به گزارش ایران اکونومیست، مذاکرات مستمر برای رسیدن به یک آتشبس فراگیر در نوار غزه، کرانه باختری و جنوب لبنان در ماه رمضان با سرعتی برابر با طرح هدف قرار دادن همه چیز در نوار غزه انجام نمیشوند و در حالی که رایزنیهایی با هدف متقاعد کردن گروههای مقاومت فلسطین برای پیوستن به ائتلافی سیاسی که اساس آن سازمان آزادی بخش است، جهت تدوین نسخه فلسطینی طرح روز بعد از جنگ آغاز شدند، در میدان شرایط متفاوت است به این شکل که همه از طرفهای اسرائیلی و آمریکایی نزد میانجیهای مصری و قطری و سایر مسؤولان مذاکرات بر این باور هستند که هیچ فرصتی برای هیچگونه توافقی بدون موافقت و مشارکت گروههای مقاومت در غزه وجود ندارد حتی این به امری بدیهی بدل شده که برخی میانجیها از طرفهای گفتوگوکننده خود درباره پرونده مذاکرات سوال کنند که آیا موافقت رهبری غزه را دارند یا نه؟
یکی از فرمانده مقاومت فلسطین که از مسؤولان این مذاکرات است، در گفتوگو با روزنامه «الاخبار» چاپ لبنان اظهار کرد: خود مذاکرهکننده فلسطینی با واقعیتی تلختر روبهرو است چراکه احتمال میدهد اگر یک طرف خارجی میانجیگری با آمریکا و اسرائیل را انجام دهد، شاید امکان گرفتن نتایج بهتر وجود داشت، درست است که باید میان این طرف و آن طرف تفاوت قائل شد و درست است که قطریها با ما صحبت نمیکنند یا همانند مصریها رفتار نمیکنند اما در واقع چهار طرف در سمت ما نیستند همگی بر ما فشار میآورند و همزمان نشان میدهند که خواستههای دشمن را درک میکنند و در نهایت همه به این نتیجه میرسند که با تئوری آمریکا همراهی میکنند که فلسطینیها را مسؤول نرسیدن به توافق بدانند.
طبق اظهارات این فرمانده مقاومت فلسطین، مسایل بدیهی وجود دارند که در هر آتشبسی باید محقق شوند از جمله اینکه آتشبس بدون تدابیر واقعی بیمعنا است و در غیر این صورت ساکنان نوار غزه چگونه میتوانند اقدام کنند در حالی که نیروهای اشغالگر در تمامی مناطق مستقر هستند و نمیخواهند از مسیرهای مواصلاتی میان مناطق نوار غزه عقبنشینی کرده و مناطق مسکونی را تخلیه کنند که مردم با وجود ویران شدنشان میخواهند به آنها بازگردند؟ چگونه میتوان از آتشبس دم زد درحالی که مردم اجازه باز کردن نانواییها، داروخانهها و تصفیهخانههای آب را ندارند و امور مردم بدون نهادهای ارتباطی، امدادرسانیها و ساماندهی روند اسکان چگونه میتواند انجام شود؟
این مسؤول مقاومت فلسطین افزود: تمامی این مسایل نادیده گرفته میشوند و به ما میگویند: بپذیرید و اسرا را آزاد کنید و ساکنان غزه را راحت کنید، زمانی که از میانجیها درباره چگونگی مدیریت کمکرسانیها و رفتوآمد شهروندان سوال میکنیم، پاسخ به این جزئیات را برای زمان خودش میگذارند.
او در ادامه گفت: همه در داخل و بیرون غزه میخواهند به توافقی برای متوقف کردن جنگ برسند، با وجود تفاوت در نحوه نگاه به تحولات جاری، همه در این رابطه توافق کردند که به مذاکرهکننده فلسطینی برای رسیدن به سازش تسهیلات بزرگی داده شود البته پایه بحث بر این اصل اساسی متکی بوده و هنوز هست که هر مذاکرهای که به توقف جنگ منجر نشود تنها منافع دشمن را محقق خواهد کرد و ابزارهای قدرت اصل مقاومت را که هنوز در دستانش است، از آن میگیرد.
