به گزارش ایران اکونومیست، من و تو یکی از شبکههای تندرو ضدانقلاب بوده که سعی داشت با محور قرار دادن برنامههای سرگرمی و با تغییر سبک زندگی ایرانیان در واقع به قول خود یک فروپاشی از درون را رقم بزند اما پس از ۱۴ سال این شبکه به نماینده قشر خاصی تبدیل شد که در شبکههای اجتماعی آن را «دگوری» و در اصطلاح عامیانه آنان را «سانتی مانتالیسم» میخوانند.
از این رو در میان ضدانقلاب شبکه من و تو با قشر خاص و سطح پایینی که نمایندگی میکرد به عنوان یک رسانه کاملا جدی مورد توجه قرار نگرفت و به نظر میرسد به خاطر همین عدم جدی گرفتن این شبکه بود که در یافتن حامی مالی جدید ناکام ماند و به پایان خود نزدیک شد. برندی سوخته که با توجه به مخاطبان غیر متعارفی که دارد نمیتواند اثرگذاری خاصی در میان اقشار مختلف مردم داشته باشد.
ژست سوگواری برای پوشاندن ورشکستگی
این شبکه تلویزیونی که ماهیتی بهایی - سلطنت طلبانه داشت، به گونهای عمل کرد که بتواند نگرش افکارعمومی را نسبت به دوران پهلویی تغییر دهد اما در این راه پس از سالها با تمام هزینههایی که کرد نتوانست نظر بانیان خود را جلب کند.
به نظر میرسد که این شبکه تلویزیونی از سال گذشته دچار مشکل شدید مالی شد، چراکه پس از حوادث سال گذشته برنامههای سرگرمی خود را لغو کرد و کارکنان این بخش از برنامههای خود را نیز به تعطیلات فرستاد اما برای اینکه نسبت به مسائل مالی خود مخاطب را حساس نکند اعلام کرد که در خصوص اتفاقات سال گذشته سوگوار است و بنابراین این برنامهها را قطع کرده و سیاه پوش شده است.
جای خالی خبرنگاران این شبکه در دیدار با وزیر اطلاعات رژیم صهیونیستی نیز بسیار قابل توجه بود تا جایی که برخی از رسانهها در تحلیلهایی عنوان کردند که پروژه رژیم صهیونیستی برای مسئولان رسانههای معاند، تمرکز دوباره بر رضا پهلوی بوده است.
با این حال اگر امیدی در همراهی رژیم صهیونیستی با این شبکه نیز بوده با وقوع تحولات فلسطین اشغالی پس از عملیات طوفان الاقصی که اقتصاد این رژیم را به شدت تحت تاثیر قرار داد، همه امیدها از بین رفت.
دستور کار تطهیر
شبکه من و تو در دستور کار رسانهای خود پهلوی شویی و ارائه یک نسخه غیرواقعی و توسعه یافته از این دوران را مد نظر قرار داده بود و از این رو برنامه هایی مختلفی پخش میکرد که «تونل زمان» از جمله این برنامهها بود که عموما به پخش برنامههای تلویزیون قبل از انقلاب می پرداخت و درواقع بازنشر برنامههای سفارشی آن زمان برای القاء پیشرفت در دوران پهلوی دوم بود. اما کارشناسان سیاسی خصوصا افرادی که در زمان پهلوی میزیستند و آن زمان را به خاطر میآورند این برنامهها را مورد انتقاد قرار دادند؛ رویکردی عوامانه که سعی داشت دوران پهلوی را دورانی درخشان و رو به پیشرفت نشان دهد اما وجود حلبی آبادها و مراکز فساد و وضعیتی که بویژه در اطراف شهر تهران و روستاهای کشور در آن زمان وجود داشت خاطره تاریخی است که از یاد ایرانیان نمیرود.
