سازه های زیرزمینی همیشه بخشی از اسطوره ها در سراسر جهان بوده اند. در حالی که تعداد کمی از آنان کشف شده اند، اکثر آنها افسانه باقی ماندند. در کنار این داستانها درباره شهرهای زیرزمینی، داستانهایی درباره شبکهها و تونلهای زیرزمینی نیز وجود دارد که مکانهای مختلف یا حتی کشورها را به هم متصل میکردند و گاهی تا کیلومترها امتداد داشتند.
در بخش نخست ،برخی از اسطوره ها و افسانه هایی را که به شهرهای زیرزمینی و تونل ها از فرهنگ های مختلف اشاره دارند ،بررسی خواهیم کرد. ما همچنین به اطلاعات کشف شده توسط باستان شناسان و محققان و چگونگی ارتباط این یافته ها با چنین داستان هایی خواهیم پرداخت. داستانشهرهای زیرزمینی افسانهای، توجه نسلهای بسیاری از علاقهمندان به تاریخ را ،به خود جلب کرده است.
طبق سنتهای اساطیری در سراسر جهان، مکانهای زیرزمینی بیشتر به عنوان ورودیهای دنیای زیرزمینی شناخته میشدند. اگرچه بسیاری از ما دنیای زیرین را به عنوان نمادی از جهنم و در نتیجه یک محیط خیالی یا معنوی برای افراد به اصطلاح "بد" تصور می کنیم، اما در ادیان باستانی همیشه اینطور نبود.
یکی از معروف ترین شهرهای زیرزمینی اسطوره ای شهر آگارتا است، شهری افسانه ای که گفته می شد در مرکز زمین و در هسته زمین قرار دارد. آسیای مرکزی خاستگاه افسانه های آگارتا است و نژاد ساکن در این قلمرو زیرزمینی را آگارتی می نامیدند. تئوسوفیست ها از آگارتا به عنوان مجموعه ای وسیع از غارها و شبکه ای زیرزمینی یاد می کنند که آسورا ها(شیاطین افسانه ای) در آن زندگی می کردند. این شبکه زیرزمینی ظاهرا توسط انسان ساخته شده بود.
در اساطیر هندو افسانه هایی درباره نژادی به نام ناگا وجود دارد، موجودات مار مانند که باهوش بودند و صورت انسانی داشتندو در غارهای زیرزمینی زندگی می کردند. ناگاها در این افسانه به عنوان "فرزندان خدایان" توصیف می شدند - جاودانه و قادر به پرواز - که با پادشاهان و ملکه های انسانی پیوند داشته و ظاهراً از نظر معنوی پیشرفته بودند.
آنان مشابه اژدها در افسانههای چینی بودند. موجوداتی خردمند که مربی پادشاهان و خالق پادشاهیها بودند. افسانههای تبتی از ورود مردم به غارهای ناگا صحبت میکنند، گفته میشود که این سازه های زیرزمینی بخشی از شبکهای بوده که کیلومترها در کوههای آسیا وجود داشته است.در افسانه ها از نور عجیبی گفته شده است که در قلمروهای زیرزمینی ساطع می شود و از آن به عنوان ؛خورشید درونی زمین ، یاد می کردند. بنابراین در این داستانهای افسانهای، شهرهای زیرزمینی در تاریکی نیستند. اعتقاد بر این است که برخی از این دنیای زیرین به دلیل شرایط سخت محیطی در سطح زمین و تغییرات آب و هوایی به ناچار به زیرزمین منتقل شدند..
یکی دیگر از این مکان های افسانه ای زیرزمینی شامبالا (کلمه ای سانسکریت به معنای "محل آرامش") بوده است که در اساطیر آن را بهشت معنوی می دانند. با این حال، برخی دیگر معتقدند شامبالا یک شهر زیرزمینی واقعی است و در طول تاریخ داستان هایی از افرادی وجود دارد که واقعاً از آن بازدید کردند.
در افسانه ها اشاره شده است که پادشاه شامبالا به هند سفر کرد تا بودا را ملاقات کند و به تعالیم او گوش دهد. یک تفاوت عمده بین آگارتا و شامبالا وجود داشته است که اولی به عنوان مکان شیاطین نام برده شده است، در حالی که شامبالا به عنوان یک شهر مقدس توصیف میشود. به گفته هلنا بلاواتسکی، شامبالا در صحرای گبی واقع شده است.
در سوی دیگر کره زمین، افسانه آمریکایی آکاکور نسل به نسل نقل شده است، افسانه ای که الهامبخش فیلم ماجراجویی ایندیانا جونز و جمجمه بلورین در سال 2008 میلادی بود. دردهه ۷۰ میلادی Chronicle of Akakor Tatunca Nara انتشار یافت.شرح حال یک راهنمای جنگل آمازون که مدعی شده بود شهر و وقایع پادشاهی زیرزمینی آن را دیده است.
طبق افسانه های آکاکور، "خدایان" از منظومه شمسی معروف به شوورتا آمده اند و یک سیستم تونل زیرزمینی در آمریکای جنوبی ساخته اند. گفته میشود این تمدن 13 شهر زیرزمینی در آمریکای جنوبی در جنگل های آمازون به جا گذاشته است که تاکنون هیچ یک از آنها پیدا نشده است.
در اساطیر مایا، شهر زیرزمینی افسانهای Xibalba را داریم، «سرزمینی که خورشید در آن غروب میکند» ..ساکنان این شهر افسانه ای زیرزمینی ابرقهرمانان و خدایان بودند،گفته میشود این تمدن در قرون وسطی ناپدید شد. تصور می شد ورودی این جهان در گواتمالا قرار دارد و شرح ساختارها و مکان های درون Xibal…
هاله قورچیان| معمار و پژوهشگر- موسس انجمن بین المللی معماری و سازه زیرزمینی ایران (IUACA)