محوطه چغازنبیل در واقع یک شهر بهجای مانده از دوره ایلامی است که ۱۰۰ هکتار وسعت دارد. زیگورات چغازنبیل یا معبد چغازنبیل بنایی مطبق، شگفتانگیز، شاخص و مهمترین بنای باقیمانده از این شهر باستانی است. این شهر در نیمه دوم هزاره دوم پیش از میلاد به دستور یکی از قدرتمندترین پادشاهان ایلامی ساخته شد و در سال ۶۴۰ پیش از میلاد، به فرمان آشور بانی پال، پادشاه آشوریها در جنگ با هومبان هالتاش، آخرین شاه ایلام ویران شد. چنانچه در کتیبهای آمده است:
من زیگورات شوش را که از آجرهایی با سنگ لاجورد لعاب شده بود، شکستم … معابد عیلام را با خاک یکسان کردم … شوش را تبدیل به یک ویرانه کردم … ندای انسانی و بانگ شادی به دست من از آن جا رخت بربست...
زیگورات چغازنبیل مهمترین و بلندترین بنای شهر اونتاش گال است که بهصورت چهارگوش در پنچ طبقه و به ابعاد ۱۰۵ در ۱۰۵ متر بنا شده است که بهصورت هرم از پایین به بالا کوچکتر میشد و بر بلندای آن معبد کوچکی قرار داشت. ارتفاع این معبد ۵۲ متر بوده که در حال حاضر تنها ۲۵ متر آن در دو و نیم طبقه باقی مانده است.
آجر نوشته ها و کتیبه های چغازنبیل
آجرنوشتهها و کتیبههای چغازنبیل نقش بسزایی در معرفی و شناخته شدن این بنای عظیم و شگرف دنیای باستان دارند. مجموعهای از هزاران کتیبه که بخشی از آنها زیگورات چغازنبیل را همچون کمربندی در میان گرفتهاند و بخشی نیز روی آثار و اشیای دیگر نوشته شدهاند. این کتیبهها به خط و زبان عیلامی هستند. در نوشتهها بهدلایل ساخت زیگورات، نام سازنده، مصالح و تزیینات اشاره شده است. ترجمه یکی از این کتیبهها چنین است:
من اونتاش نپيريشا با آجرهای طلايی رنگ، نقرهای رنگ، سنگهای عقيق سياه، سنگهای سفيد و سنگهای... اين معبد مطبق را ساختم و به خدايان نپيريشا و اینشوشینیک از محله مقدس هديه كردم. كسی كه آن را ويران كند و كسی كه آجرهای آن را منهدم كند، کسی كه طلا و نقرهاش را، سنگهای عقيق سياه، سنگهای سفيد و سنگهای... و آجرهايش را بر دارد و به محل ديگری ببرد، باشد كه نفرين خدايان محله مقدس نپيريشا، اينشوشينک و كريريشا بر سرش نازل شود و باشد كه نسل او در زير خورشيد برچيده شود.
شگفتی های چغازنبیل
معماران ایلامی مکان شهر چغازنبیل را کاملا هوشمندانه و با توجه به عوارض طبیعی انتخاب کردند و حتی طرح و نقشه نیز داشتند. این شهر در فاصله نزدیکی از رودخانه دز قرار دارد و امکان بهرهبرداری از آب رودخانه را فراهم میکرد. همچنین قرار گرفتن روی برجستگی طبیعی، خطر سیلابها و طغیانهای رودخانه را نیز دفع میکرد و پشتههای طبیعی، مانند دیوار از دوراونتاش در برابر طغیانهای رودخانه حفاظت میکرد
یکی دیگر از شگفتیهای چغازنبیل سازه آبی یا سیستم دفع آب است. ابتدا این سازه را تصفیهخانه میدانستند که آب جمع شده در خارج از حصار شهر را با توجه به قانون ظروف مرتبط تصفیه میکرده و از طریق کانالها در حوضچه کوچک درون شهر جاری میساخته و مردمان از این حوضچه، آب مورد نیاز خود را تأمین میکردند. اما بر اساس پژوهشهای جدید، این سازه برای دفع آبهای سطحی درون محوطه شهر به کار میرفته است و آبهای حاصل از بارندگی را از داخل شهر به بیرون هدایت میکرده است. در دیوار بیرونی شهر نیز دو سازه مشابه وجود دارد اما بهشدت آسیب دیدهاند.
اولین نمونههای شیشهگری ایران از هزاره دوم پیش از میلاد در چغازنبیل به دست آمده است. این یافتهها مفتولهای شیشهای هستند که بهعنوان جزیی از درها و پنجرههای معبد چغازنبیل به کار میرفتند. این اشیا که بهصورت انبوه و با ابعاد یکسان تولید میشدند، نشان از دانش و توانایی ایلامی در به کارگیری مواد خام و تولید اشیای شیشهای است.