پخش مستند گفت وگو محور «پرویز ثابتی» در این زمینه نیز پایان تراژیک این دستور العمل تاریخی شبکه من و تو بود و درواقع این شبکه با پخش این مستند که باعث انتقادات بسیار شدیدی شد، به نوعی انتحار کرد و قبل از اتمام رسمی به کار خود پایان داد.
میزگردهای فمنیستی با چاشنی توهین
رویکرد فمنیستی شبکه من و تو در سالهای آخری آن شدت بیشتری گرفت و با ترتیب دادن میزگردهای فمنیستی که با حضور افراد غیر کارشناس و مجریان زن جوان همراه بود. عموما برآیند این برنامهها توهین به مردم بود و با روند مذکور، این شبکه بیشتر از گذشته به سمت ورشکستگی حرکت کرد. تقلیل برنامههای شبکه من و تو به میزگردهای فمنیستی و سیاسی و اظهارات عوامانه و نفرت پراکنی علیه دین و ارزش های اسلامی به شدت اعتبار این شبکه را با مخاطره روبرو کرد اما هر چه میگذشت گستاخیهای مجریهای زن شبکه من و تو بیشتر و بیشتر شد تا جایی که در برنامههای مختلف مجریان این شبکه با عصبانیت به مردم و هویت ایرانی اسلامی آنان توهین میکردند و یکی از مجریان مردم را به دو دسته معترض یا بی شرف تقسیم بندی کرد که چندین بار تکرار شد.
درواقع میان مجریان زن این شبکه برای توهین به مردم ایران یک مسابقه تندروی در برنامههای مختلف این شبکه تلویزیونی برپا بود اما رفته رفته مردمی که امکان اظهار نظر در این برنامه ها را داشتند نسبت به رفتار این شبکه معترض شدند.
شبکه من و تو نماینده چه قشری بود؟
برنامه سازی برای مخاطبانی با روحیه غرب زده و بیگانه با فرهنگ خودی و سطح پایین در تار و پود برنامههای این شبکه دیده می شود. همین موارد بود که عموما مورد انتقاد و بعضا مورد تمسخر افکار عمومی قرار میگرفت.
قرار دادن یک سگ فانتزی در دکور برنامه، توهین به ارزشهای اسلامی و سنتهای مردم ایران، برنامه بفرمایید شام که در آن رفتارهای عجیب و غریب ایرانیان خارج از کشور به نمایش گذاشته می شد که پر از رفتارهای غیر متعارف و بعضا مشمئز کننده بود. ساخت برنامهای که در آن برخی از افراد به نام مردم پای تلویزیون نشسته و نظرات عوامانه و سطح پایین درباره برخی از برنامه های تلویزیون صداوسیما و شخصیت های ایرانی میدادند. کارشناسانی که با روحیه سانتی مانتالیسم به اصطلاح نظرات کارشناسانه میدادند، از جمله مواردی بود که در این رسانه پررنگ بود.
از سوی دیگر برنامههای متعددی از جمله تبلیغ همجنسبازی و دعوت از این افراد به عنوان هنرمند و همچنین ساخت برنامه هایی مانند چگونه برای سگ خود بستنی درست کنیم و ... نشان می داد که شبکه من و تو برای عده خاصی برنامه سازی می کند که باعث ورشکستگی این شبکه تلویزیونی شد.
چرا من و تو باید تعطیل میشد؟
ماهیت شبکه من و تو به گونهای اتفاقات درون این رسانه ضدانقلاب را رقم زد که بایستی به پایان میرسید. در واقع این شبکه به وجهی عمل کرد که یک فضای غیر متعارف و بیگانه برای ایرانیان بوجود آورد که بسیاری نتوانستند با آن ارتباط برقرار کنند و عدم ارتباط این شبکه با مخاطب باعث ورشکستگی آن شد و به نظر میرسد ضدانقلاب و سرویس های بیگانه به این نتیجه رسیده اند که با برند ورشکسته من و تو با اشتباهات متعدد و ادامه دارش نمیتوانند به خواسته خود برسند و با آن باید خداحافظی کنند.
منبع: فارس