق شده و اوضاع به حالت طبیعی بازگشته آغاز کردیم.. این طرحی بلند مدت وشامل مناطق مختلفی از سوریه است که تروریسم در آن ویرانی‌هایی برجا گذاشته است. درباره کشورهایی که می‌توانند در بازسازی شرکت کنند، مساله گزینشی خواهد بود و این برای همه امکان پذیر نیست. معتقد نیستم که ملت سوریه مشارکت شرکتی از کشورهای متخاصم را که مستقیما یا غیر مستقیم مسئول خونریز‌ها در سوریه بوده است در عملیات بازسازی بپذیرد. اما برای شما به عنوان خبرنگار روزنامه‌ای از چک، می‌توانم بگویم که چک می‌تواند یکی از کشورهای مشارکت کننده در این بازسازی‌ها باشد برای اینکه از بسیاری از کشورهای دیگر اروپائی، با وجود اعمال فشار‌ها به دولت این کشور و مسئولان آن به منظور قطع روابط با سوریه، منطقی‌تر وعقلانی ترعمل کرده است. بنابراین ما از این موضع تقدیر می‌کنیم. می‌توانم بگویم که در‌ها برای این چنین همکاری در این بخش از اقتصاد باز خواهد بود.

سوال روزنامه: این مساله من را خوشحال می‌کند. اما نمی‌توانم امکان تحقق آشتی در سوریه را پس از چهار سال جنگ در این کشور تصور کنم. معتقدم کار بسیار سختی است تا بر دشمنی‌هایی که در این مدت شکل گرفته، غلبه کرد. ایا ممکن است شما تلاشهایی را که در این زمینه انجام می‌دهید برای ما بازگو کنید؟

جواب: خوشبختانه شما در حالی این سوال را مطرح می‌کنید که تلاش‌ها برای آشتی در بسیاری از مناطق موفق بوده است.. ما از مساله‌ای خیالی یا صرفا آمال و آرزو سخن نمی‌گوئیم. این مساله در عمل انجام شده است. در آغاز سوالی که از خودمان پرسیدیم‌‌ همان سوالی است که شما الان مطرح کردید. آیا موفق خواهیم شد؟ آیا مردم می‌توانند دشمنی‌ها و خونریزی‌ها را فراموش کنند؟ این مساله آسان نیست و در آغاز نیز آسان نبوده بویژه وقتی که آشتی با گروههای مختلفی باشد که برخی از ان‌ها افراط گرا هستند که این آشتی را نمی‌پذیرند مانند جبهه النصره و داعش در برخی از مناطق. این گروه‌ها عملا توانسته‌اند این تلاش‌ها را به شکست بکشانند. اما در مناطق دیگر یعنی جاهایی که بیشتر گروه‌ها بر تحقق آشتی اصرار داشتند، این امر محقق شد و گروههای دست اندرکار و شرکت کننده در آن توانستند گروههای مخالف آشتی را از این مناطق طرد و اخراج کنند. اگر بخواهیم از واقعیت‌ها سخن بگوئیم، کسانیکه با یکدیگر کارزار می‌کنند در کنار حکومت یا علیه آن، به زندگی طبیعی خود بازگشتند و روابط دوستانه را میان خود برقرار کردند و روزانه با همدیگر تعامل و همکاری می‌کنند چرا که قبل از بحران و این رویداد‌ها، دوستان و همسایگان یکدیگر بودند.

در حقیقت تلاش‌ها برای برقراری آشتی در اغلب مناطق موفق بوده است برای اینکه اشخاصی که در آن مشارکت داشتند متوجه شدند که آن‌ها قبل از آشتی در مسیر اشتباهی حرکت می‌کردند و فهمیدند که آن‌ها به عنوان ابزاری در مقابل پولی که از عربستان و قطر سرازیر شده و در خدمت ایدئولوژی بسته و اخوانی اردوغان در ترکیه، به کار گرفته می‌شدند. آن‌ها متوجه شدند که به کشورشان ضرر و زیان وارد کردند و به مسیر درست تغییر جهت دادند و این موفقیت بود. بنابراین جواب من این است که عملیات موفق شده است و در‌ها بیش از هر زمان دیگر برای آشتی‌ها بیشتر باز است و به مرور زمان شمار بیشتری از سوری‌ها به این آشتی خواهند پیوست و تعداد بیشتری از آن‌ها متوجه خواهند شد که نمی‌توانند به این مسیر ادامه دهند مگر اینکه بخواهیم جامعه، خودمان و کشورمان را به کلی نابود کنیم.

اسد در ادامه گفت: آمريکا تلاش می‌کند از روسيه برای اعمال فشار بر دولت سوريه استفاده کند.

سئوال دوازدهم: ممکن است یکی از فرایندهای آشتی همانی باشد که در ژانویه جاری در مسکو برگزار خواهد شد، که در جریان آن دولت شما دست کم با برخی از مخالفان بحث و گفتگو خواهد کرد. آیا شما پیش بینی می‌کنید این گفتگو‌ها نتایج ملموسی داشته باشد؟ نظر شما درباره این ابتکار روسیه چیست؟

بشار اسد: به نظر من، موضع روسیه حمایت از سوریه در جنگ با تروریسم است و این مسئله مهمی است. در عین حال، این اقدام، سرآغاز فرایند سیاسی است، موضع ما نیز با این موضع روسیه منطبق است زیرا ما دوست نداریم هیچ فرصت سیاسی را هدر دهیم، این کاری است که ما تلاش می‌کنیم انجام دهیم. اگر موفق بشویم خوب است و اگر هم موفق نشویم چیزی را از دست نخواهیم داد.

