«محفوظ منور» مسئول روابط خارجی جنبش جهاد اسلامی در بیروت در گفتوگو با ایران اکونومیست گفت «دستاوردهایی که امروز در غزه و کرانه باختری شاهد هستیم، حاصل تلاشهای شهید سلیمانی برای ایجاد وحدت بوده است».
وحدت موضع در هر نبردی رکن اصلی پیروزی برای گروههای دارای هدف واحد هستند. این رکن در جبهه جنگ علیه دشمن کارکرد و مفهوم خاص و مهمی پیدا میکند. در پرونده فلسطین و مبارزه با اشغالگری ارتش رژیم صهیونیستی در اراضی فلسطین، مردم این کشور با تشکیل گروههای متعددی در راستای نیل به هدف اصلی خود یعنی آزادی سرزمینهای اشغال شده قیام کردند.
طبیعی است که پیروزی و موفقیت این گروهها در وحدت و انسجام ناگسستنی در مسیر تلاش برای آزادسازی سرزمینی نهفته است. بیتردید نقش شهید «قاسم سلیمانی» در متحد کردن گروههای مقاومت و به ویژه در فلسطین، سوریه، عراق و لبنان و نزدیککردن دیدگاههای آنها در جبهه جنگ علیه رژیم صهیونیستی در همه زمینهها از اتخاذ استراتژیهای نبرد گرفته تا زمان و نحوه اجرای عملیات نقشی بیبدیل و بینظیر بوده است، تا جاییکه همه رهبران و نیروهای محور مقاومت بر این حقیقت غیر قابل انکار تاکید کردهاند.
فلسطین و گروههای فلسطینی همواره پس از شهادت حاج قاسم سلیمانی به نقش او در تحقق پیروزیهای متعدد و ناکام گذاشتن دشمن اسرائیلی تاکید و تصریح کردهاند که ملت فلسطین بیش از هر ملت دیگری از فقدان وجود او رنج میبرد. در همین زمینه محفوظ منور، مسئول روابط خارجی جنبش جهاد اسلامی در بیروت به مناسبت سالروز شهادت حاج قاسم به پرسشهای ایران اکونومیست پاسخ گفت.
در آستانه سالروز شهادت حاج قاسم سلیمانی هستیم. شخصیت شهید و نقش او در حمایت از مقاومت فلسطین در غزه و کرانه باختری را چگونه میبینید؟
در ابتدا باید بگویم که شخصیت سردار سلیمانی در عین اینکه یک فرمانده نظامی ممتاز و برجسته بود، یک شخصیت پدرانه داشت و مراقب همه اطرافیان خود بود، حتی به جزئیات کوچک در ارتباط با برادران خود در میدان اهمیت میداد. همیشه جویای احوال رزمندگان و به دنبال رفع نیازهای آنها بود. حاج قاسم، بهترین فرمانده و الگو و به حق یک فرمانده میدانی بزرگ و نادر بود. او روحیه دستورمآبانه نداشت بلکه از جایگاه برادرانه امور را مدیریت میکرد و همین ویژگیها او را به یک فرمانده بینظیر و استثنایی تبدیل کرده بود. میتوان گفت ما فلسطینیها با از دستدادن شهید سلیمانی بیش از همه از ارزش وجود او محروم شدیم.
استراتژیهای شهید سلیمانی برای نزدیککردن گروههای مقاومت داخل و خارج از فلسطین و متحد کردن مواضع آنها در برابر رژیم صهیونیستی چه بود؟
بدون تردید ایده، استراتژیها و افکاری که حاج قاسم سلیمانی در دوره فرماندهی خود ارائه میکرد برآمده از تجربههای بلندی بود که از جنگ تحمیلی و همچنین دیگر میادین نبرد چون لبنان، سوریه و یا نقاط دیگر به دست آورد بود. به یقین این تجربهها و استراتژیها و افکار شهید سلیمانی محور مقاومت را در منطقه تقویت کرد و حتی در نبردهایی که امروز در فلسطین و غزه جریان دارد، نتایج افکار و استراتژیهای حاج قاسم به وضوح قابل مشاهده است و همراهی او با رهبران مقاومت در فلسطین، سوریه و یمن و هر نقطه دیگر باعث شده است تا امروز فکر و اندیشه او در بین ما حاضر باشد.
او همواره از طریق روابط نزدیک خود با گروههای مقاومت به ویژه جهاد، حماس و حزبالله تاکید میکرد که قدرت مقاومت در وحدت آنها و اتخاذ استراتژی واحد به اقتضای شرایط و امکانات است، چراکه ما نمیتوانیم آنچه را در غزه میگذرد با حوادث لبنان و سوریه مقایسه کنیم به همین دلیل هر میدانی مختصات خود را دارد و بر اساس این مختصات باید عمل کرد.
