به گزارش ایران اکونومیست، «سیدعباس عراقچی» روز سهشنبه در نشستی با عنوان «مقاومت در آیینه ادبیات و دیپلماسی» که در «خانه شعر و ادبیات» برگزار شد، درباره دیپلماسی مقاومت محور گفت: این روزها در سالگرد شهادت سردار بزرگ شهید سپهبد قاسم سلیمانی، از او زیاد گفته شده و البته هر چه گفته شود کم است. شخصیت حاج قاسم بسیار عزیز بود و خصوصیات رفتاری بسیار برجسته داشت، اما مهمتر از شخصیت او، مکتب اوست، «مکتب شهید سلیمانی».
وی گفت: به تعبیر مقام معظم رهبری «به شهید حاج قاسم به چشم یک فرد نگاه نکنیم، به چشم یک مکتب، یک راه و یک مدرسه درسآموز نگاه کنیم». مکتب حاج قاسم، مکتب اخلاص و کار بیمنت است؛ مکتب ساده زیستی و خدمتگزاری به مردم است؛ مکتب شجاعت و نترسیدن از غیرخدا است؛ مکتب عقل و تدبیر و خلاقیت است؛ مکتب مردمداری و در کنار مردم است نه در کنار خطوط و جناحهای سیاسی... اما از همه مهمتر، مکتب حاج قاسم «مکتب مقاومت» است که به تعبیر مقام معظم رهبری «منجر به احیای جبهه مقاومت در منطقه» شد.
تفکر حاج قاسم منجر به پیدایش دیپلماسی مقاومتمحور شد
عراقچی اظهار کرد: حاج قاسم معمار «محور مقاومت» است و این باعث پدیدار شدن «دیپلماسی محور مقاومت» در عرصه سیاست خارجی منطقه ای جمهوری اسلامی شد. دیپلماسی محور مقاومت در حال حاضر بخش مهمی از سیاست خارجی ما را تشکیل میدهد اما تاثیرات معماری حاج قاسم بسیار فراتر از سیاستهای جاری و رویکردهای اجرایی در سیاست خارجی است. مکتب مقاومت و تفکر حاج قاسم منجر به پیدایش یک بنیان نظری و مبنایی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران شده است که من نام آن را «دیپلماسی مقاومت محور» میگذارم. دیپلماسی محور مقاومت، تنها بخشی از دیپلماسی مقاومت محور است.
این دیپلمات برجسته کشورمان گفت: جنگ و دیپلماسی ۲ ابزار اصلی مدیریت قدرت در میان کشورها هستند و کشورها مشکلات و اختلافات خود را یا از طریق جنگ حل میکنند یا دیپلماسی. همه اذعان دارند که دیپلماسی ابزار کمهزینهتر و کمخطرتری است و لذا اولویت اول همه دولتها برای تنظیم روابط خود با دیگران و حلوفصل اختلافات به شمار میرود. اما کدام دیپلماسی؟ دیپلماسی موفق و کارآمدی که اهداف را بهتر از جنگ و نزاع محقق میکند، چگونه است و متکی بر چیست؟
عراقچی توضیح داد: دیپلماسی نیز همچون جنگ متکی بر قدرت است. هر عمل دیپلماتیک، مذاکره باشد یا رایزنی یا ...، و کلا دیپلماسی و سیاست خارجی به اتکا «مؤلفههای قدرت ملی» صورت می گیرد. یک بازیگر منطقهای باید توانمندیهایش در تراز منطقهای باشد تا حرف او، اراده او و سیاستهای او در منطقه پیش برود. به همین ترتیب یک بازیگر جهانی نیز باید در تراز جهانی قدرت و توانمندی داشته باشد تا به اهداف خود برسد.
دبیر شورای راهبردی روابط خارجی با بیان اینکه در نظام فعلی جهانی نمیتوان نگرش یا نگاه تک بعدی به قدرت و مؤلفههای آن داشت، تصریح کرد: نظریهپردازان روابط بینالملل معمولا از سه شکل قدرت صحبت می کنند: قدرت سخت که از ابزارهای ملموس قدرت استفاده میکند و معمولأ جنبه تهاجمی دارد؛ قدرت نرم به معنی قدرت تاثیرگذاری بر رفتار دیگران و کسب نتیجه دلخواه؛ و قدرت هوشمند که به معنای توانایی ترکیب و ادغام قدرت های سخت و نرم است. اما وجه دیگری از قدرت هم وجود دارد که کمتر به آن پرداخته شده است: قدرت معنایی.
