ایران اکونومیست- سمینار آموزشی شفا با موضوع «درمان روان با اسماء الهی با تمرکز بر دو اختلال افسردگی و اضطراب»، ظهر ۱۲ دیماه با سخنرانی حسین اقبالینسب، روانشناس با تخصص خانواده درمانی و با حضور گسترده مردم علاقهمند در سالن سعدی مرکز همایشهای برج میلاد برگزار شد.
اقبالینسب با اشاره به اذکاری برای درمان دو اختلال شایع در سطح جامعه، گفت: ذکرهای زیادی برای کاهش اضطراب و افسردگی وجود دارد اما دو ذکر اختصاصی برای این دو امر است؛ ذکر اختصاصی کاهش اضطراب «حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ» و ذکر اختصاصی کاهش افسردگی ذکر یونسیه «لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِین»است.
وی با تأکید بر اینکه برخی ذکر میگویند اما متأسفانه درمان نمیشوند، ادامه داد: تأثیر این کلمات بنابر بیان صریح آیات و روایات بینهایت جدی است اما فقط ما باید باورشان داشته باشیم و این مستلزم این است که به آنها اعتقاد داشته باشیم.
این روانشناس اظهار کرد: بزرگان روانشناسی سالهاست که فعالیتهای گستردهای در این حیطه انجام دادهاند اما چیزی که من به آن اضافه کردهام و دنبال آن هستم «تئوری روانشناسی با رویکرد امنیت یافتی» است.
وی ادامه داد: خاطرات دوران کودکی، آنجاها که سرکوبی داشتی همه اینها در روان کاوی و روان تحلیلی مورد نظر است. گروهی از روانشناسان معتقدند که با گذشت زمان کاری نداریم بلکه برخود و عکسالعملها را نسبت به حال حاضر بررسی میکنیم.
اقبالینسب بیان کرد: بودن همراه با اضطراب است و چون افراد بودن را به عنوان واقعیت زندگی خود قبول نمیکنند لذا این موجب میشود که بیمار و دچار اضطراب شوند. در حال حاضر نوبت به این رسیده است که انسان احساس درست نسبت به آینده داشته باشد چطور میتوان زندگی کنی که از حال حاضر تا آینده که هستی، احساس درستی نسبت به زندگی داشته باشی و اضطراب نتواند تو را از زندگی کردن خارج کند.
وی با تأکید بر اینکه چطور میتوان ایمن شد نسبت به عدم اضطراب در زندگی آینده، گفت: بدون وعدههای زمانبر میتوان کمک کرد به احساس شادکامی و نباید مدام صورت مسئله را عوض کنیم روان درمانی امنیت یافتگی این قدرت را دارد.
این روانشناس اظهار کرد: تمام کارها که در زندگی انجام میشود چون کارکردن، درس خواندن، ازدواج کردن و ... به خاطر تولید احساسی بنام امنیت است که یک بخش این امنیت، امنیت جسمانی و مالی است و بالاتر از آن امنیت عاطفی است که این حائز اهمین و بالاتر از دو امنیت گذشته است و امنیت بالاتر از امنیت عاطفی، امنیت معرفتی و شناختس است و آدمهای سالم آدمهایی هستند که معناهای ایمنکننده دارند.
وی با تأکید بر اینکه آزامش نداشتن به معنای تنش و آرام بودن همه چیز نیست، تصریح کرد: بلکه این امر به معنای داشتن معنایی که رنجهای خودت را برای خودت توضیح دهد امنیت رویکردی از این وجود دارد و امنیت نیرو و موتوری است که باعث حرکت تو در تمام مراحل زندگی انسان است.
اقبالینسب عنوان کرد: شخصیت هر کسی عبارتست از دایرهای که در یک بخش آن و در سمت راست آن دایره، مولدها، ماجراهای مثبت و احساسات خوب در آن بارگذاری شده است و نیمه منفی و نا ایمن ما تمام خاطرات نگران کنده و اتفاقهای بد و نازیباییها در آن بارگذاری شده است.
این روانشناس ادامه داد: مغز در حالتهای شادی بالاترین آمادگی را برای یادگیری دارد، احساس امن و خوشایند و زندگی کردن با نیمه ایمن براساس حادثههای خوشایند و اتفاقات خوب و احساس نا امن و ناخوشایند و زندگی کردن با نیمه ناامن و براساس ناراحتیها. شخصیت هر آدم دایرهای است که در آن مواد ایمنکننده است که پر از انرژی مثبت است و بخش دیگر محتوای ناایمن کننده است که شامل خاطرات بد و نبایدهای زندگی است و بر از انرژی منفی است که موجب زندگی در بُعد نا ایمن کننده میشود.
