به گزارش ایران اکونومیست، یکی از مهمترین موضوعاتی که پس از شهادت «حاج قاسم سلیمانی» مورد تاکید قرار گرفت و به عنوان رکن اصلی مقاومت در هر جبههای مطرح شد، ادامه راه شهید و زنده نگه داشتن مکتب او در نبرد در مقابل جبهه باطل بود. در هر عرصهای باید از او نوشت تا خط مشی رزمندگان مقاومت بر اساس آموزههای جهادی و اخلاقی و رزمی او تعریف شود. مسئله فلسطین پیوند ناگسستنی با نام شهید سلیمانی دارد و آزادی قدس، هدف اصلی محوری بود که او با همراهی آزادی خواهان و پیروان مکتب آزادی در منطقه تاسیس کرده بود تا جایی که او و یاران شهیدش را شهدای قدس نام نهادهاند.
نام حاج قاسم با نام قدس برای مردم فلسطین تداعی میشود و آنها همواره تاکید کردهاند که فقدان شخصیتی به این بزرگی در به سرانجام رسیدن آرمان فلسطین بر قلب آنها سنگینی میکند، اما امروز شاهد به ثمر نشستن استراتژیها و فداکاریهایی هستیم که شهید سلیمانی و همرزمانش برای آزادی سرزمینهای فلسطین انجام دادند. عملیات هفتم اکتبر بیتردید ثمره آموزههای مکتب سلیمانی بوده است و «طوفان الاقصی» به عنوان واقعهای تاریخساز از دل همین مکتب بیرون آمد.
در همین راستا و به مناسبت چهارمین سالگرد شهادت سردار سلیمانی به گفتو گو با «محمد البحیصی» رئیس انجمن دوستی فلسطین و ایران درباره رهاورد مکتب شهید سلیمانی در قدس و فلسطین نشستیم.
نقش شهید سلیمانی را تقویت نیروهای مقاومت فسطین چگونه ارزیابی میکنید؟ چنانچه امروز ثمره آن را در موفقیت عملیات طوفان الاقصی مشاهده میکنیم
به محض اینکه انقلاب اسلامی در ایران پیروز شد، مسئله فلسطین در صدر اولویتهای جمهوری اسلامی قرار گرفت و ایران در راه احیا و زنده نگه داشتن مسئله فلسطین تمام توان خود را به کار گرفت. از آن جمله، خدماتی بود که شهید حاج قاسم سلیمانی فرمانده بزرگ و شهید تقدیم کرد. انقلاب اسلامی یکی از خالص ترین و مهمترین فرزندان خود را که در مسیر انقلاب و اندیشه امام خمینی(ره) رشد کرده و پرورش یافته بودند، تقدیم کرد.
بنابراین همه خصایص و ویژگیهای این انقلاب در شخصیت حاج قاسم سلیمانی جمع شده بود که مهمترین آن اخلاص برای خداوند و توجه به او در تمام امور زندگی و ایمان به حقانیت مسئله فلسطین و ضرورت ایستادن کنار ملت فلسطین بوده است. شهید سلیمانی از زمانی که مسئولیت فرماندهی سپاه قدس را بر عهده گرفت، تحول شگرفی را در ایجاد پیوند میان گروههای مقاومت ایجاد کرد. شهید سلیمانی موفقیت بزرگی را در این زمینه محقق کرد و توانست روابط را به یک ائتلاف در راستای خدمت به مهم ترین قضیه جهان اسلام تبدیل کند.
او در این برهه برای بازسازی شاکله رزمی گروههای مقاومت تلاش کرد و آنها را به امکانات رزمی ابتدا از سلاحهای سبک گرفته تا سلاحهای سنگین مجهز کرد. شهید در این مرحله همچنین تلاش فراوانی برای نزدیککردن گروههای مقاومت به ویژه شاخههای نظامی و تامین مایحتاج آنها در زمینه تسلیحات و نیازهای مادی و جبران خسارتها به عمل آورد و تنها معیار این روابط، مقاومت و جهاد در فلسطین بود؛ چنانکه شهید سلیمانی روابط گروههای مقاومت در فلسطین با دیگر گروههای محور مقاومت در مناطق دیگری چون لبنان و سوریه و یمن را بازسازی و تقویت کرد.
در مرحله بعدی که چالشهای متفاوتی را برای مسئله فلسطین به دنبال داشت که مهمترین آن پروژه خاورمیانه جدید و محو کامل مسئله فلسطین و ویرانی برخی کشورها تحت عنوان «بهار عربی» بود. حاج قاسم سلیمانی نقش مهمی را در نابودی این توطئهها ایفا کرد و در همکاری با گروههای فلسطینی توانست مانع محو مسئله فلسطین شود.