وی افزود: بنابراین، ما برای شروع گفتگو به روسیه نمی‌رویم بلکه به آنجا می‌رویم تا با این شخصیت‌ها و افراد مختلف مبانی و اصولی را که گفتگو‌ها در صورت آغاز شدن مبتنی بر آن‌ها خواهد بود، بررسی کنیم مانند: وحدت و یکپارچگی سوریه، مبارزه با گروههای تروریستی، حمایت از ارتش و جنگ با تروریسم و مسائلی از این قبیل. اما در خصوص آنچه که من از این نشست انتظار دارم به نظر من، ما باید واقع بین باشیم، زیرا ما با افراد تعامل می‌کنیم. وقتی از مخالفان سخن می‌گوییم منظورمان کسی نیست که با یک چیزی مخالف است چون هر کسی می‌تواند با چیزی مخالف باشد. اما مخالف به مفهوم سیاسی، حزب یا گروهی است که در دولت یا پارلمان نمایندگانی داشته باشد و بتواند روی مردم در یک کشور تاثیر گذار باشد و برای کشورش تلاش کند نه آنکه برای تامین منافع بیگانگان تلاش کند.

به عقیده من، این یک مفهوم جهانی است. اکنون ما از شخصیت‌های مختلفی سخن می‌گوییم که برخی از آن‌ها شخصیت‌هایی ملی هستند و برخی از آن‌ها نیز هیچ نفوذی در داخل ندارند و نماینده هیچ بخش مهمی از مردم سوریه نیستند و برخی‌ها نیز عروسک‌هایی در دست عربستان سعودی یا قطر یا فرانسه یا آمریکا هستند در نتیجه در راه منافع کشورشان تلاش نمی‌کنند. برخی شخصیت‌ها و افراد دیگر آن‌ها هم نماینده یک اندیشه افراطی هستند. به همین علت، فعلا قضاوت درباره موفقیت یا شکست این اقدام زود است... با وجود این، ما از این طرح روسیه حمایت می‌کنیم و معتقدیم باید به عنوان دولت به آنجا برویم تا حرف‌های آن‌ها را بشنویم. اگر آن‌ها مطلبی داشتند که به نفع مردم و کشور سوریه بود به این مسیر ادامه خواهیم داد و اگر مسئله آن گونه نبود با آن‌ها تعامل جدی نخواهیم کرد.

راه حل مسائل سوریه در درجه نخست و پیش از هرچیز باید از داخل خود سوریه باشد.. آمریکا در جنگ با داعش ظاهرسازی می‌کند و بازی صبر و انتظار را در پیش گرفته است.

سئوال سیزدهم: براساس گزارش‌های رسانه‌ای، روس‌ها این فرایند را با آمریکا هماهنگ می‌کنند و به نظر می‌رسد این دو ابرقدرت می‌توانند شاید برای نخستین بار، در مسئله سوریه، زمینه مشترکی به وجود بیاورند. آیا این سرآغاز روند پایان یافتن جنگ سوریه است؟

بشار اسد: منظور شما آن است که اگر این دو ابرقدرت به چنین زمینه مشترکی برسند؟

خبرنگار نشریه: بله. اگر بتوانند روی چیزی به توافق برسند، می‌تواند مسئله مثبتی باشد.

بشار اسد: هر رابطه خوبی میان روسیه و غرب، و در درجه نخست آمریکا، روی این منطقه، خصوصا در این مرحله و به ویژه در رابطه با سوریه، بازتاب مثبت خواهد داشت. ولی من می‌خواهم روی این مطلب تاکید کنم که راه حل مسئله سوریه باید اولا و پیش از هرچیز، از داخل خود سوریه باشد. ثانیا: اگر بخواهیم از روابط بین المللی و تاثیرات آن سخن بگوییم، به جدیت نیاز داریم. وقتی از زمینه مشترک، صحبت می‌کنیم، باید ببینیم ماهیت این زمینه مشترک چیست و آمریکا تا چه حد در جنگ (با داعش) جدی است؟ تا کنون اقدام آمریکا در این زمینه ظاهرسازی بوده است، در حالی که روس‌ها در جنگ با تروریسم بسیار جدی هستند. در همین راستا، باید دید میزان جدیت آمریکا در تاثیر گذاری بر ترکیه، قطر و عربستان سعودی چقدر است ـ این کشور‌ها متحد آمریکا نیستند بلکه عروسک‌هایی در دست آن هستند ـ آمریکا چقدر حاضر است روی آن‌ها برای متوقف کردن ارسال پول، اسلحه و تروریست به سوریه اعمال نفوذ کند. تا به این سئوالات پاسخ داده نشود نمی‌توان به زمینه‌های مشترک دست یافت.

تا این لحظه، آمریکا بازی صبر و انتظار را در پیش گرفته است. آمریکا در ‌‌نهایت دنبال آن است که از روسیه علیه سوریه استفاده کند. این کشور از روسیه می‌خواهد سوریه را تحت فشار قرار دهد. این زمینه مشترکی است که آمریکایی‌ها دنبال آن هستند نه زمینه مشترک لازم برای مبارزه با تروریسم و دادن اجازه به مردم سوریه برای تعیین آینده خود و احترام گذاشتن به حاکمیت همه کشور‌ها از جمله سوریه. ما تا حالا شاهد وجود چنین زمینه مشترکی نبوده‌ایم. روس‌ها با تمام توان خود برای به وجود آوردن این زمینه مشترک تلاش می‌کنند ولی فکر نمی‌کنم آمریکایی‌ها به این تلاش‌ها پاسخ مثبت بدهند.

خبرنگار روزنامه: سپاسگزارم، انشاء الله سال جاری سالی پربرکت برای سوریه باشد.

بشار اسد: ممنون از شما.
آخرین اخبار