وضعیت فعلی بانک ها و سیستم بانکی به لحاظ استانداردهای حسابداری، حسابرسی و کنترل داخلی در چه سطحی است؟
شرایط سیستم های مالی و مدیریتی بانک ها یکسان نیست، برخی بانک ها با عنایت به اهمیت فناوری اطلاعات در مدیریت و نظارت بر عملیات بانک اقدامات مناسبی در راستای استقرار نظامCore banking انجام داده اند، برخی نیز متاسفانه کمتر سرمایه گذاری کرده اند و لذا محیط ریسکی بیشتری برای تخلفات و موارد عدم رعایت مقررات حاکم دارند. لذا میزان توجه به نظام کنترل های داخلی و سرمایه گذاری در استقرار این نظام، قطعا شرایط محیطی مناسب تری برای اداره مطلوب و کم خطرتر بانک فراهم می کند.
از زاویه رعایت استانداردهای حسابداری، باتوجه به الزام بانک ها به انجام حسابرسی مستقل سالانه صورت های مالی، بانک ها عمدتا نسبت به رعایت استانداردهای حسابداری در تهیه صورت های مالی خود اقدام می کنند و لذا اظهارنظر حسابرسی مستقل حسب اطلاعات موجود، مقبول یا مشروط بوده و شاهد گزارش های مردود نیستیم، اما این امر به مفهوم عدم وجود ضعف کنترل و فقدان موارد خلاف قوانین و مقررات نیست و صرفا حاکی از مطلوب بودن انعکاس صورت های مالی است.
اگر بخواهید به کلیت نظام بانکی کشور نگاهی بیندازید، چند درصد از سیستم بانکی کشور خود را در برابر تخلفات به نحو مناسبی ایمن کرده اند؟
ایمن کردن سیستم هر بنگاه در مقابل تخلفات مستلزم تدوین و پیاده سازی سیاست های ضد تقلب، استقرار نظام کنترلی، ایجاد محیط مناسب کنترلی ها و متعهد بودن مدیران به رعایت اخلاقیات، پایش مستمر و سیستماتیک مدیریت و انجام بازرسی های موردی، آموزش های مناسب برای مدیران و کارکنان در راستای جلوگیری، کشف و گزارش موارد تقلب، تقویت حسابرسی داخلــی و حسابرسی مســتقل و انجام حسابرسی های غیرمنتظره، تقویت سازوکار اخذ اطلاعات از مخبرین و برقراری نظام اطلاعات و ارتباطات مناسب است.
در این رابطه طراحی نظام مدیریت و مقابله با تقلب مشتمل بر تدوین برنامه مدیریت خطر تقلب، ارزیابی دوره ای خطر تقلب، تدوین ضوابط پیشگیری از تقلب، مستندسازی فنون کشف تقلب و استقرار فرآیندهای داخلی جهت کشف و گزارش تقلب امری اساسی است.
اقدامات بانک ها در این زمینه متفاوت است و تعیین درجه ایمن سازی نیازمند بررسی های دقیق و ارزیابی جامع موارد فوق در هر بانک است، اما در سطح کلان می توان گفت که با شرایط مطلوب و مناسب فاصله معناداری داریم.
روش های فعلی کنترل داخلی در بیشتر بانک های کشور سنتی است. این امر چه تاثیری در افزایش ریسک فساد مالی به جای می گذارد؟
قطعا باتوجه به پیشرفت فناوری و مدرن شدن نظام های مدیریتی و اجرایی، تجهیز نظارت به فناوری روز از ضروریات اداره مناسب هر بنگاه است و قطعا بانک ها نیز از این قاعده ها مستثنا نیستند. در شرایط انجام تراکنش های چند ده میلیونی، استفاده از روش های سنتی نظارت بویژه روش های دستی قطعا موثر نخواهد بود. این امر به عنوان یک ضعف مهم تلقی و موجب افزایش ریسک فساد مالی خواهد شد. به عبارت دیگر هر میزان کنترل های داخلی از شرایط فناوری روز عقب تر باشد، زمینه مساعدتری برای افزایش ریسک فساد مالی ایجاد خواهد کرد.