به نظر شما حاج قاسم چگونه معادلات صهیونیستها را در میدان نبرد بر هم زد؟ تاثیر حضور شهید در میدان نبرد چگونه بود؟
حاج قاسم توانست معادلات جدیدی را در درگیری با رژیم صهیونیستی تحمیل کند. این رژیم منظومه امنیتی خود را بر اساس سه رکن بازدارندگی، تعیینکنندگی و رصد و یا هشدار زودهنگام بنا نهاده بود. شهید سلیمانی با همکاری سخت و مجدانه با گروههای فلسطینی در غزه چون حماس و جنبش جهاد اسلامی و حزبالله لبنان این تئوری را تغییر داد، چنانچه نتایج آن را در سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۰۶ در جنگ جولای و سپس در جنگهای بزرگ در سال های ۲۰۰۸، ۲۰۰۹، ۲۰۱۴ و ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ و ۲۰۲۱ تا عملیات طوفان الاقصی مشاهده کردیم که از مرحله توازن در ایجاد رعب و وحشت (تهدید) به مرحله بازدارندگی منتقل شدیم. این عملیات، رژیم صهیونیستی و همه جهان را غافلگیر کرد و اگر کمک فوری آمریکا و غرب نبود، کار این رژیم تمام شده بود. هفتم اکتبر شوک بزرگی به اسرائیل وارد کرد و این عملیات توان محور مقاومت فلسطین و قدرت آنها در به کارگیری این توان را در پرتو ایمان به خداوند به نمایش گذاشت. عملیات طوفان الاقصی نبردی تاریخی و تعیینکننده در مسیر آزادسازی قدس و سرزمینهای فلسطین بوده است و اگر شهید قدس، حاج قاسم زنده بود، قطعا از دیدن ثمره درخت مبارکی که خود در میدان مقاومت فلسطین کاشته بود، سعادتمند میبود.
شهید سلیمانی در یکی از سخنرانیهای خود بیان کرده بود که استراتژی ایران در مقابل فلسطین محدود به حمایت از یک جنبش سیاسی نیست و این کمکها بر اساس وظیفه دینی انجام میشود. ترجمان عملی این سخن را در عملکرد شهید سلیمانی چگونه ارزیابی میکنید؟
بدون شک جمهوری اسلامی ایران با مسئله فلسطین از منظر یک موضوع سیاسی و یا ژئوپلتیک و یا تاکتیکی در چارچوب منافعی که بر روابط کشورها حاکم است، نگاه نکرد، بلکه ایران همواره به این مسئله از زاویه ایمان و اخلاق و عقیده و به عنوان تکلیف الهی نگریسته است. به همین دلیل حاج قاسم و همه شهدایی که مسیر این جهاد بزرگ را پیمودند، حمایت از فلسطین و جهاد برای آن را عبادت و حرکتی عبادی میدانستند نه اینکه صرف یک نبرد مقاومت و جنگ عادی باشد. از این رو شهید بزرگ بین ۲ اصطلاح «جنگ» و «جهاد» تمایز قائل بود و هنگامیکه وارد صحنه فلسطین شد، بر اساس همان عقیده جهاد وارد شد که یکی از تکالیف الهی و دری است که خداوند برای بندگان مخلص خود گشوده است.
مجاهدان محور مقاومت خط جهاد را از پیامبر گرامی اسلام و ائمه اطهار علیهم السلام و در صدر آنها امام علی (ع) و امام حسین (ع) آموختند. بنابراین آنها یاری حق و مقاومت در برابر طاغوت را در وهله نخست یک تکلیف دینی و در مرحله بعد وظیفه انسانی و ملی میدانستند که با امنیت ملی ایران گره خورده است، زیرا فلسطین سنگر و خط مقدم دفاع از امت اسلامی و حتی پروژه اسلامی ایران به شمار میرود و همین عامل، شهید سلیمانی را به ستون مشترک جهاد و مقاومت در منطقه تبدیل کرد.
