مصداق بارز اين ادعا برگزاري 11 دوره رقابتهاي ليگ حرفهاي و مقايسه وضعيت كنوني فوتبال ايران با 11 سال پيش است. وضعيتي كه تغيير ملموسي در آن مشاهده نميشود.
هزينه كردن ميلياردي باشگاهها كه هر سال روند رو به رشد و افسار گسيختهاي دارد، در شرايطي ادامه مييابد كه اگر هزينهكرد اين پولها را سرمايهگذاري براي آينده ورزش ايران بدانيم، با يك حساب سرانگشتي و بررسي شرايط 11 سال گذشته فوتبال ايران (يعني از بدو شكلگيري ليگ حرفهاي) بوضوح درمييابيم، نه تنها در بخش نيروي انساني شامل پرورش فوتباليست، داور و مربي فوتبال كه در بخش زيرساختهاي ورزش هم رشد قابل ملاحظهاي مشاهده نشده است.
اين در حالي است كه اگر يكي، دو باشگاه خصوصي را فاكتور بگيريم، درصد بسيار بالايي از اين هزينهها به صورت غيرمستقيم از جيب مردم و از سوي باشگاههاي دولتي پرداخت شده است.
فساد فوتبال، اضمحلال فرهنگ
مهدي مناجاتي، سرمربي سابق تيم ملي فوتبال كه چند سالي است عطاي كاركردن در فوتبال را به لقايش بخشيده است، درباره هزينههاي ميلياردي ليگ برتر به جامجم ميگويد: معتقدم نه تنها در فوتبال كه در هر بخش ديگري نيز هر وقت پول بي حساب و كتاب تزريق شده، اولين پيامد آن ايجاد فساد است، فسادي كه ابتدا باشگاهها را در برگرفته و در ادامه دود آن به چشم تيم ملي ميرود. ممكن است مخالفان در اين باره بگويند همه جاي دنيا و در فوتبال حرفهاي اين ارقام رد و بدل ميشود اما در پاسخ بايد گفت كجاي فوتبال ما با اين پولها حرفهاي شده است؟
وي با اشاره به مقطعي كه سرپرستي تيم ملي را در زمان سرمربيگري امير قلعهنويي عهده دار بود، ميافزايد: در آن مقطع نسبت به نظم و انضباط لژيونرهايي چون كريمي، نكونام ، هاشميان و مهدويكيا اطمينان خاطر داشتيم، چرا كه آنها از دل فوتبال واقعا حرفهاي به اردوي تيم ملي ميآمدند و علاوه بر بعد فني، در زمينه نظم و انضباط و فرهنگ بازيگري نيز از بيشتر بازيكنان ليگ به اصطلاح حرفهاي ايران يك سر و گردن بالاتر بودند.
سرپرست اسبق تيم ملي با اشاره به نقش دلالها و گرفتار شدن برخي مديران باشگاهها در منجلاب اين دلالها، در بررسي موضوع يك قدم پارا فراتر گذاشته و ميگويد: به اعتقاد من اين ارقام سنگين مالي تحريك برخي تماشاگران را هم به دنبال داشته است و بعضا آنها را به فحاشي وادار ميكند.
وي ميافزايد: دردآورتر اينكه در ميان برخي فوتباليستهاي ما ديگر خبري از احترام گذاشتن به بزرگتر و پيشكسوت وجود ندارد؛ روندي كه به خاطر آلوده شدن فوتبال ايجاد شده و در واقع اين هم پيامد فرهنگي رد و بدل شدن اين پولهاست.
موج مخرب روحي براي كاروان المپيك
اما كاظم اوليايي، مديرعامل اسبق باشگاه استقلال، يك بعد ديگر اين موضوع را مورد توجه قرار ميدهد. او با اشاره به فضاي روحي و ملتهبي كه در حاشيه فصل نقل و انتقال ليگ شكل گرفت، به جامجم ميگويد: 30 سال است كه اين كشور روي نسل جوان خود سرمايهگذاري ميكند و يكي از جاهايي كه بايد اين سرمايهگذاري به ثمر بنشيند، المپيك لندن است، چرا كه موفقيت در اين رويداد پيامهاي بسيار بزرگي براي جهانيان دارد. اما در شرايطي كه قهرمانان رشتههاي مختلف بعضا براي تامين حداقلهاي زندگي دچار مشكل بوده و در عين حال از آنها توقع كسب مدال در المپيك داريم، همزمان با بحران چشم و هم چشمي در فوتبال، اين موضوع پيامدهاي بسيار مخرب روحي براي ورزشكاران ديگر رشتهها در برداشته است. دردناك بودن اين قضيه زماني دو چندان ميشود كه همه ميدانند اين ارقام سنگين مالي، خروجي چنداني براي ورزش ايران ندارد، بلكه در اين مقطع حتي براي كل ورزش نيز مضر است.
