سه‌شنبه ۰۴ دی ۱۴۰۳ - 2024 December 24 - ۲۱ جمادی الثانی ۱۴۴۶
۳۰ دی ۱۴۰۲ - ۱۵:۴۸

جنگ نیابتی ایران و اسرائیل، به نبرد رو در رو کشیده شد

 منطقه خاورمیانه و به خصوص غرب آسیا در چند روز گذشته شرایط متشنج و پرآشوبی داشته است.
کد خبر: ۶۷۷۳۵۲

محور مقاومت اکنون بیش از هر زمان دیگری در حال تشدید کنش های میدانی خود جهت جلوگیری از دستیابی اسرائیل به اهداف مد نظرش در جنگ غزه است. جنگی که اگر همین فردا متوقف شود، اثرات مثبتی از حیث تخفیف و کاهش تنش ها در سطح منطقه دارد و اگر ادامه دار شود و با چالش های جدی برای مقاومت فلسطین و تداوم حیات و کنش های میدانی آن در نوار غزه همراه گردد، می تواند بحران های جاری را چند پله به پیش برد و به نقطه انفجار برساند.

 در این راستا، جدا از تداوم یافتن جنگ غزه و گذار آن از ۱۰۰ روزگی، شاهد تشدید تنش‌ها در مرز‌های مشترک اراضی اشغالی و جنوب لبنان، افزایش حملات موشکی و پهپادی گروه‌های مقامت عراقی و سوری به پایگاه‌های نظامی آمریکا و همچنین عمق اراضی اشغالی، تجاوز آمریکا و انگلیس به یمن و متقابلا افزایش تحرکات انصار الله یمن در دریای سرخ و تنگه باب المندب و هدف قرار دادن کشتی‌های آمریکایی، و البته حملات موشکی و پهپادی ایران به اقلیم کردستان عراق (مقر‌های موساد و عناصر وابسته به آن) و استان ادلب سوریه (مقر‌های تروریست‌های داعشی و تکفیری) و البته مقر‌های گروه تروریستی جیش العدل در پاکستان بوده ایم.

 امروز نیز در پی حمله هوایی جنگنده‌های رژیم صهیونیستی به دمشق، مستشاران نظامی ایران به شهادت رسیدند و یک پهپاد اسرائیلی نیز خودرویی را در جنوب لبنان هدف حمله قرار داده است. مجموع این شرایط سبب شده اند تا بسیاری از ناظران و تحلیلگران مسائل راهبردی، این مساله را مطرح می‌کنند که روند آتی معادلات و درگیری‌ها در منطقه غرب آسیا و البته کلیت خاورمیانه چگونه خواهد بود؟

عملیات هفتم اکتبر؛ یک نقطه عطف قابل تامل


تردیدی نیست که ریشه اصلی تمامی تحولات جاری در منطقه غرب آسیا، به عملیات هفتم اکتبر جنبش حماس باز می‌گردد. عملیاتی که ضربه و شوکی جدی را به اسرائیل وارد کرد و در نقطه مقابل آن، رژیم اسرائیل برای اینکه آبرو و اعتبار متصور برای خود را اعاده کند، حمله‌ای سراسری را به نوار غزه در دستورکار قرار داد که البته هنوز ادامه یافته و بر اساس داده‌های موسسه حقوق بشری "دیده‌بان اروپا و مدیترانه"، تاکنون موجب کشته، مجروح و مفقود شدنِ بیش از ۱۰۰ هزار فلسطینی شده است. اسرائیل در پاسخ به عملیات هفتم اکتبر، به طور خاص از "منطق تناسب" در معادلات جنگی پیروی نکرده است.


یعنی معادل با آسیب‌ها و خسارات جانی که به آن وارد شده بود، درصدد وارد کردن خسارت به طرف مقابل برنیامد و عملا یک نسل کشی و حمام خون را در نوار غزه به راه انداخت. دلیل این مساله نیز روشن است: اسرائیلی‌ها تا حد زیادی این درک را پیدا کرده اند که عملیات هفتم اکتبر، به نوعی در صدد ساقط کردن معادله موازنه قدرتی است که آن‌ها سال‌ها در قالب آن، خود را به مثابه قدرت و بازیگر برتر و مسلط می‌دیده اند و گویی در شرایط کنونی، از یک بازیگر مسلط، به کنشگری ضعیف و حاشیه‌ای تبدیل شده اند.

مساله‌ای که با توجه به ماهیت پرتنش بقا و حیات اسرائیل، می‌تواند در ادامه راه بحرانِ وجودی برای آن را به مرحله‌ای حادتر برساند. از این رو، اسرائیل سعی دارد با حذف و نابودی جنبش حماس و گروه‌های مقاومت فلسطینی در نوار غزه، به نوعی ورق بازی را برگرداند و آبروی از دست رفته خود را احیا کند.

نقطه حیاتی اصطکاک کجاست؟


در قالب برنامه اسرائیل برای حذف جریان مقاومت فلسطین، یک چالش اساسی مطرح است و آن این مساله می‌باشد که محور مقاومت در منطقه، این درک را دارند که اگر گروه‌های مقاومت فلسطینی آسیب جدی ببیند و با تهدید وجودی رو به رو شوند، دیر نخواهد بود که رژیم اسرائیل ذات توسعه طلب خود را در تقابل با آن‌ها نیز به نمایش خواهد گذاشت و این مساله چالش‌های عدیده‌ای را به ویژه از حیث امنیتی برای آن‌ها ایجاد خواهد کرد.