نیمه امن ما نیمه راست مغز ماست
اقبالینسب اظهار کرد: در روانکاوی عمیق آن هوشیار ناامن کننده را باز میکنیم که در عمق شخصیت ما و در بخش ناهوشیار ماست و نیمه امن ما نیمه راست مغز ماست که شامل بایدها و ارزشهای زندگی است و تعادل روانی در خانوادهها زمای اتفاق میافتد که به این مفهوم برسی که نیمه مطلوب همدیگر چیست و بتوان خود را در این نیمههای مطلوب حمایت کنیم.
وی با اشاره به اینکه موقعی میتوان چیزی را درمان کرد که تعریف آنرا بدانیم، تصریح کرد: فروید درباره افسردگی میگوید که آن ریشه در فقدان دارد وقتی همه چیز را از دست میدهی در حالی که دوستش داری و به آن نیاز داری و در سوگ قرار میگیری آن هنگام افسرده میشود. افسردگی درماندگی آموخته شده است و فقدان باعث ایجاد افسردگی است. همه آنچه که در زمینه مثبت مغز وجود دارد جزو مواد ایمن شماست و وقتی اینها از بین برود ایجاد افسردگی میکند.
اقبالینسب با تأکید بر اینکه تعداد مضطربها بیشتر از افسردههاست و وسواس خروجی اضطراب و افسردگی است و سرطانی است که تا آخر عمر درمان نمیشود، بیان کرد: به دلیل اینکه افسردگی آویزان شدن ذهن در مقاطعی از زندگی است و آدم برای همیشه آیندهاش درگیر است.
وی عنوان کرد: اضطراب، تهدید فقدان مولدهای ایمنکننده است که موجب ایجاد هورمون آدرنالین و کورتیزول در بدن میشود و سکته مغزی حتماً یک علتش در اضطرابهای بلندمدت است یعنی ذهن تولیدکننده سموم است. مردم حال تمرکز و قطع کردن تفکر منفی را ندارند و علت مراجعه بیشتر افراد به روانشناسان متعدد است و مجموعه انرژی افراد در ناحیه چشم و دست افراد جمع است چنانکه چشم زخم وحود دارد.
عدم توجه به القائات شیطان در بخشیدنها
این روانشناس تأکید کرد: عدم توجه به القائات شیطان در بخشیدنهاست و ترسها و نگرانیهای ما ریشه در احساس عمیق و ناهوشار ماست و آن دو احساسا احساسی است که ما مسلمانان آن را قبول داریم و میشناسیم و مسلمانان به این اعتقاد دارند که ما روزی از خدا جدا شدهایم و افسردگی اقتضایی به دلیل فقدان شرایط عالی در مجاورت حضرت حق است که همیشه ما را در حالت غم نگه داشته است یعنی فقدان خدا موجب افسردگی وجودی در انسانها میکند.
وی تصریح کرد: پیامبران و امامان آمدهاند که ما را با ارائه راهکارهایی از این فقدان خداوند رهایی بخشنداما چون ما به راهکارهای آنان توجه نمیکنیم موجب میشود که فقدان خداوند را داشته باشیم.
اقبالینسب عنوان کرد: بنا بر صریح آیات ما دو الهام یکی شر و دیگری خیر داریم «و نفس وما سواها ،فألهما فجورها وتقواها» که الهام خیر نمادش خداوند است و الهام شر نمادش شیطان است و هر وقت سبک زندگی ما عجین شده با کارهایی که الهام خیر است، فرد خوشحالتر و با اخلاقتر میشود. به دلیل تأیید آن الهام خیر از درونت، حالت خوب پیدا میکند و اگر سبک زندگی اتخاذ کرده باشی که الهام شر را تداعی کند، حالت بد به انسان دست میدهد و این هیچ ربطی به مذهب ندارد بلکه زبان فطرت است.
این روانشناس خاطرنشان کرد: ریشه درمان ترسها و یأسهای کوچک انرژیهای متراکمتر و افسردگی اقتضایی و اضطراب وجودی هستند. مجموعه ترسها و غمها تعادل روانی هر آدم را به هم میزنند. تمام غمها اسمش افسردگی و همه ترسها اسمش اضطراب است و ترسها و یأسهای کوچک قطراتی از دریای مواج که ما را به یاد نگرانی مبنایی و فقدان ذاتی خودمان میاندازند. اینها ناشی از دوری از خداو نزدیگی شیطان به توست و در شفای با ذکر گفته میشود که نگرانیهای بنیادی را از طریق ذکر درمان کن و خود به خود قدرت تمام تنشهای تو پایین میآید.
