يکشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۳ - 2024 December 15 - ۱۲ جمادی الثانی ۱۴۴۶
۲۴ دی ۱۳۹۳ - ۱۵:۲۹
روایت دسته اول از ملاقات 50 ایرانی با تیم ملی

کی روش دوست داشتنی

کارلوس کی روش درآخرین تمرین تیم ملی حسابی خرق عادت کرد . او بدون توجه به حراست تیم ملی ، سرپرست و حتی ماموران امنیتی استرالیایی 50 هوادار ایرانی را داخل اتوبوس فرستاده و حسابی هم به هواداران تیم ملی انرژی داده و هم به بازیکنان تیمش.
کد خبر: ۶۹۹۸۰
 ایران اکونومیست کارلوس کی روش درآخرین تمرین تیم ملی حسابی خرق عادت کرد . او بدون توجه به حراست تیم ملی ، سرپرست و حتی ماموران امنیتی استرالیایی 50 هوادار ایرانی را داخل اتوبوس فرستاده و حسابی هم به هواداران تیم ملی انرژی داده و هم به بازیکنان تیمش. روایت چیا فوادی روزنامه نگار ورزشی را که از نزدیک شاهد این اتفاق بوده را می خوانید.

بالای پله اتوبوس تیم ملی ایستاده بود و همینطور به همه نگاه می کرد. با همین نگاه که در تصویر اول می بینید! عین یک شوفر صمیمی و شیطان! تازه تدارکات تیم آجیل ها را بین تیم و کادرفنی و سرپرستی در بسته هایی وکیوم شده پخش کرده بود. بادام زمینی و پسته و بادام و کشمش! توی دستش بود. بدون اینکه تعارف کند، یکی دو تا می انداخت بالا و یکی دو تا هوادار هم با آجیل ها می فرستاد توی اتوبوس پیش بازیکنان.



همه کپ کرده بودیم! سرپرست تیم ملی و حراست تیم ملی هم کپ کرده بودند. نمی پرسید و نگاه هم نمی کرد که چه کسی با چه پوششی می رود بالا. اول گفت بچه ها و دخترها بروند و عکس بگیرند و بیایند. بعد گفت آنهایی که جوان هستند. بعد نوبت به زن ها رسید و مردها هم پشت سرشان. آنهایی که اول رفتند بالا توانستند تا ته اتوبوس بروند و تا توانستند عکس سلفی گرفتند و فیلم هم گرفتند. کی روش لبخند می زد. 50 نفری که برای دیدن تمرین تیم ملی به اطراف سیدنی آمده بودند را داخل اتوبوس فرستاد. همه را فرستاد بالا. با هر نوع پوششی! کی روش دم در بود. درست مثل یک شوفر صمیمی و خاکی که گفتیم. هر کسی می خواست با او عکس بگیرد، درست مثل تصویری که می بینید کله اش را می آورد جلو و با آنها عکس می گرفت. به شوخی به او گفتم، می گذاری من هم بروم بالا؟ گفت اگر آی دی کارتت را دربیاوری، شاید گذاشتم بروی! گفتم نه می خواهم بروم بالا با آی دی کارت هم بروم! گفت من که می دانم شما روزنامه نگارها آی دی کارتهایتان را درنمی آورید!شما که طرفدار تیم ملی نیستید! گفتم از کجا می دانی که ما طرفدار تیم ملی نیستیم؟ خندید و گفت: برو کنار این هوادار بیاید بالا! دو نفر دیگر را فرستاد بالا. حسابی روی مخ سرپرست و حراست رفته بود. بازیکنان هاج و واج مانده بودند. سرپرست و حراست که وارد کار شدند، توانستند جلوی هوادارها را تا نیمه اتوبوس بگیرند. یعنی اینکه هواداران نتوانند وارد منطقه بازیکنان شوند. کی روش البته آن پایین خبر نداشت وگرنه شاید نمی گذاشت چنین اتفاقی بیفتد.



در هر حال کی روش با این کار نشان داد که همه کاره تیم ملی ایران خودش است و بس. او می تواند در همه کارها دخالت کند. قیافه سرپرست و حراست دیدنی بود. حتی خودش به حقیقی و قوچان نژاد گفت بروید به مردم امضا بدهید و پیراهن هایشان را امضا کنید و عکس بگیرید. کی روش زمانی این کار را کرد که ماجراهای سلفی های پر سر و صدای بازیکنان با هواداران تیم ملی در سابتها و شبکه های اجتماعی منتشر می شد و عکسهایش روی وایبر می آمد و در شبکه های اجتماعی دست به دست می شد. همان شب در هتل اینترکنتینانتال ملبورن هم از اینکه هواداران را راه نداده اند تا با ملی پوشان عکس یادگاری بگیرند، حسابی ناراحت بود. او امروز نشان داد که همه کاره تیم است و حتی سرپرست و حراست و دبیرکل و حتی سکیوریتی استرالیا هم حریفش نیست. به بازیکنان می گفت شما برای اینها بازی می کنید. برای شاد کردن اینها! و چشمک می زد، به من، به هوادارها، به استرالیایی ها، بههمه! امروز گوشت کی روش حسابی شیرین بود.

آخرین اخبار