به گزارش ایران اکونومیست، سید سهیل رضایی روانشناس در گفت وگو با خبرنگار باشگاه جوانی خبرگزاری برنا در مورد برندباز بودن نوجوانان و تاثیرات آن روی زندگی این نسل گفت: با توجه به این که در نوجوانی، احساس نیاز به دیده شدن ایجاد میشود، برندباز بودن را نیز میتوان ناشی از این خصوصیت دانست اما به طور قاطعانه نمیتوان به کمال گرایی یا عزت نفس ربط داد چرا که این خصوصیت طیف وسیعی از عوامل را در بر میگیرد.
استفاده از برند، تنها راه نمایش و پذیرش نوجوان در جامعه است
وی ارزشهای جامعه را راهی برای دیده شدن نوجوان عنوان کرد و ادامه داد: از سوی دیگر در سنین نوجوانی شکل و شمایل موضوعات است که توجه نوجوانان را جلب میکند و به طور کلی، نوجوان به معنای موضوعات اهمیت نمیدهد و از همین رو پا فشاری روی جریان عزت و اعتماد به نفس مثل بعضی از آزمایشات پزشکی که در نوجوانی انجام نمیشود، کاری از پیش نمیبرد.
این روانشناس با تأکید بر این که نوجوان میل به مطرح شدن دارد، افزود: وقتی تنها راه نمایش دارایی، توانایی و پتانسیل اجتماعی نوجوان استفاده از وسایل برند است، طبیعی است که با حمل نماد به جایگاهی در جامعه و همچنین ارزشی در بین دوستان خود دست پیدا کند.
وی با اشاره به شعار «وسایل برند، نشانه احترام گذاشتن به خود است» تصریح کرد: این شعار نیز ناشی از احساس نیاز به دیده شدن برای کسی است که پتانسیلی برای دیده شدن و ظرفیت دیگری برای ارائه ندارد. تاوان هزینههای آن را نیز کسی به جز خود شخص مبتلا پرداخت نمیکند؛ تاوان برندبازی به صورت فشار روانی و اقتصادی یا درگیری با خانواده خود را نشان میهد.
وی در مورد نوجوانان کلمه «نوجوانانه» را جایگزین کلمه «عاقلانه» دانست و اظهار داشت: با توجه به این که هر نوجوانی مطابق با ظرفیت خانواده خود، دنبال بهانهای برای پیوستن به جامعه است و تلاش میکند که تصویر بهتری از خود به نمایش بگذارد، نمیتوان کمبود را به تمام موارد برندباز بودن نسبت داد.
نوجوان به برند میبالد
رضایی یکی از عوامل گرایش به برندباز بودن را نظام آموزشی دانست و تشریح کرد: به اندازهای که کودک در نظام آموزشی از رشد و پرورش بازمانده باشد، به همان اندازه روی استفاده از برند پافشاری میکند.
وی با بیان این که در نوجوانی چیزی را نمیتوان جایگزین چیز دیگر کرد، تصریح کرد: در گذشته فوتبال و ستارگان این ورزش موضوع مورد تمرکز نوجوانان بودند. همچنین وقتی به علم و دانش اهمیت داده شود، دانشمندان به عنوان الگو شناخته خواهند شد و المپیادها و تحصیلات مورد تمرکز قرار خواهند گرفت اما امروزه جامعه از معنای زندگی خالی شده و هرالگو به طریقی سرکوب میشود، به این ترتیب جامعه از الگو خالی میشود و به دنبال آن نوجوان دسترسی به مباحث عمیق را از دست میدهد.
این روانشناس با بیان این که «برند» همیشگی است، تصریح کرد: طبیعی است که جامعه هیچ قهرمان و الگویی را تاب نیاورد چرا که ساختار قدرت از ترس، کمر به نابودی هر قهرمان میبندد، در چنین شرایطی طبیعتا تمام دارایی نوجوان تعدادی برند میشود که به آنها میبالد. با این حال برندهای موجود در کشور باید حاوی ارزش برای نوجوانان باشند.
مدیریت آموزشی از اداره اجتماعی نوجوان عاجز است
رضایی نوجوانی را سن الگو و هویت یابی عنوان کرد و افزود: در برخورد با یک ضرورت به جای سرزنش باید درباره آن کار چاره اندیشی کرد، به عنوان مثال به نوجوانی که فقط تنقلات میخورد نباید خُرده گرفت؛ چه بسا باید فهمید که آیا این نوجوان گزینههای دیگری مثل غذاهای خوش رنگ و لعاب داشته و باز هم سراغ تنقلات رفته؟! بنابراین در جامعه مدرن امروزی نقد بر مدیریت اجتماعی و آموزشی است که از اداره اجتماعی نوجوان نه تنها عاجز مانده؛ بلکه نهادهای مختلف دست به تخریب نوجوان زده اند.
این روانشناس ادامه داد: به عبارت دیگر نه تنها فضای مناسب نوجوان در کشور و مدارس فراهم نشده بلکه به جای حمایت، ورود نوجوانان به فضاهای گوناگون نیز ممنوع میشود. از همین رو ساختار نوجوان با جامعه در تناقض قرار میگیرد و ماحصل این تناقض فاصله گرفتن نوجوان از جامعه است.
برندباز بودن نشانهای از بحران هویتی است
رضایی برندباز بودن را در سنین بالا پررنگتر دانست و تشریح کرد: علاوه بر این که برندباز بودن آقایان در حوزه اتومبیل و برای بانوان در زمینه پوشاک صدق میکند؛ نوجوانی نیز سن تمرین برای اجتماعی شدن است. به عبارت دیگر نه مهارت و تخصص ویژهای برای نوجوان وجود دارد و نه در سن کسب مهارت است. از همین رو اگرچه برندباز بودن را نمیتوان تنها به نوجوانان اطلاق کرد اما جمعیت وسیعی از این اختلال را نوجوانان تشکیل میدهند.
رضایی ابتلای افراد بالای ۳۵ سال به این اختلال را نوعی از بحران هویت دانست و اظهار کرد: استفاده از برند به عنوان تضمینی برای کیفیت، نگران کننده نیست اما اگر این استفاده به منظور هویت یابی صورت بگیرد، زنگ هشدار را به صدا در میآورد. هزینههای افراطی و گزاف برای برندها نیز میتوانند ناشی از فقدان هویت باشد.
وی با اشاره به کمپانیهای شاخص کیفیت خاطرنشان کرد: در نهایت حتی اسامی کشورها نیز برندی برای خود دارند. تصویر خشن و فقیری که با اشاره به کشور گواتمالا در ذهن شکل میگیرد برندی از این کشور است.