اقبالینسب با تأکید بر اینکه الله تنها منبع ایمنکننده بشریت است، گفت: چهار کار درباره خدا انجام میدهیم؛ شناخت، حسی که به خدا داریم، گفتوگویی که با خدا میکنیم و عبودیت خدا یعنی هرچه تو میگویی چشم، اگر در رابطه با خدا کاسبکارانه برخورد کنیم در آن هنگام از خداوند طلب دایم و اگر اعتقاد داشته باشیم که و رابطه عاشقانه با خداوند داشته باشیم هرچی که او میگوید، میگوییم چشم.
خواندن کتابهای ایمان درمانی
وی با توصیه درباره خواندن کتابهای ایمان درمانی، اظهار کرد: ذکر سه بخش است ذکر معرفتی، زبانی و رفتاری. ذکر به طور کل به معنای انتقال اراده شفا و امنیت یافتی خدا از طریق کلمات ذاکر به شرط اینکه ذاکر قابلیت و صلاحیت داشته باشد.
اقبالینسب عنوان کرد: شفا تنها کار خداوند است و درمان کار درمانگر و دکتر و تمام کائنات دستبه دست هم دهند نیز نمیتوان با اراده خدا مقابله کنند. هنگامی که مسیرهای آلوده گناه و معصیت از وجود آدمی پاک شود، این اذکار عملیاتیتر میشوند و هرکس اعتقادش بر این باشد که کاری که انجام میدهد بنام خود تمام میکند این القائات شیطان است. شکم پر و زبان گناهآلود باعث عدم عملیاتی شدن ذکر میشود و اگر ما جان و زبان و روانمان را پاکسازی کنیم کمترین کارمان این است که میتوان التهابات آدمها را کم کنیم آن هم بدون هیچ ادعایی.
وی عنوان کرد: ذکر معرفتی یعنی اینکه دانشت به برهان نزدیک شود و ذکر رفتاری بنا بر آیه ۳۶، سوره زخرف «وَ مَنْ یَعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ» و هر کس از یاد خدای رحمان (در اثر اشتغال به شهوات ) چشم بپوشد (و کوردل شود ) برای او شیطانی می گماریم که همواره ( برای وسوسه و گمراهی ) یار و قرین باشد.
این روانشناس تصریح کرد: اضطراب و افسردگی، استرس تولید میکند، حالتی از تشویش که تواناییهای آدم نمیتواند این استرس را پشتیبانی کند هوش یا توانایی مجموعه توانایی پذیرش، انطباق و حل مسئله است و هوش نیز به پنج گروه تقسیم میشود، IQ که نمیتوان برای آن کاری کرد و خدادادی است اما چهار هوش دیگر را میتون تغییر دارد و آن هوش بدنی، هوش هیجانی، هوش معنوی و اخلاقی است. هنگامی اتفاق استرسزا برای فرد میافتد این پنج هوش مقابل آن جریان میایستند اما هر چقدر اینها در تو بالات ر باشد میتوان آن مسئله را بپذیری و حل کنی و تحلیل کنی و مسئله در وحجود بزرگ تو کوچک میشود.
وی عنوان کرد: هنگامی که دچار خطر ذهنی میشوید بخشی از مغر هورومونی سمی بنام آدرنالین تولید میکند که برای بدن ضرر دارد و موجب بیماریهایی چون خارش، لکه در پوست، کم اشتهایی، بیاشتهایی، فشار خون بالا میشود و آدمها بیمار میشوند و میمیرند نه اینکه پیر شوند و بمیرند.
ضرورت پاکسازی جسم، روح و ذهن
اقبالینسب با تأکید بر اینکه ما نیازمند سه پاکسازی در بدن هستیم پاکسازی جسم، روح و ذهن، عنوان کرد: خداوند در آیاتش پنج استرس را بیان میکند «وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِّنَ الْخَوفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمَوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ؛ و قطعاً شما را به چیزى از [قبیلِ] ترس و گرسنگى، و کاهشى در اموال و جانها و محصولات مى آزماییم و مژده ده شکیبایان را».
وی بیان کرد: ضربات مهلکی که در زندگی به ما میخورد خداوند ما را محکم نگهدارد تا بتوانیم به راحتی آنها را هضم کنیم. اما اینها واقعیتهای زندگی است که چیزی که میتواند ما را محکم کند در برابر آنها ذکر است. چنانکه حضرت علی(ع) فرمودند «من خداوند را در شکسته شدن تصمیمهایم شناختم».
این روانشناس با تأکید بر اینکه بدترین نشانه اضطراب ریتم تنفس و قلب بهم میخورد، تصریح کرد: ذکر هوش معنوی برای مقابله با شرایط استرسزاست و معنای ذکر عبارت است از خود قرآن همانطور که آمده است «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ» و دورم به معنای نماز است همانطور که فرمودند «إِنَّنی أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدْنی وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْری» و سومین معنای آن به معنای واژه الله این اسم که جمیع صفات جلالیه خداوند است.