دیدگاه مردم فلسطین نسبت به شهید سلیمانی و خدمات او به مظلومان جهان به ویژه مردم فلسطین و غزه و آزادسازی قدس چگونه است؟
بدون شک ملت فلسطین با شنیدن خبر شهادت حاج قاسم سلیمانی و یارش، شهید ابومهدی المهندس محزون شد، چراکه آنها در این حادثه خسارت بزرگی برای خود دیدند و نگریستند که ستون بزرگی در مقابل دیدگانشان از هم فرو پاشید. ملت فلسطین از هر کسی به این دژ مستحکم و ستون بزرگ نیازمندتر بودند و به همین دلیل در فلسطین حاج قاسم را شهید قدس نامیدهاند که عنوانی به حق است، زیرا این مرد در طول حیات شریف خود در راه قدس تلاش کرد و از زمانی که در جبهههای حق علیه باطل حضور داشت تا زمانی که این فرمانده بزرگ محور مقاومت را گرد هم آورد، هیچ تغییر و تحولی در موضع و عقاید او به وجود نیامد و او همواره در راه قدس و مسجد الاقصی گام برداشت و ما ملت فلسطین بهتر و بیشتر از هر ملت دیگری حجم خسارتی را که از فقدان این فرمانده متحمل شده ایم، درک می کنیم.
بله او شهید شد و به همه آرزوهای خود دست یافت. آرزوی او شهادت و پیوستن به یاران شهیدش بود که در رویارویی با جبهه طاغوت به شهادت رسیده بودند اما حاج قاسم برای ما بیش از یک فرمانده نظامی بود، او پدری مهربان، معلم، فرمانده و عنوان نبرد برای آزادسازی مسجد الاقصی بود. به همین دلیل مشاهده کردیم که همه ملت فلسطین و به ویژه فرزندان محور مقاومت در غم از دست او محزون بودند.
آینده و مسیر محور مقاومت را چگونه میبینید؟ آیا این محور در مسیر مکتب شهید سلیمانی حرکت میکند؟ آیا مسیری که شهید برای ملتهای آزادی خواه جهان ترسیم کرد، ادامه دارد؟
پس از گذشت دههها از شکلگیری محور مقاومت اکنون میتوانم بگویم که این محور به سن رشد خود رسیده است بلکه مصداق «بالغ شده» و روی پای خود ایستاده است. شهرت این محور به سراسر جهان رسیده و موفق به توقف طغیان و ستم آمریکا و رژیم صهیونیستی شده است. محور مقاومت همه توطئههای آمریکایی- صهیونیستی در منطقه از پروژه خاورمیانه جدید گرفته تا عادی سازی با این رژیم جعلی را به شکست کشانده و حتی جنگهایی که در منطقه در کشورهایی چون سوریه و عراق با ظهور داعش ظلمانی رخ داد به کمک محور مقاومت به ورطه ناکامی کشیده شد.
وقتی از محور مقاومت سخن می گوییم، رکن اصلی و سنگ بنای آن حاج قاسم است و با فرماندهی شهید پروژه آمریکایی- صهیونیستی- تروریستی شکست خورد. امروز این محور که با اجرای نبرد طوفان الاقصی در جبهه فلسطین حضور دارد و چنانچه رئیس ستاد ارتش اسرائیل اذعان کرد، این رژیم اکنون در چندین جبهه درگیر است (ایران، سوریه، عراق، فلسطین، لبنان، یمن) محور مقاومت هرگز شکست نخواهد خورد بلکه اکنون در عصر پیروزیها به سر می برد. اسرائیلها از زمان پیروزی مقاومت در لبنان تا به امروز حتی با ارتش خود که مدعی شکست ناپذیری آن بوده است، موفق به تحقق پیروزی ملموسی برای خود و حتی صهیونیستهای ساکن اراضی اشغالی نشد و همواره به ارتکاب جنایتهایی چون کشتار زنان و کودکان و بمباران بیمارستان ها متوسل شده است تا بر شکستها و ناکامیهای خود سرپوش بگذارد، چنانچه امروز در غزه مشاهده میکنیم.
به همین دلیل درختی که شهید سلیمانی در منطقه بار نهاد و بذر آن را امام خمینی و امام خامنهای کاشته بودند، اکنون به بار نشسته است و از سایه آن همه آزادگان و آزادی خواهان بهره میبرند. محور مقاومت در غزه اکنون خط مقدم نبرد است که تاریخ جدیدی را برای منطقه و اسلام رقم خواهد زد. در ارزیابی ما از آینده و مسیر محور مقاومت باید بگویم که آینده از آن این محور است که تا شمال و جنوب و شرق و غرب امتداد یافته است. محور مقاومت محور قرن آینده است و تاریخ را خواهد نوشت و حضور آمریکا در و اسرائیل را در منطقه قطع خواهد کرد و مجد و عظمت اسلام را بازخواهد گرداند، اسلامی که شهید بزرگوار در سایه آن و برای آن زیست.