ایران اکونومیست- شما این آمارها را باور میکنید؟ یا همچون برخی از منتقدان سینما
فکر میکنید بالا و پایین کردن عدد فروش با هدف تهییج و ترغیب مردم برای
حضور در سینماها انجام میشود و آمار فروش قابل اعتنا نیست؟ این پرسشی است
که این روزها در میان فعالان سینمایی بیش از گذشته تکرار میشود. به هر روی
در وهله نخست بدون مراجعه به آمارهای منتشر شده نیز میتوان با یک نگاه
اجمالی به صفهای مردم در مقابل در ورودی سالنهای سینما بیواسطه، افزایش
مصرف سینمایی را در جامعه درک کرد.در واقع نقطه آغاز نوشتن این گزارش از یک
اتفاق تکراری شکل گرفت؛ گلایه تعداد زیادی همکار، دوست و آشنا از پر شدن
سالنهای سینما حتی در ساعات پایانی شبهای وسط هفته! تکرار این اتفاق
نهتنها در تهران که در شهرهای مختلف کشور، بیش از هرچیز نشاندهنده بازگشت
شهروندان به صندلیهای سینماهاست. آشتی با اکران!
روایت رقمهای فروش
بررسی آمارهای فروش با تو جه به دو شاخص میتواند قابل اتکا باشد؛ جمعیت و
ارزش قیمت بلیت. به زبان دیگر هرچه بلیت سینما گرانتر بشود، رقم فروش نیز
بالاتر میرود و این موضوع میتواند مقایسه آماری دو فیلم در دو سال مختلف
را خدشه دار کند. از سوی دیگر با توجه به شاخصی به نام جمعیت، میتوان
پیشبینی کرد که از میان جمعیت 80 میلیونی امروز کشور امکان فروش یک فیلم
بیشتر از زمانی است که جمعیت ایران 30 میلیون نفر بود. با دخالت دادن این
دو شاخص در تحلیل نهایی، نتیجه جالبی در فروش فیلمهای سینمای ایران به دست
میآید؛ از مجموع 10 فیلم پرفروش سینمای ایران در کشور، پنج فیلم در سه
سال اخیر اکران شده است. فیلمهای شهرموشها 2، اخراجیها 3، کلاه قرمزی و
بچه ننه و قلادههای طلا و جدایی نادر از سیمین 6 فیلم از مجموعه 10 فیلم
پرفروش تاریخ سینمای ایران هستند که در فاصله سال 1390 تا امروز اکران شده
است.
صنعت 50 میلیاردی سینمای ایران
پیش از این حجتالله ایوبی رئیس سازمان سینمایی در جشن روز ملی سینما با
اشاره به اینکه آخرین آمار فروش سینما در آخرین سال دولت دهم تنها معادل 30
میلیارد تومان بود و بهطور متوسط از جمعیت بیش از 70 میلیونی ایران تنها 8
میلیون نفر به سینما رفتند، گفت: خوشبختانه سینمای ایران در 6 ماه اول سال
93، 30 میلیارد تومان فروش داشت که این مساله میتواند نویدبخش این باشد
که سینمای ایران در نیمه دوم سال با فروش بیشتری همراه است. این در حالی
است که برخی گمانهزنیها حاکی از رشد این شاخص تا مرز 50 میلیارد تومان
است. در واقع مبتنی بر این اطلاعات میتوان کمکم از «صنعت» سینما در ایران
سخن گفت. صنعتی که کموبیش سالانه نزدیک به 50 میلیارد تومان بازدهی
دارد.این امر بی تردید به رشد سرمایهگذاری در این صنعت نوپا کمک خواهد کرد
و بدیهی است در این صورت باید شاهد گسترش تولید و عرضه آثار سینمایی
کشورمان باشیم.
آشتی عمومی با سینما و یک نکته
همانطور که از اطلاعات مندرج در گفتههای مسوولان و نمودار بالا میتوان
استنتاج کرد، مخاطبان سالهای اخیر و بهویژه دو، سه سال گذشته سینما بیش
از گذشته برای فیلم دیدن پول خرج کردهاند؛ اتفاقی که به درستی باید نام آن
را «آشتی عمومی با سینما» نام نهاد. در این شرایط به نظر میرسد
سیاستگذاریهای ملی در این باره از سوی دولت و مجلس باید مبتنی بر نگاه
فراگیر و فضای باز فرهنگی- هنری باشد. افزون بر این نکته مهمتر آن است که
مدیران و مسوولان فرهنگی کشور باید در کنار حمایت از تولید در سینما، عرصه
را برای آشتی سینماگران کم کار این سالها فراهم کنند تا سطح کیفی برخی
فیلمها، قهر دوباره مخاطبان را به دنبال نداشته باشد.