بانک ها تا چه زمانی باید به کشف فساد از طریق بازرسی ادامه دهند؟ اصولا اکنون در بانک های معتبر جهان تکیه سیستم بر بازرسی تا چه حد کارآیی دارد؟
تکیه اصلی بر کشف فساد، ارزیابی ریسک تقلب در محورهای اساسی است. برخی از مهم ترین این محورها که باید مورد توجه قرار گیرند، درک و ارزیابی شرایط محیط عملیاتی و فشارهای موجود، تعیین فرآیند های کسب و کار، تعیین مالکان فرآیندها، مرور سوابق تقلب در بنگاه، بررسی چگونگی تحقق تقلب در هر فرآیند، تعیین طرف هایی که امکان ارتکاب تقلب را دارند، ارزیابی اهمیت تقلبات، بررسی متدلوژی ارتکاب و مخفی کردن تقلب برای تعیین سطوح جلوگیری کشف و بازدارندگی، بررسی مختصات آشکارکنندگان تقلب با فرآیندهای تعیین شده در ریسک تقلب باقی مانده و برنامه ریزی علاج ریسک تقلب با طراحی فعالیت های کنترلی برای جبران ریسک تقلب های پوشش داده نشده است.
نقش استانداردهای حسابداری دراین راستا چیست؟
استانداردهای حسابداری با این هدف تدوین می شود که اطلاعات و صورت های مالی و روش های شناخت و اندازه گیری وقایع یکسان باشد و از بکارگیری ضوابط دلخواه پیشگیری شود. بانک ها از یک سو نقش واسطه گری مالی را به عهده دارند و با سپرده گذاران و متقاضیان دریافت تسهیلات مالی، سر و کار دارند و از سوی دیگر بر سلامت سیستم پولی و ثبات کشور تاثیر دارند. به این ترتیب قوانین و مقررات خاص در مورد نظام بانکی وضع و از طریق نظارت بانک مرکزی به اجرا در می آیند. در ایران به موجب ماده 32 قانون پولی کشور، شورای پول و اعتبار مرجع تعیین نحوه و اصول حسابداری بانک ها، صورت های مالی، استهلاک و اندوخته ها تعیین شده و مصوباتی نیز در این زمینه ابلاغ شده است. همچنین کمیته نظارت بانکی بال در سطح بین المللی مقرراتی در مورد بانک ها وضع می کند که در ایران بانک مرکزی مقررات کمیسیون بال را ابلاغ می نماید و سازمان حسابرسی نیز استانداردهای حسابداری را تنظیم و ابلاغ نموده است که بانک ها این مجموعه را رعایت می کنند.
استانداردهای حسابرسی بانک ها، آنچه بانک مرکزی یا سازمان حسابرسی ابلاغ می کند تا چه حد به روز است؟ همچنین این مقررات تا چه حد از سوی بانک ها رعایت و پیاده سازی می شود؟
مرجع تدوین رسمی استانداردهای حسابرسی برای تمام بنگاه ها در سطح کشور مشتمل بر بانک ها سازمان حسابرسی می باشد، یکی از استانداردهای حسابرسی، استاندارد بررسی تقلب است که طی آن عوامل خطر تقلب مشتمل به ویژگی های مدیریت و نفوذ آنان به محیط کنترلی، وضعیت صنعت (محیط اقتصادی و قانونی) ویژگی های عملیاتی و ثبات مالی (ماهیت و پیچیدگی عملیات واجد و شرایط مالی و سودآوری) و آسیب پذیری دارایی های در مقابل سوء استفاده و فقدان کنترل های شناخته شده است. حسابرسان طبق استاندارد بررسی تقلب مکلفند تمام مراحل برنامه ریزی، اجرای روش های حسابرسی و گزارشگری نتایج را با اعمال ظن حرفه ای در جهت احتمال خطر وجود تحریف با اهمیت در صورت های مالی ناشی از تقلب انجام دهند. حسابرسان طبق استانداردها همچنین مکلفند در شرایط احتمال خطر وجود تقلب نسبت به موارد ذیل اقدام کنند:
انجام بررسی های محتوایی تکمیلی جهت اطمینان از وجود تحریف، بررسی دوباره، ماهیت، زمان بندی اجرا و حدود سایر روش های حسابرسی، بررسی ارتباط تحریف شناسایی با تقلب و ارزیابی آثار آن، ارزیابی اثر تحریف بر گزارش حسابرسی، مستندسازی عوامل خطر تقلب، اخذ تائیدیه از مدیران با عطف توجه به اعمال تعدیل های ضروری ناشی از تقلب واطلاع رسانی تقلب به مراجع ذی صلاح.
حسابرسان بانکی باتوجه به حساس و گسترده بودن عملیات مالی در بانک ها چه ویژگی هایی باید داشته باشند؟
درخصوص حسابرسی بانک ها باید گفت، حسابرسان بانک ها علاوه بر شرایطی که حسابرسان دیگر واحدهای تجاری باید از آنها برخوردار باشند، باید ویژگی های دیگری ازجمله توانایی حسابرسی فناوری اطلاعات و شبکه های ارتباطی، آگاهی از قوانین و مقررات لازم الاجرا در نظام بانکی ازجمله مقررات بانک مرکزی و همچنین از مهارت لازم در زمینه حسابرسی فعالیت های بانکی برخوردار باشند.