وي با تاكيد بر اينكه هزينه كردن در فوتبال همچون كشورهاي پيشرفته براي فوتبال ما هم مضر نخواهد بود، ميافزايد: شخصا معتقدم براي رشد و توسعه فوتبال خيلي بيشتر از اينها بايد خرج كنيم و اين ارقام نسبت به دستاورد بزرگي كه ميتوانيم به آن دست يابيم خيلي هم پايين است؛ البته با رعايت شرايطي خاص،. ما نميتوانيم قله يك كوه را فتح كنيم بدون آنكه ابتدا دامنه را پشت سر بگذاريم. پول بايد در جاي درست آن خرج شود و مبلغ مالي بايد به سمت بعد سختافزاري، ردههاي پايين سني فوتبال و برنامهريزي مدون و دقيق هدايت شود، نه به سمت جيب دلالان و برخي مديران آلوده در اين ورطه كه تنها خروجي آنها مشتي حاشيهسازي مخرب است.
مديرعامل اسبق باشگاه استقلال با اشاره به ليگ كشورهاي پيشرفته فوتبال، ادامه ميدهد: در جايي كه برنامهريز، ناظر و مجري خود دولت است، نبايد انتظار وضع ديگري را داشت. اگر صحبت از ورزش پهلواني و زورخانهاي است، چون اين ورزش متعلق به خود ماست و ميتوانيم الگوي ديگران قرار بگيريم اما فوتبال يك ورزش وارداتي است و بايد پذيرفت كه بايد از كشورهاي صاحب نام اين ورزش الگو بگيريم. سالها ميگوييم فوتبال امروز در دنيا به يك صنعت تبديل شده، اما گوش شنوايي وجود ندارد كه اين موضوع بسيار مهم را براي فوتبال ايران نهادينه كند.
وي با تاكيد بر اينكه مقوله نظارت، برنامهريزي و اجراي اين برنامهها در ورزش، بايد كاملا مستقل انجام شود، ميگويد: طبيعي است كه در بحث نظارت، مجلس بهترين ارگان براي نظارت بر ورزش تلقي ميشود و دولت در بخش برنامهريزي ميتواند نقش خود را با استفاده از كارشناسان واقعي بخوبي ايفا كرده و دربخش اجرا هم بايد كار را به بخش خصوصي سپرد؛ يعني حلقه مفقوده همين ليگ ايران.
ليگ، عليه فوتبال ملي
مجتبي تقوي، سرمربي كنوني تيم فوتبال سايپا سومين كارشناسي بود كه نزدش رفتيم. او صحبتهايش را اينگونه آغاز ميكند: با قاطعيت ميگويم اين ليگ به هيچ عنوان در خدمت فوتبال ملي ما نيست و مخالفان اين ديدگاه من در آيندهاي نزديك به اين نكته پي خواهند برد، جايي كه كارلوس كرش سرمربي تيم ملي با چالش بزرگي مواجه خواهد شد.
وي در توضيح بيشتر صحبتهايش، ميافزايد: اصليترين هدفي كه در پس ليگ و در همه جاي دنيا مورد توجه قرار دارد، توليد بازيكن است؛ بازيكناني كه در نهايت در خدمت تيمهاي ملي كشورشان قرار ميگيرند، اما آيا ليگ ما چنين خاصيتي دارد؟ اگر اين طور است پس چرا ما در برخي پستهاي حساس و كليدي تيم ملي جايگزين مطمئني براي دروازهبان، دفاع مياني و هافبكهاي وسط خود نداريم؟ بنابراين با توجه به خلأ موجود در تيم ملي كه بخوبي نشاندهنده ضعف ليگ در توليد بازيكن است شك نكنيد كارلوس كرش حتي اگر تيم ملي را هم به جام جهاني ببرد، در جام جهاني با اين چالش دست به گريبان خواهد بود.
چه راهكاري براي برون رفت از اين وضع پيشنهاد ميكنيد؟ اين كارشناس فوتبال در پاسخ به اين سوال جامجم ميگويد: براي اينكه ليگ در خدمت منافع ملي قرار گيرد، فدراسيون فوتبال بايد به معني واقعي كلمه از باشگاههايي كه در مسير پشتوانهسازي و ميدان دادن به جوانان گام بر ميدارند حمايت واقعي داشته باشد و اجازه ندهد باشگاههاي سازنده بهخاطر هزينههاي بي حساب و كتاب و تزريق پولهاي گزاف، دچار چالش شوند.
جام جم