عراقچی گفت: قدرت معنایی را شاید بتوان بخشی از قدرت نرم دانست ولی در حقیقت فراتر و اعم از آن است. قدرت معنایی عبارت است از توان جذب و اقناع دیگران برای همراهی، همدستی و همکاری؛ توان ایجاد، القا، اشاعه، تغییر و تکوین هنجارهای مطلوب؛ توان شکلدهی به اولویتها، انتظارات، خواستهها و منافع دیگران، توان ایجاد باورهای عمومی، ساختارهای فکری عام و ایجاد عادت وارهها در قالب گفتمانسازی، معناسازی، معنابخشی، هویتسازی و روایت سازیهای مطلوب. در یک کلام قدرت معنایی یعنی همراستا کردن اهداف دیگران با اهداف خودی بدون اجبار و الزام.
وی مهمترین مولفه در قدرت معنایی، را توان گفتمانسازی دانست و افزود: گفتمان عبارت از یک مجموعه فکری منسجم و منظم است که بر مبنای ارزشها، ادراکات، فرهنگ و اعتقادات یک جامعه ارائه میشود و مورد پذیرش غالب افراد جامعه واقع میگردد. گفتمانسازی دستوری و بخشنامهای نیست، بلکه یک فرایند اقناعسازی است. کشورهایی که در راستای اهداف خود گفتمانسازی مناسب نیز انجام میدهند با سرعت بیشتری به اهداف خود نائل میشوند.
برخی کشورها قادرند در سطح منطقهای و یا حتی بینالمللی و جهانی گفتمانسازی کنند و در یک فرایند اقناعسازی منطقهای یا بینالمللی گفتمان مورد نظر خود را به گفتمان غالب تبدیل کرده و اهداف خود را در سطحی فراملی به پیش ببرند. گفتمان انقلاب اسلامی و گفتمان مقاومت از مهمترین گفتمانسازیهای جمهوری اسلامی در سطوح ملی، منطقهای و فرامنطقهای بوده است.
دبیر شورای راهبردی روابط خارجی اظهار کرد: تردید نباید کرد که قدرت و توانایی دفاعی، به عنوان اصلیترین شاخصه «قدرت سخت» است و همچنان از اهمیت کلیدی برخوردار است. در نظام بینالملل هیچ کشوری بدون برخورداری از قدرت دفاعی، امکان دفاع از امنیت ملی و تأمین منافع ملی خود را ندارد و سادهانگاری است اگر اهمیت «قدرت سخت» را فراموش کرد. در عین حال نقش و تاثیر روزافزون «قدرت نرم» و مؤلفههای آن را نباید انکار کرد یا دست کم گرفت. برای افزایش قدرت ملی حتما باید به افزایش توانمندیهای معروف به قدرت نرم، به ویژه علم و فناوری نیز همت گماشت، اما آنچه این ۲ قدرت را تصاعد میبخشد و کارکرد آنها را مضاعف میکند، قدرت معنایی و گفتمانسازی است.
«شهید سلیمانی» بیش از «سردار سلیمانی» در منطقه تاثیرگذار است
عراقچی خاطرنشان کرد: «دیپلماسی مقاومت محور» ترکیبی از همه اشکال قدرت است که حول محور گفتمانسازی شکل میگیرد. آنچه امروز در غزه میگذرد تقابل قدرت سخت با قدرت معنایی است. رزمندگان فلسطینی البته از سلاح هم استفاده میکنند اما آنچه باعث شده سه ماه در برابر یکی از مجهزترین ارتشهای جهان بایستند و اسطوره شکست ناپذیری آن را در هم بشکنند، توسل به قدرت معنایی مقاومت است. قدرتی که با اتکال به قدرت لایزال الهی توانایی ایستادگی در مقابل قدرتها و پرداخت هزینه های آن را دارد.
وی گفت: امروز جای حاج قاسم در منطقه خالی نیست. اکنون «شهید سلیمانی» حتی بیش از «سردار سلیمانی» در منطقه تاثیرگذار است، و این تاثیر در جنگ غزه آشکارتر از آن است که کسی بتواند کتمان کند.
عراقچی اظهار کرد: روند شکستهای رژیم اسرائیل با مقاومت شروع شد و با عملیات طوفان الاقصی که گنبد آهنین رژیم صهیونیستی را شکست و در پی آن تعداد قابل توجهی اسیر شدند و تعدادی هم کشته شدند، این مقاومت قویتر شده است. ارتشی که فرماندهان آن را در اتاق خوابشان اسیر کنید، دیگر چیزی برایش نمیماند و اساسا برای همین هاست که رهبران رژیم اسرائیل واکنش وحشیانه به این عملیات نشان دادند و هنوز هم به هیچ دستاورد قابل توجهی نرسیدند.
دبیر شورای راهبردی روابط خارجی در پایان گفت: آنها حتی نتوانستند یک تونل را تصرف کنند یا یک فرمانده حماس را دستگیر کنند. مسلم است به هر شکل حادثه غزه تمام شود مقاومت پیروز میدان است و معادله قدرت بین فلسطین و اسرائیل یک معادله جدید خواهد بود.