مهم ترین اقدام و اولویت برای موثرتر کردن حسابرسی داخلی بانک ها چیست؟
یکی از عوامل مؤثر و مهم در این راستا، راهبرد شرکتی و کنترل های داخلی اثربخش است. کنترل های داخلی واکنش مدیریت برای مدیریت ریسک های پیرامون واحد تجاری است. امروزه دیگر از کنترل های داخلی فقط تامین هدف حفاظت از دارایی ها انتظار نمی رود، بلکه کنترل های داخلی در دو سطح بانک و سطح فعالیت ها و فرآیندها طراحی می شود. در بانک ها به لحاظ گستردگی عملیات، کثرت معاملات و عوامل اقتصادی دیگر، سیستم های کنترل داخلی قوی باید پیاده سازی شود و متناسب تغییرات به روز شود. عملا پایه اصلی بسیاری از سوء جریان های مالی، نبود کنترل داخلی مناسب یا اعمال نکردن کنترل ها بوده است. درواقع در بانک ها به رغم وجود دستورالعمل کنترل های داخلی و بخشنامه های بانک مرکزی و همچنین در باره بانک های پذیرفته شده در بورس، وجود الزامات بورس اوراق بهادار، نظام کنترل داخلی کارآمدی که روزآمد نیز باشد استقرار نیافته است.
در باره حسابرسی داخلی و بازرسی بانک ها نیز باید بگویم، هرچند تمام بانک ها دارای این واحد ها هستند اما به دلیل ضعف های اساسی در نظام کنترل های داخلی، ضعف های جدی امکانات این واحدها و جدی نگرفتن جایگاه آنها و عدم تجهیز این واحدها به فناوری روز، عمدتا شاهد کارایی و اثربخشی مناسبی از این واحدها نیستیم.
درواقع اگر بخواهیم به این سیستم ها نمره بدهید از 20 چه نمره ای خواهید داد؟
در بخش استانداردهای حسابداری و الزامات گزارشگری مالی و نیز مقررات بین المللی از جمله مقررات کمیسیون بال، به نظر نمی رسد در نظام بانکداری ضعف های قابل ملاحظه ای وجود داشته باشد. اما در مورد استانداردهای حسابرسی به لحاظ جایگاه بالای لزوم حسابرسی با فناوری اطلاعات و نبود مهارت گسترده حسابرسان در این زمینه، به نظر می رسد فرصت بهبود زیادی وجود داشته باشد. در مجموع بانک ها از نظر استقرار یک نظام جامع کنترلی در شرایط یکسانی نیستند، اما به طور میانگین نمره مناسبی را از جهت استقرار نظام کنترلی نمی گیرند و متاسفانه شاهد ضعف های جدی در این زمینه هستیم.
به طور ساده و خلاصه علت بروز اختلاس های هنگفت اخیر در برخی بانک ها چیست؟ آیا بانک ها بازرسان کارکشته در اختیار ندارند یا استانداردهای حسابرسی آنها ضعیف است؟
دلایل بروز اختلاس در سیستم بانکی همان طوری که در سوالات قبلی شما پاسخ دادم، ناشی از ضعف های موجود در نظام کنترل های داخلی بانک است، به طور مثال وقتی شعبه ای با حجم عملیات محدود و ظرفیت اعتباری پایین قادر است با هماهنگی نفراتی در داخل بانک حجم عظیمی اعتبار اسنادی بدون پشتوانه و خلاف مقررات صادر نماید یا اعتبار در حساب بانکی مشتریان، بی حساب افزایش می یابد و این امر به نحو مناسبی در سیستم خود را نشان نمی دهد یا حجم عمده ای ضمانت نامه صادر می شود که به نحو مناسب در سیستم قابل ردیابی نیست، اینها نشان از ضعف جدی سیستم دارد. به عبارت بهتر در یک نگاه جامع، همه عملیات بانک باید در نظام جامع بانکی ثبت و به نحو مناسب با نظام کنترلی مورد پایش قرار گیرد و موارد خاص مورد پیگیری واحد بازرسی قرار گیرد. اگر همه این موارد با همدیگر و به طور یکپارچه انجام نشود طبیعتا شاهد موارد تقلب و فساد در نظام بانکی خواهیم بود.
البته بدیهی است فاصله بین نرخ تسهیلاتی که برخی بانک ها به مشتریان خود اعطا می کنند با نرخ تورم و وجود رانت در بازار تسهیلات خود از عواملی است که تشدید کننده این موضوعات بوده است.
