به گزارش ایران اکونومیست، رسول سنائیراد در یادداشتی نوشت:
پس از آنکه تشکیل ائتلاف با محوریت آمریکا برای حمله به کشور یمن با شکست مواجه شد و تهدید و جابهجایی ناوهای جنگی هم نتوانست مانع حملات رزمندگان یمنی به کشتیهای رژیمصهیونیستی و اراضی اشغالی شود، هواپیماهای آمریکایی و انگلیسی برخی از مناطق کشور یمن را شبانه مورد حمله قرار داده و در ادامه هم چندین موشک توسط یک ناو آمریکایی به سوی یمن شلیک شده است. البته همزمان مقامات آمریکایی به صورت آشکار و پنهان، پیامهایی مبنی بر محدود بودن حملات و همچنین نداشتن تصمیم برای توسعه جنگ را به یمنیها و دیگر کشورها منتقل و در عین حال ضرورت قطع حملات یمن به کشتیها و اراضی اشغالی رژیم صهیونیستی را نیز درخواست کردند.
در همین حال کشورهای عربستان و امارات نیز نگرانی خود را از وضعیت پیشآمده ابراز داشته و خواستار خویشتنداری طرفهای درگیر شدند و افزایش قیمت نفت هم اولین واکنش دنیای اقتصاد به این ماجراجویی آمریکایی و انگلیسی در حمایت از رژیم صهیونیستی بود.
عوامل و زمینههایی که موجب ورود آمریکا و انگلیس به این قمار بزرگ گردیده، در پیوند با عملیات طوفانالاقصی و نبرد غزه، قابل تحلیل و گمانهزنی است و عبارتاند از:
۱- فشار شدید تلفات و هزینههای جنگ غزه که مقاومت سرسختانه طرف فلسطینی، نهتنها مانع دستیابی صهیونیستها به اهداف اعلامی در جنگ غزه شده، بلکه تنش و اختلاف را به درون اردوگاه صهیونیستها کشانده و تلفات سنگین وارده بر ارتش متجاوز و جنایتکار اسرائیلی شکنندگی آن را افزایش داده و وحشت را در جامعه صهیونیستی دامن زده است.
۲- شروع محاکمه رژیم صهیونیستی در دادگستری بینالمللی با شکایت کشور آفریقای جنوبی به اتهام نسلکشی و جنایت علیه بشریت که اخبار جنایت، کشتار و آوارهسازی صهیونیستها، فضای سیاسی برای برگزاری این دادگاه را مهیاتر و اسناد را باورپذیرتر نموده، صهیونیستها را در فشار سنگین افکار عمومی قرار داده و موجودیت نامشروع آن را با ابهام جدی مواجه ساخته است.
۳- استیصال و وحشت ناشی از قرار گرفتن صهیونیستها در بنبست شکست و نابودی، آنها را یه سمت طراحی نوع دیگری از جنگ با شدت کمتر و در عین حال پیچیدگی اطلاعاتی و امنیتی و گستره بیشتر سوق داده که نتیجه آن شدت عمل مقاومت اسلامی در منطقه علیه مراکز صهیونیستی و حامیان آمریکایی آنها خواهد بود. چنین وضعیتی میتواند آینده و چشمانداز تاریکتری برای آمریکا و انگلیس بهدنبال داشته و هزینههای آنان را در حمایت ازصهیونیستها بالاتر ببرد. برای تغییر این وضعیت، آمریکا و انگلیس با شتابزدگی و محاسبات غلط، اقدام جنگی علیه یک ضلع مقاومت، یعنی یمن را به اجرا گذاشتند که پس از نشست شورای امنیت سازمان ملل با نوعی سوءاستفاده از این نشست و به بهانه مقابله با ناامنی کشتیرانی و تجارت دریایی، با تصور کمک به صهیونیستها دقیقاً به همان طرح صهیونیستی یعنی توسعه جنگ وارد شدند.
یمنیها رسماً اعلام کردهاند که حملات به اراضی اشغالی و کشتیهای صهیونیستها را تا زمان قطع جنایتها علیه مردم مظلوم غزه ادامه خواهند داد و حملات آمریکا و انگلیس را هم بیپاسخ نخواهند گذاشت. مروری بر سوابق کشور یمن و ویژگیهای مردم آن گویای این واقعیت است که یمنیها نهتنها شجاعت و اراده اجرای این تهدیدات را دارند، بلکه از جنگافزار و فناوری لازم برای این اقدام هم برخوردار بوده و تابآوری عمومی مردم یمن برای اداره یک جنگ طولانی و فرسایشی بسیار بالاست. علاوه بر این، موقعیت راهبردی یمن، دسترسی به بسیاری از پایگاههای نظامی و اطلاعاتی آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی و شناورهای نظامی و غیرنظامی آنان را تسهیل کرده و اهداف ارزشمندی دراختیار پهپادها، شهپادها و موشکهای یمنی قرار داده است. جنگ طولانی عربستان و امارات علیه یمن که با استفاده از جنگ افزارهای غربی بدون نتیجه پایان یافته، دیگر دغدغهای برای یمنیها به عنوان حفاظت از زیرساختها باقی نگذاشته و بنابراین، یمنیها چیزی برای از دست دادن ندارند که آنان را نگران حملات هوایی و موشکی آمریکا و انگلیس کند و از سوی دیگر چگونگی حفظ ادوات خود را در مقابل حملات سنگین به خوبی یاد گرفتهاند؛ بنابراین اقدام آمریکا و انگلیس، گرچه برای تقویت روحیه صهیونیستها شاید مؤثر باشد، اما هیچ تأثیری در ادامه حمایت یمنیها از مظلومان غزه نخواهد داشت و البته مجوز حمله به اهداف آمریکایی، انگلیسی را برای رزمندگان یمنی مشتاق جنگ با آمریکا صادر کرده است. حال آمریکا و انگلیس مشغول توسعه تنش در آبراه راهبردی دریای سرخ و تنگه آبی بابالمندب هستند که تنها افزایش قیمت نفت نهتنها به نفع روسیه است، بلکه اتحادیه اروپا را میتواند در زمستان پیشرو به شدت نگران کند.
منبع:جوان