به گزارش ایران اکونومیست، روزنامه واشنگتنپست درباره اقدامات جنبشهای مقاومت منطقه در پاسخ به حملات رژیم صهیونیستی به نوار غزه نوشته است که از زمان آغاز عملیات طوفان الاقصی، هر روز یکی از این گروهها دستکم یک حمله را در نقطهای از غرب آسیا انجام داده است. بهعنوان مثال، انصارالله یمن به هدف قراردادن کشتیهایی در دریای سرخ پرداخته که هدف آنها فلسطین اشغالی است؛ مقاومت اسلامی عراق نیز پایگاههای ایالات متحده را در عراق و سوریه هدف گرفتهاند؛ همچنین حزبالله نیز بهصورت روزانه مواضع رژیم صهیونیستی در مرز فلسطین اشغالی با لبنان را هدف راکتهای خود قرار میدهد.
در این گزارش آمده که مقامات گروههای مقاومت منطقه به طور منظم در بیروت ملاقات میکنند اما هیچیک از گروهها کنترل مطلق محور مقاومت را در دست ندارند؛ بلکه هر یک در حوزههایی از درجهای از استقلال برخوردار بوده و بر اساس توانمندیها و اولویتهای منطقهای تصمیمگیری میکنند که کجا و در چه زمانی اقدام به حمله کنند.
بهعنوانمثال، یمن بر روی حمله به حملونقل دریایی متمرکز است تا فشار به جامعه بینالمللی برای توجه به جنگ غزه را در بیشترین حالت نگه دارد. از سوی دیگر، مقاومت اسلامی عراق در پاسخ به حمایتهای واشنگتن از رژیم صهیونیستی، پایگاههای ایالات متحده را هدف قرار میدهد. درعینحال، حزبالله از شمال به رژیم صهیونیستی فشار میآورد تا ارتش این رژیم نتواند بر حملات خود به نوار غزه تمرکز کند.
یک مقام کتائب حزبالله در عراق به واشنگتنپست گفت: ما در این نشستها به بررسی تحولات و پیشرفتها در تمام جبههها پرداخته و ارزیابی میکنیم که هر عملیات از منظر استراتژیک چه کمکی به هر یک از جبههها میکند.
این مقام که نخواست نامش فاش شود، ضمن اشاره به حمایتهای ایران از جنبشهای مقاومت اسلامی منطقه، تصریح کرد که تصمیمگیری درباره عملیاتها در نهایت توسط این جنبشها و بهصورت مستقل انجام شده و ایران در آنها نقشی ندارد. او گفت: «وقتی بحث تصمیمات و اقدامات در میدان نبرد مطرح باشد، تصمیمگیری برعهده خود ماست».
مقامات ایران نیز پیشتر گفته بودند گروههای مقاومت در کشورهای منطقه، کاملا مستقل و بنا بر صلاحدید و تصمیم خود در ارتباط با امنیت کشورهایشان و یا حمایت از ملت مظلوم فلسطین عمل میکنند.
در گزارش واشنگتنپست آمده است که جنگ غزه این امکان فراهم کرده تا نیروهای مقاومت منطقه قدرت خود را به نمایش بگذارند؛ قدرتی که به ادعای این روزنامه، نمایانگر «عمق نفوذ استراتژیک ایران» است.
واشنگتنپست در این گزارش اظهار کرده که حزبالله لبنان، انصارالله یمن، مقاومت اسلامی عراق و جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) عناصر اصلی تشکیلدهنده «محور مقاومت» هستند و نقطه اشتراک این جنبشها وفاداری به تهران است.
«جوزف ووتل» که در زمان شهادت سردار قاسم سلیمانی فرماندهی ستاد فرماندهی مرکزی نیروهای مسلح ایالات متحده (سازمان تروریستی سنتکام) را برعهده داشت، در گفتوگو با واشنگتنپست گفت که «اقدامات این گروهها و حملات اخیر آنها نشان از قدرت این نیروهای متحد ایران در منطقه داشته و موجب نگرانی غرب است».
ووتل میگوید هنگام شهادت سردار سلیمانی، پنتاگون نگران بروز هرجومرج در جنبشهای مقاومت عراق بود اما این جنبشها با سازماندهی جدید خود، انسجام قویتری پیدا کردهاند.
این فرمانده سابق سنتکام گفت: اینکه آنها از آرایش عمودی (بالا به پایین) به ساختار افقی (همتراز و فعال در حوزههای مختلف) رسیدهاند، آنها را قویتر کرده است.
به ادعای واشنگتنپست، پس از شهادت سردار سلیمانی نوعی خلأ رهبری در میان جنبشهای مقاومت پدید آمد مخصوصاً در عراق زیرا «ابومهدی المهندس»، هماهنگکننده جنبشهای مقاومت در عراق، به همراه سردار سلیمانی به شهادت رسید. این روزنامه آمریکایی اظهار میکند که در پاسخ به این مسئله، «سید حسن نصرالله» وارد عمل شده و مفهومی را تحت عنوان «وحدت میادین» معرفی کرد.
بر اساس این استراتژی، گروههای مقاومت منطقه متعهد شدند که در صورت حمله به هر یک از آنها، دیگر گروهها وارد عمل شوند.
واشنگتنپست مینویسد جنگ غزه نشاندهنده نخستین نمونه اجرای این سیاست جدید مقاومت منطقه است. غزه مورد حمله قرار گرفته و دیگر جنبشهای مقاومت منطقه در برابر آن ساکت نخواهند نشست.