محمدحسن نامی در مصاحبه اختصاصی با خبرنگار ایران اکونومیست اضافه کرد: هر ساله ممکن است بحران های متفاوتی را کشور متحمل شود که به طور حتم هزینه و خسارات مالی آن فارق از مسائل جانی متفاوت است. در سال گذشته دولت حدود ۳۷ هزار میلیارد تومان تملک(کمک مستقیم دولت) و حدود ۵۷ هزار میلیارت تومان تسهیلات پرداخت کرده است که هزینه بحران را در کشور به مرز ۱۰۰ هزار میلیارد تومان نیز رساند.
رئیس سازمان مدیریت بحران کشور به توده مانسون یا باران های موسمی اشاره کرد که حدود ۱۷۹ هزار هکتار از باغات و زمین های کشاورزی خسارت وارد کرد و گفت: حوادثی مانند باران های موسمی خسارات گستردهای را به همراه خواهند داشت که عمده آن نیز در مناطق آسیب پذیر به خصوص در جنوب و شرق کشور رخ می دهد.
نامی با بیان اینکه این میزان خسارت بخش قابل توجهی از توان دولت را هر ساله مصرف می کنند که می توان در طرح های عمرانی و زیرساختی کشور برای رفاه مردم هزینه کرد گفت: خوشبختانه تصمیم دولت و شخص رئیس جمهور بر حرکت به سمت استفاده از صنعت بیمه در بحران ها است.
وی توضیح داد: نگاه رئیس جمهور بر این است که با ایجاد مشوق و یا فرهنگ سازی، مردم را تشویق به استفاده از ظرفیت بیمه خسارت کنیم که هم باعث توسعه فرهنگ بیمه شده و هم در زمان حوادث، نگرانی مردم نیز از بابت خسارات کاسته شود.
رئیس سازمان مدیریت بحران برخورداری از بیمه را تنها راهکار کاهش هزینه دولت در بحران ها و احقاق سریع و مناسب حقوق آسیب دیدگان دانست و تاکید کرد: خوشبختانه دولت در گام نخست مشوق هایی در نظر گرفته است که الان نیز بخشی از آن اجرایی شد.
به گفته نامی، دولت به دنبال این است که با تعیین بسته بیمه ای مشوق های خود را برای ترغیب بخش های مختلف به خصوص کشاورزی، مدیریت بحران را به صنعت بیمه متصل کند.
از درد زخم حوادث تا بنای اشتباه جبران دولتی بحرانها
ایران یا به طور دقیقتر فلات ایران به واسطه قرارگیری در انواع تهدیدات زمین شناسی و آب و هوایی همواره در معرض بحران های متعدد از جمله سیل، زلزله، بارش برف و خشکسالی قرار دارد. به طور حتم غمانگیزترین و بزرگترین بحران های کشور در طی یکصد سال اخیر همواره زلزله بوده است و از آن میتوان به زلزله رودبار و منجیل، زلزله بم و زلزله سرپل ذهاب اشاره کرد که در مجموع منجر به مرگ حدود ۱۰ هزار نفر از هموطنانمان شد.
به طور مثال در زلزله بم، تمام بحران ناشی از اتفاق زلزله نبود، بلکه سازه های خشتی و گِلی شهر بم بود که به طور کامل مردم یک شهر را به زیر آوار کشاند و همین مسئله در بزرگی فاجعه زلزله منجیل هم صادق است.
البته به واسطه قرارگیری کشور بر مسیر جریان های آب و هوایی مانند، جریان مدیترانه، جریانات موسمی و سیبری، دایره حوادث و مخاطرات طبیعی کشور به زلزله خلاصه نمی شود و در حوزه سیلاب نیز سالانه خسارات جانی و مالی شدید به کشور به خصوص بخش های کشاورزی وارد می شود.
فارغ از جانهای عزیزی که هر ساله قربانی بحرانهای طبیعی و غیرطبیعی می شوند و در جای خود دردناک است، کشور ایران نیز همانند بسیاری از مناطق دنیا با ابر بحران خشکسالی و گرمایش زمین مواجه است که تا به امروز قربانیان زیادی در کشور از جمله خشک شدن تالاب ها گرفته است. این موضوع به طور مثال در موضوع دریاچه ارومیه طی سالهای اخیر هزاران هزار میلیارد تومان از منابع کشور را صرف خود کرد.
همانطور که در موضوع زلزله اشاره کردیم بحران در کشور را نباید فقط به سیل و زلزله خلاصه کنیم زیر امروزه با بحران هایی حوزه شهری مانند ساختمان پلاسکو و متروپل مواجه هستیم که یکی ناشی از فرسودگی و دیگری ناشی از تخلف در ساخت و ساز و ساخت غیراصولی زخم های بسیاری بر جای گذاشتند.
این موضوع امروز در شهر تهران بیش از هر جای دیگر دیده می شود که بنابر برخی منابع حدود نیمی از ساکنانش در بافت فرسوده زندگی می کنند. پیشتر بهمن ماه ۱۴۰۱ عضور شورای شهر تهران اعلام کرد؛ در حال حاضر چهار هزار هکتار بافت فرسوده قطعی در سطح شهر تهران داریم که با مصوبه شورای عالی شهرسازی که اگر قطعی و ابلاغ شود، این عدد به بیش از ۲۰ هزار هکتار خواهد رسید.
شاید امروزه مهم ترین دغدغه در حوزه بحران های کشور، هزینه دولت برای وقوع این حوادث است در حالی که در اغلب کشورهای جهان صنعت بیمه است که پس از هر بحران هزینه بازسازی را بر عهده می گیرد.
متاسفانه بنای ناقص مدیریت دولتی برای جبران بحرانها باعث شده هر ساله بخش قابل توجهی از توان دولتها در این حوزه صرف شود در حالی که می توان تنها با هزینه اندک بیمه، بخش عظیمی از آن را از طریق صنعت بیمه جبران کرد. شاید وقت آن رسیده که فرهنگ بیمه در سراسر کشور ما در کنار سختگیرانه شدن قواعد ساخت و ساز و جلوگیری دستکاری در طبیعت به یک فرهنگ قالب تبدیل شود.