این همان نکته‌ای است که مسوولان ارشد حزب الله لبنان نظیر "سید حسن نصرالله" نیز بار‌ها به آن اشاره کرده‌اند و تاکید داشته‌اند که کنشگری فعال حزب الله در جوار مرز‌های فلسطین اشغالی، با هدف حراست از آینده لبنان و مقابله با طرح‌های توسعه طالبانه دشمن اسرائیلی در دستورکار قرار گرفته است. دیگر کنشگران حاضر در محور مقاومت نیز یک چنین درکی دارند و به همین دلیل شاهدیم که گروه‌های مقاومت عراقی و سوری و به ویژه حوثی‌های یمنی، توقف حملات اسرائیل به نوار غزه را به یک اولویت مهم و راهبردی برای خود تعریف کرده‌اند.

ایران نیز به تازگی با شلیک موشک‌های خود به فاصله‌ای در حدود ۱۲۰۰ کیلومتر دورتر از مرزهایش، به نوعی این پالس معنادار را به طرف اسرائیلی رساند که تداوم جنگ و تنش آفرینی می‌تواند صورت حساب‌های سنگینی را روی دست این رژیم بگذارد.

آینده ایران در منطقه پرآشوب خاورمیانه چه می‌شود؟


محور مقاومت از همان نخستین روز‌های آغاز جنگ غزه، اقدامات مختلفی را انجام داده اند تا روند حملات اسرائیل به غزه را متوقف سازند. با این حال، تمامی اقداماتی که تاکنون انجام شده، نتوانسته اند به تحقق این هدف ختم شود. در همین راستا نیز شاهدیم که ایران به تازگی بر شدت کنشگری‌های میدانی خود افزوده و سعی دارد پالس‌های هشدار عینی تری را به ویژه به طرف اسرائیلی برساند.

با این حال، آینده خاورمیانه تا حد زیادی به آینده جنگ غزه گره خورده است. حداقل یکی از پیام‌های عینی عملیات هفتم اکتبر و تحولات پس از آن برای خاورمیانه این بود که تا مدتی منطقه در جنگ و تنش خواهد بود. در این فضا، میانجی گران بین المللی از قدرت و تاثیرگذاری چندانی برخوردار نیستند و هر لحظه امکان انفجار درگیری‌ها در سطح منطقه وجود دارد.

در چنین فضایی، کنش فعال از حیث نظامی و امنیتی، از جمله گزینه‌هایی است که ایران در قالب آن الزام به اقدام موثر دارد. در این فضا، حتی برخی این گمانه زنی را مطرح می‌کنند که به تدریج گزینه جنگ نیابتی به ویژه میان ایران و اسرائیل کمرنگ و کمرنگ‌تر شود و زمینه برای برخورد‌های مستقیم‌تر میان تهران-تل آویو فراهم شود. توجه داشته باشیم که گزینه اوج گیری تنش‌ها در سطح منطقه و حتی تقابل مستقیم ایران با اسرائیل و دیگر قدرت‌های غربی، یک گزینه مطلوب برای اسرائیلی‌ها است.

اسرائیل با انجام اقداماتی نظیر ترور شهید سید رضی موسوی و یا به تازگی، ترور مستشاران عالی رتبه سپاه قدس در سوریه و همچنین انجام اقدامات خرابکارانه و تروریستی نظیر ترور صالح العاروری نفر دوم جنبش حماس، عملا این پیام را می‌رساند که بی پروا به دنبال تشدید تنش‌ها است و اساسا این مسیر را تنها مسیر بقا و تثبیت هژمونیِ ادعایی خود می‌داند. از این رو، گزینه برخورد با ایران برای آن‌ها به یک گزینه عینی‌تر تبدیل شده است.

درست به همین دلیل است که تاکنون شاهد بوده ایم برخی مقام‌های کشورمان تاکید کرده اند که ایران در دام اسرائیل و نقشه‌های آن برای یک جنگِ گسترده‌تر نخواهد افتاد. در این چهارچوب، آینده ایران در خاورمیانه، متاثر از فضای پرفراز و نشیب حاکم بر این منطقه، دستخوش برخی تنش‌ها خواهد بود و این فضا، مدیریت صحنه و روند تحولات از اهمیت زیادی برخوردار می‌شود. با این حال، همانطور که پیشتر گفته شد، محور مقاومت اکنون بیش از هر زمان دیگری در حال تشدید کنش‌های میدانی خود جهت جلوگیری از دستیابی اسرائیل به اهداف مد نظرش در قالب جنگ غزه است.

جنگی که اگر همین فردا متوقف شود، اثرات مثبتی از حیث تخفیف و کاهش تنش‌ها در سطح منطقه دارد و اگر ادامه دار شود و با چالش‌های جدی برای مقاومت فلسطینی و تداوم حیات و کنش‌های میدانی آن در نوار غزه همراه شود، می‌تواند بحران‌های جاری را چند پله به پیش برد و به نقطه انفجار برساند. حداقل تا به اینجای کار اسرائیلی‌ها نشانه‌ای از اراده خود بر پایان دادن به جنگ غزه صادر نکرده اند و همین مساله عینی‌ترین پیام را دال بر تشدید تنش‌ها در محیط منطقه‌ای و به طور خاص پیرامون کشورمان، مخابره می‌کند.

 

آخرین اخبار