همیشه گفته می شود بانک مرکزی باید در بانک ها برای جلوگیری از فساد نظارت کند. به نظر شما این نظارت اکنون از نظر کمی و کیفی در چه سطحی است؟
بانک مرکزی از جهات مختلف می تواند نقش کلیدی در ارتقای سطح کیفی بانک ها ایفا کند. بانک مرکزی از طریق واحد نظارت بر بانک ها به عنوان مقام ناظر با الزام بانک ها به رعایت قوانین و مقررات و استقرار نظام کنترل های داخلی دراین امر، نقش قابل توجهی را دارد. در این راستا اقداماتی چون انجام نظارت و بازرسی ها برای اطمینان از رعایت بخشنامه ها و مقررات و برقراری و اتصال سیستم کنترلی بانک به سیستم های بانک مرکزی جهت نظارت بر خط و استفاده از موسسات تخصصی حسابرسی برای نظارت دقیق و موثر بر بانک ها، طبقه بندی و نظارت بر تعیین حسابرسان مستقل و الزام حسابرسان مستقل بانک ها به ارزیابی دقیق سیستم های کنترلی بانک و درج موارد ضعف و اشکال، نظارت بر تعیین مدیران ذی صلاح در سیستم بانکی، سوق دادن بانک ها به سمت استقرار نظام راهبری با نگاه تقویت اعضای غیرموظف هیات های تخصصی داخلی و تجهیز به تکنولوژی روز و انجام حسابرسی مستمر ازجمله موارد مهم در رابطه با ایفای این نقش است. گسترش شبکه بانکی از یک سو و افزایش حجم عملیات بانکی از سوی دیگر خود مستلزم گسترش کمی نظارت بانک مرکزی است و از سوی دیگر وجود مقررات متعدد لازم الاجرا توسط بانک ها و ضرورت به روز کردن اطلاعات مربوط ازجمله ابزار مورد نیاز برای نظارت است که باید در این زمینه بانک مرکزی با طراحی ساختارهای بهتر و با بهره مندی از سیستم های به روز به اثربخشی نظارت فعلی بیفزاید.
آیا بانک ها برای بهبود نظارت بر عملکرد شعب شان به اجرای استانداردهای جدید بال و مفاهیمی چون حاکمیت شرکتی نیاز دارند؟
مجموعه استانداردهای بین المللی مانند مصوبات کمیسیون بال و مسائل حاکمیت شرکتی تاثیر جدی بر بهبود عملکرد بانک ها دارد. حاکمیت شرکتی نظامی است برای ارزش افزایی سهامداران و برای دستیابی به اهداف شرکت. ضمن این که این امر، شفافیت، پاسخگویی، رعایت حقوق ذی نفعان، عدالت و مسئولیت پذیری را نیز در پی دارد. در حاکمیت شرکتی دو مفهوم بنیادی نظارت و راهبری نهفته است. در بعد نظارتی، کمیته حسابرسی و کنترل های داخلی قرار می گیرد و نگرشی که امروزه در دنیا وجود دارد این است که بهبود حاکمیت شرکتی شفافیت، پاسخگویی و مسئولیت پذیری را در پی خواهد داشت که این امر ابزاری برای نظارت را در بر دارد. اگرچه بانک ها در جهت استقرار نظام های جدید مدیریتی بیشتر اقدام کنند، مانند تقویت نقش اعضای غیرموظف هیات مدیره، تقویت کمیته های تخصصی و نظارتی مانند حسابرسی ، ریسک، انتصاب و حقوق و مزایای مدیران و... زمینه نظارتی مناسب تری برای تقویت نظام های کنترلی و نظارت موثرتر بر مدیران اجرایی فراهم می شود. البته این موارد در شکل مؤثر و اثربخش آنها مفید هستند نه در شکل ظاهری و تشریفاتی که متاسفانه در برخی بانک ها شاهد این امر هستیم که قطعا در صورت شکلی، تاثیر لازم بر بهبود روند بانک ها نخواهد داشت. در بانک ها به لحاظ این که سپرده گذاران منابع خود را به آنها سپرده اند، حفظ اعتماد عمومی در جایگاه بالایی قرار دارد. چراکه در صورتی که اعتماد عمومی آسیب ببیند فقط آن بانک دچار مشکل نمی شود، بلکه ممکن است نظام اقتصادی کشور دچار مشکل شود. سال 1385 رهنمودی به نام کنترل داخلی اثربخش در بانک ها منتشر شد که بخش قابل ملاحظه ای از مباحثی که مربوط به کمیته حسابرسی، کنترل های داخلی و کمیته ریسک موضوعیت داشت در این رهنمود پیش بینی شده بود و الزامی هم شد، اما متاسفانه در عمل به درستی پیاده نشد. از سوی دیگر سازمان بورس اوراق بهادار نیز الزاماتی در این زمینه را برای بانک هایی که سهام آنها در بورس پذیرفته شده است را ابلاغ کرد.