این چهره مقاومت فلسطین ادامه داد: شرایطی که در زمان تنظیم و صدور سند نشست اول پاریس وجود داشت، حاکی از آمادگی آمریکا و حمایت مصر و قطر از پیشنهادی بود که در عمل به آرامش پایدار برای مدتی طولانی منجر میشود و پس از آن میتوان درباره برقراری آتشبس فراگیر صحبت کرد.
او افزود: آنچه رهبری مقاومت در نوار غزه انتظار دارد، اتفاق افتاد به این شکل که سند پاریس در اوج عملیات نظامی در منطقه خانیونس حاصل شد زمانی که آرامش در حال برقراری در مناطق شمالی بود و زمانی که دشمن و دیگر طرفها افشا کردند که عملیات خانیونس به هدفش نرسیده و گروههای مقاومت زمام امور را در شمال به دست گرفتند، دشمن شروع به نواختن ساز مخالف کرد و پس از شکست در اعمال فشار بر نیروهای مقاومت، با حمایت آمریکا وارد مرحله اعمال فشار همه جانبه بر ساکنان شد.
این فرمانده مقاومت فلسطین تاکید کرد: ارتش اشغالگر برای دست یافتن به فرماندهان مقاومت و یا محل اسرا به معجزهای نیاز دارد و عملیات امنیتی بزرگی که با همکاری سرویسهای اطلاعاتی کشورهای اروپایی و با کمک سرویسهای امنیتی کشورهای عربی انجام داد، به ارائه هیچگونه اطلاعاتی درباره یک مسؤول برجسته میدانی یا محل بازداشت یکی از اسرا منجر نشد. حملات بیهدف دشمن برخی پایگاههای مقاومت را هدف قرار داد و موجب شهادت تعداد اندکی از نیروهای آن شد اما باعث کشته شدن چند تن از این اسرا و جراحت شدید آنها شد.
این فرمانده فلسطینی در ادامه گفت: با شکست در خانیونس کابینه دشمن موضوع رفح را مطرح کرد تا جهانیان را متقاعد کند که این منطقه به نقطهای مملو از آوارگان تبدیل نشده بلکه مقاومت برای پنهان کردن رهبران خود و اسرا در میان آوارگان به این منطقه پناه آورده و این علاوه بر داستان تکراری احتمال بالای وجود تونلهایی است که از زیر رفح تا سینای مصر ادامه دارند.
او افزود: بازوهای نظامی با قدرت زمام امور را در تمامی مناطق شمال نوار غزه پس گرفتند و سطح هماهنگی موجود میان گروههای مقاومت به ویژه میان گردانهای عزالدین قسام و سرایا القدس بُعد عملیاتی ویژهای یافت و گروههای مقاومت دوباره شرایط موجود را بررسی کرده و طرحی را برای مقابله با اشغالگران تنظیم کردند و انتقال گروههای مقاومت از مرحله مقابله با نیروهای نفوذ کرده یا حملاتشان به مرحله حمله به نقاط تجمع و استقرار دشمن تا مرزهای اراضی اشغالی ۱۹۴۸ زمان زیادی طول نخواهد کشید.
این منبع در مقاومت فلسطین ادامه داد: هر بار که با گروههای فعال در میدان جنگ ارتباط میگیریم، اطمینان مییابیم روحیات آنهایی که داخل نوار غزه هستند بسیار بالاتر از افراد بیرون است و خانوادههای شهدا یا آنهایی که خانهها و محل کسبشان ویران شده و هر روز با نادیده گرفته شدن حقوقشان روبهرو هستند، مخالف این هستند که مقاومت هر گونه توافقی را بدون بهایی واقعی برابر با میزان فداکاریها بپذیرد.
او اینگونه نتیجهگیری کرد که فاجعه اتفاق افتاد و کشتار انجام شد و هیچ بازدارندهای وجود ندارد که مانع از ادامه فعالیت مقاومت شود و تلاش برای باجگیری از مقاومت با اسرای فلسطینی دیگر موفقیتآمیز نیست، اسرا خودشان قرارداد به هر قیمتی را نمیخواهند و تامین پناهگاه برای ساکنان نوار غزه و امدادرسانی به آنها را بر آزادی خود مقدم میدانند.
این فرمانده مقاومت فلسطین در پایان نیز گفت: در هر حال دشمن از کانالهای مختلف و نیز از رسانهها شنیده بهایی که باید در مقابل آزادی اسرایش چه زنده چه همگی مرده بپردازد، همان بهایی است که مقاومت امروز میخواهد.