نتیجه این وحدت، تشکیل اتاق عملیات مشترک در محور مقاومت بوده و دستاوردهایی که امروز در غزه و کرانه باختری شاهد هستیم، حاصل تلاشهای شهید سلیمانی برای ایجاد وحدت بوده است. فرمانده سلیمانی وحدت و انسجام میان گروههای مقاومت را نقطه تحولی در زمینه آزادی سرزمینهای اسلامی و قدس شریف میدانست.
شهید سلیمانی چه نقشی در شکست توطئههای صهیونیستی-آمریکایی در منطقه از جمله لبنان و سوریه و فلسطین و یمن ایفا کرد؟
بیتردید حاج قاسم سلیمانی و برادران او در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و به طور کل جمهوری اسلامی ایران و نیز محور مقاومت سهم بزرگی در به شکست کشاندن پروژههای آمریکایی- صهیونیستی در منطقه داشتند. امروز وقتی جنگ علیه لبنان را به یاد میآوریم، درمییابیم که هدف آن تغییر کامل چهره منطقه و بازآرایی آن بر اساس تمایلات آمریکا و ایجاد خاورمیانه جدید بود که مقاومت لبنان این توطئه را شکست داد و در این روند، جمهوری اسلامی ایران و سوریه نقش بسزایی ایفا کردند و از همین رو پس از آن سوریه بهای حمایت خود از لبنان و مقاومت را پرداخت کرد، به گونهای که طرف مقابل، تجزیه سوریه و جدا کردن آن از محور مقاومت را برای خود ضروری دید.
سوریه از یک سو هممرز با سرزمینهای اشغالی و از طرف دیگر هممرز با لبنان است اما توطئه آمریکا و اسرائیل با همکاری کل محور مقاومت درباره این کشور به شکست رسید. شکست این توطئه اهمیت فراوانی داشت چراکه جبهه غربی- صهیونیستی- سلفی – عربی با تمام توان برای تجزیه کشورهای منطقه به میدان آمده بود اما آنها شکست خوردند چنانچه در لبنان و سوریه شکست خوردند. بنابراین حضور مستقیم شهید سلیمانی به عنوان فرمانده در تمام این جنگها سهم بسیار بزرگی را در به شکست کشاندن آنها داشت.
هدف شهید سلیمانی از مجاهدت، ایستادگی و حضور مستقیم در میدان چه بود؟
در ارتباط با اینکه چرا سردار سلیمانی خود به طور مستقیم در میدان حضور پیدا میکرد، باید بگویم که حضور فرمانده در میدان نبرد روحیه مضاعفی به رزمندگان میبخشد. وقتی که رزمندهها ببینند که فرمانده در خط مقدم کنار آنها حضور دارد و به آنها اهمیت میدهد و به دنبال رفع نیازهای آنهاست، قطعا این موضوع تاثیر بزرگی در پیشبرد امور به ویژه در لحظاتی که کمبودهایی وجود دارد، خواهد داشت. بنابراین حاج قاسم به رغم همه خطرها و تهدیداتی که وجود داشت، در میدان حضور پیدا میکرد و این امر عامل تمایز او از دیگر فرماندهان بود.
با توجه به اقداماتی که حاج قاسم برای تقویت قدرت مقاومت و جناحهای فلسطینی انجام داد، آینده مبارزه آنها با رژیم صهیونیستی و نقشههای آمریکا را چگونه میبینید؟
شهید سلیمانی صرفا یک فرمانده نظامی نبود؛ او دارای یک تجربه عمیق و طولانی مدت بود و از دوران جوانی در میدانهای نبرد حضور داشت و همواره میدانست که چگونه از بحران سربلند خارج شود و بحران را به یک فرصت تبدیل کند. او در انتقال این افکار و تجربهها و ایدهها به محور مقاومت در سوریه، فلسطین، لبنان و عراق و یا هر نقطه دیگری از هیچ تلاشی دریغ نکرد.
آنچه شهید سلیمانی برای فلسطین و لبنان و سوریه و به طور کلی برای منطقه، اسلام، عرب و ایران انجام داد، خیلی زیاد بود و امروز نتایج تلاشهای او را لمس میکنیم و میبینیم که این افکار و ایدهها و تجربهها نتایج پربار و شگفتانگیزی به همراه داشته است و هفتم اکتبر بهترین گواه این ادعاست.
ما بسیار امیدوار هستیم که از این نبرد پیروز خارج خواهیم شد و آرزوها و خواستههای ملت فلسطین، لبنان، ایران و به طور کلی امت اسلامی را محقق شده و روح شهید سلیمانی و روح سایر فرماندهان بزرگ مقاومت شاد شود.