آیا بانک ها اکنون به حسابداران مستقل اجازه حسابرسی می دهند؟ اگر نمی دهند نقایص حسابداری و عملکردی آنها چگونه مشخص می شود؟
هم اکنون تمام بانک ها به صفت دولتی بودن یا پذیرفته شدن در بورس یا الزامات مقرر از طرف بانک مرکزی، مورد حسابرسی مستقل قرار می گیرند.
البته چند سال قبل از سوی بانک مرکزی ضوابطی نیز جهت تعیین شرایط احراز این حسابرسان تعیین شده است. در حال حاضر بانک های دولتی توسط سازمان حسابرسی و دیگر بانک ها توسط موسسات حسابرسی خصوصی عضو جامعه حسابداران رسمی مورد حسابرسی مستقل قرار می گیرند. گزارشات حسابرسان مستقل نیز حاوی اشکالاتی در باره عدم رعایت استاندارد های حسابداری یا ضعف سیستم های کنترلی داخلی یا عدم رعایت قوانین و مقررات است.
با این حال سوالی که معمولا در شرایط بروز تخلف فساد مطرح می شود این است که حسابرسان کجا بودند؟
پاسخ این است که حسابرسی مستقل هرچند طبق استانداردهای حسابرسی باید حسابرسی را طوری برنامه ریزی کند که از انحراف در صورت های مالی از بابت تقلب و اشتباه اطمینان حاصل نماید، اما حسابرسی صورت های مالی سالانه با هدف تشخیص تقلب برنامه ریزی نمی شود و آمار موجود دنیا نیز نشان می دهد که حسابرسان مستقل فقط 3 درصد از تقلب ها و فسادهای مالی دستگاه ها را کشف کرده اند. یعنی مهم ترین عوامل کشف تقلب، اطلاعات ارائه شده مخبران یا نظام های کنترل داخلی و نظارت های مسئولان بوده است. البته اگر حسابرسی مستقل با کیفیت مطلوب و مناسب برنامه ریزی و انجام شود ـ که متاسفانه در برخی از موارد شاهد آن نیستیم ـ باید محورهای اساسی ضعف کنترل های داخلی و اشکالات اساسی حساب ها استخراج شود و حسابرس های مستقل نیز نقش خود را در جریان سالم سازی بانک ها به نحو مؤثرتری ایفا کنند.
راهکارهای شما برای جلوگیری از اختلاس و فساد مالی در سیستم بانکی آن گونه که اکنون قابل اجرا باشد، چیست؟
بانک ها باید اقدامات متعددی در این خصوص انجام دهند که در شرایط فعلی جای آن خالی است. یکی از این اقدامات تدوین منشور اخلاقی است، یعنی ایفای نقش مدیریت به عنوان الگوی اخلاقی، آگاه سازی مدیران و کارکنان نسبت به اخلاق حرفه ای، ایجاد کمیته اخلاق و انجام مستمر ارزیابی اخلاق، استفاده گسترده از فناوری اطلاعات، ساده سازی و شفاف سازی فرآیندها و نظارت برخط (آنلاین) بر فعالیت ها از طریق استقرار نظام Core banking جهت رد گیری فعالیت ها و تراکنش در سیستم های باز.
موضوع دیگر در این خصوص، استقرار نظام راهبری مطلوب مشتمل بر تفکیک مسئولیت و تقویت نقش اعضای غیرموظف هیات مدیره است. در این چارچوب اقداماتی چون راه اندازی موثر کمیته های حسابرسی، ریسک انتصابات و جبران خدمات مدیران، تقویت واحد حسابرسی داخلی و انجام حسابرسی مستمر، رعایت شایسته سالاری در انتصاب مدیران و مسئولان، برقراری ارتباط بر خط (Hot line) جهت اخذ اطلاعات بموقع از مخبرین، ایفای نقش قوی تر حسابرسان مستقل، تدوین سیاست ها و شاخص های ضد فساد و اجرایی کردن و پایش آن، انجام رسیدگی های غیرمنتظره و جابه جایی کارها و مسئولان تشویق مخبران، نظارت بر عملکرد همکاران و دقت در تغییر رفتاری و نمایه های فساد آمیز و برخورد قاطع با موارد تخلف و فساد کشف شده مورد نظر است.